چهارمحال و بختیاری سرزمین آبشارها ، کجاست ؟ سرزمین زیبایی ها ، کجاست ؟ سرچشمه های پرفوران رودخانه ی کارون ، کجاست ؟ همه ی این ها ، چهارمحال و بختیاری است . پس از انجام هماهنگی های لازم از راه فضای اینستاگرام و تلفنی با یکی از بچه های …
توضیحات بیشتر »روستای عبدالرب آباد
روستای عبدالرب آباد عبدالرب آباد ، روستای کوچکی در شهرستان تاکستان ، بخش شال که دهیارش ، آقای روح الاه حق وردی ، میزبان من است . آقای حق وردی که بسیار خوش برخورد و مهمان نواز است ، میگوید نام اصلی روستا در لهجه ی تاتی ، او …
توضیحات بیشتر »تهران گردی
تهران گردی با محمد و مینا و این بار با هم راهی کیان عزیز و کوچولو میریم تا یه تهران گردی خوب رو داشته باشیم . توی برنامه ی امروز ، موفق میشیم از دو جا ، بازدید بکنیم ؛ یک جا ( باغ گنجینه ی مینیاتور ) رو دیر …
توضیحات بیشتر »استان یزد
استان یزد یزد زیبا را هزاران بار باید رفت و دید / وز هزاران بار دیدن ، شاخه ای از عشق چید / شب تا نایین میرویم و در آن جا میمانیم ؛ در همان سراچه ای که بار پیشین مانده بودیم . بامدادان سه شنبه ، پس از خوردن …
توضیحات بیشتر »روستای کوشک
روستای کوشک روستای کوشک در الموت خاوری و در فاصله ی 71 کیلومتری شهر قزوین با یک ساعت و چهل دقیقه فاصله ی زمانی ، قرار دارد . قدم زدن در کوچه پس کوچه های این روستای کوچک و زیبا ، حال و هوای ویژه ای را میخواهد . نزدیکی …
توضیحات بیشتر »استان زنجان
استان زنجان 1 )) گنجینه ی باستان شناسی اگرچه علاقه ی چندانی به گنجینه ها ندارم ؛ ولی برخی گنجینه ها رو به خاطر ویژگی های متفاوت شون ، دوست دارم که از نزدیک ببینم . یکی از این گنجینه ها ، باستان شناسی شهر زنجان هست که برای وجود …
توضیحات بیشتر »استان مرکزی
استان مرکزی کوله بار سفر را میبندیم و به سوی استانی میرویم که کم تر شناخته شده است : استان مرکزی ؛ با دیدنی های شگرف و به راستی دیدنی . در این سفر ، قصد داریم از دو روستا ، بازدید نماییم : نخستین آن ها ، روستای چلسبان …
توضیحات بیشتر »روستای هریف
روستای هریف تا روستای هریف در الموت باختری ، حدود 40 کیلومتر راه داریم که این راه را در یک ساعت میپیماییم . پس از ورود به روستا ، با دهیار ، آقای محمدی ، دیدار میکنیم . با وی به مسجد میرویم تا به سخن بنشینیم . دهیار هم …
توضیحات بیشتر »گیلانِ جان
گیلان جان سفر تابستونی امسال برای استان گیلان در شب چهارشنبه دوم مرداد ماه 1398 ، آغاز میشه . با میرحسین ، داداش عزیزم میریم به سوی اقامتگاه بومگردی گالش کولام برای دوستای خوبم ، سمیه و حدیثه مرادی که سپاس خدای را برای زحماتی که میکشن ، برخورد بسیار …
توضیحات بیشتر »بوستان دهخدا
بوستان دهخدا یادمه نوجوون که بودم تازه داشتن درختای بوستان دهخدا رو میکاشتن و جدولای سنگیشو جا مینداختن . یادم میاد یه روزی خود شهردار با یه پیکان سپید رنگ اومده بود برای بازدید از روند ساخت و ساز بوستان . بوستان رو کم کم ساختن و طراحیش کردن و …
توضیحات بیشتر »