سه‌شنبه 28 فروردین 1403
خانه / استان ها / خراسان شمالی / غارهای هنامه

غارهای هنامه

غارهای هنامه

عنر عنر ( درست نوشتم ؟ با عینه یا الف ؟ ? ) و دست خالی از روستای نامانلو برمیگردم ? . با آقای وحدتی ( همونی که صبح راه بهتر رو نشونم داد ) ، تماس میگیرم ? و باهاش توی یکی از خیابونای شیروان ، قرار میذارم .

غارهای هنامه

میگه با داداشم هماهنگ کردم که ببردت غارهای هنامه ؛ میگه اگه تنها نباشی بهتره ? .

غارهای هنامه

با هم میریم خونه ی داداشش . آقا چشاتون روز بد نبینه ؛ همه نشستن مشغول دود و دم ?? … دو تا قلیون چاق میکنن ؛ یکی هم سیخ و سنجاق . برخوردشون باهام خیلی گرمه ? . ازم دعوت میکنن که دودی بشم باهاشون ولی نمیپذیرم ? . برام چای و ناهار میارن ??☕️? و حسابی مهمون نوازی میکنن .

غارهای هنامه

پس از ناهار با آقای توحید وحدتی ، سوار ماشین میریم به سمت غارها ? . خیلی از شهر ، دور نیست . کم تر از نیم ساعت ? . دقیقا رو به روی روستای هنامه هست . از ماشین ، پیاده میشیم و یه شیب نیمه تند رو میگیریم و میریم بالا ?‍♂?‍♂ . ۲۰ دقیقه ای زمان میبره تا به پای غارهای دستکند برسیم ؛ خدایا ، اینا چیه ؟ ? فوق العادس . در سه طبقه ، اتاق به اتاق ، دل کوه رو کندن تا توش زندگی بکنن . خیلی حرفه ها ؛ همینک مسکن مهر میسازن با یه زمین لرزه میریزه ? . اینا رو هزاران سال پیش ساختن و هنوز پابرجا هستن .

غارهای هنامه

سقف اتاق ها ، سیاه رنگ‌ شده ؛ مشخّصه که به دنبال روشن کردن آتیش ? در درازای سال ها ،‌ سقف اتاق ها ، سیاه شدن .

غارهای هنامه

خیلی خوشگلن غارهای دستکند هنامه

غارهای هنامه

غارهای هنامه

 

 

درباره ی اشکان هاشمی

اشکان هاشمی هستم ملقّب به مرد همیشه در سفر ؛ زاده ی 6 اردیبهشت 1362 ؛ دل داده ی ایران و تاریخ و طبیعت بی مانندش . سفر رو به صورت رسمی و ثبت شده از 14 اردیبهشت 1385 با سفری دلچسب به استان آذرآبادگان باختری ، آغاز کردم

مطلب پیشنهادی

اردبیل جان

اردبیل جان

اردبیل جان استان اردبیل جان برای دومین بار در سال 1402 ، میزبان ماست ؛ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.