آسایشگاه سالمندان

آسایشگاه سالمندان امیرالمؤمنین

10 دی 1392

گردشگران : علی رضا هاشمی ، یوسف رحیمی ، پیمان سلطانی ، احسان حلّاجان ، مهشید بهرام فرد ، کتایون حاج میرزاخانی ، زهرا ولدی ، معصومه ولدی ، مرضیّه گروه ای ، سروناز سمسارها ، مهدی کیائی ، مجید آیتی ، سعید سرشار ، محمّدمهدی علیجانی ، امیرحسین قدیری ، مرجان چگینی و طیّبه شعبانی

گردشگر بدپیمان : زهرا مدی پور فرّخی فرد  

من و مرضیّه با یک مادربزرگ دوست داشتنی

آسایشگاه سالمندان شهر کاسپین در جادّه ی الموت ، نرسیده به روستای کورانه ، واقع شده است . این آسایشگاه در سال 1373 در شهر صنعتی البرز ، برپا میگردد و در آبان ماه سال 1389 به جای کنونی ، منتقل میشود .

  با پیشنهاد احسان و موافقت 9 نفر از هم سفران ، برنامه ی روز درگذشت یکی از نیکان روزگار ، محمّد مصطفی را به بازدید از آسایشگاه سالمندان ، ویژه میکنیم تا ضمن شادکردن دل این مادران و پدران تنها و دل شکسته ، درون خودمان نیز به آرامش برسد . پس از گرد هم آمدن بچه ها ، ساعت 15 در آسایشگاه ، حاضر میشویم و ابتدا به سخنان آقای بهتویی ، یکی از مسؤولین آن جا ، گوش فرامیدهیم :

  1 ) جایگاه کنونی این آسایشگاه در زمینی است به بزرگی ده هکتار که مجهّز به دو بخش سالن آقایان و سالن خانم هاست . این زمین و هم چنین اداره ی این آسایشگاه ، همگی از راه کمک های مردمی ، تأمین و انجام میشود .

 بچه ها و دو مادربزرگ مهربان

  2 ) سالمندان بی سرپرست ، افراد بی شناسنامه و سالمندانی که توسّط فرزندان شان به این جا ، آورده شده اند ، همگی در این جا ، نگه داری میشوند .

  3 ) این آسایشگاه ، گنجایش صد سالمند را دارد و هم اکنون ، 70 سالمند در آن ، نگه داری میشوند که هزینه ی نگه داری هر سالمند ، 700 هزار تومان است . این هزینه از راه کمک های مردمی و کمک بهزیستی ( به ازای هر نفر ، ماهیانه 250 هزار تومان ) ، تأمین میشود .

  4 ) این آسایشگاه ، تنها آسایشگاه مردمی شهر کاسپین است و مانده ی آسایشگاه ها ، جنبه ی خصوصی و شخصی دارند .

آقای فاتحی و پیمان با مادربزرگ مهربان

  5 ) کشتی گیر نامدار کاسپینی ، رستم خان اسلام پور نیز مدّتی را در این آسایشگاه گذرانده و در همین جا ، فوت کرده است .

  6 ) در کنار آقای بهتویی که ما ، افتخار هم سخنی با ایشان را داشتیم ، آقای حاج محمّدی نیز به مدیریّت این جا میپردازند .

  7 ) برخی از افرادی که به این مرکز ، کمک های مالی نموده اند و نام آن ها ، توسّط آقای بهتویی ، آورده میشود ، آقایان یعقوبی و سلیمانی مجد و خانم حاجی پور میباشند .

  8 ) پس از پایان سخنان آقای بهتویی از آشپزخانه ، فیزیوتراپی و دندان پزشکی این مرکز که همگی در حال راه اندازی هستند نیز بازدید میکنیم .

  9 ) و در پایان به سراغ پدربزرگ ها و مادربزرگ های مهربان میرویم .

  صفا و صمیمیّت از سراسر وجود این خوبان ، روان است . برخی با دیدن ما ، اشک میریزند و برخی ، لبخند شوق بر لبان شان مینشیند . همه ی آن ها ، خوشنودند که ما به این جا آمده ایم . بیش ترشان ، نگاره هایی از جوانی های خود و یا نگاره های سفرهای خود را قاب کرده و بر بالای تخت شان ، به دیوار نصب نموده اند .

 من و پدر پیر مهربان

   پیش شان مینشینیم و با آن ها ، سخن میگوییم ؛ با آن ها ، نگاره برداری میکنیم و از آن ها میخواهیم که برای مان ، دعا کنند .

 من و یک پدربزرگ خوش تیپ

 من ، بچه ها و سه پدربزرگ

    10 ) ساعات بازدید از این آسایشگاه :

  شنبه ها ، سه شنبه ها و آدینه ها از 9 تا 11 و 14 تا 16

  دیگر روزهای هفته : 14 تا 16

  11 ) شماره های حساب برای کمک به این مرکز مردمی :

  0105727308000 سیبای ملّی

  39 / 2526553 جام بانک ملّت

  11236 بانک تجارت

  12 ) شماره ی تلفن :

2221776 و 2221921

 

من ، بچه ها و یک پدربزرگ مهربان