جمعه 31 فروردین 1403
خانه / آبشارها / آبشار پسنگ و پیشوازاده ابراهیم

آبشار پسنگ و پیشوازاده ابراهیم

ساعت 5 بامداد آدینه 13 آبان 1390 ، پس از گرد هم آمدن بچه های ایرانگشت ، به سمت تهران ، حرکت می کنیم تا از آبشار زیبای پسنگ در منطقه ی دربند ، بازدید نماییم . ناشتایی را در حلیم سیّد می خوریم و روانه می شویم . ساعت ، حدودا نه و نیم است که به پایان خیابان تجریش ، میدان سربند می رسیم و پس از حدود نیم ساعت جست و جو ، جایی را برای نگه داشتن خودرو می یابیم . منطقه ی دربند که یکی از مهم ترین تفرّجگاه های تهران است ، در این روز آدینه ، به راستی شلوغ است . سیل جمعیّت خسته ی تهرانی از یک هفته کار و کوشش با گونه های خودروها به این منطقه ، سرازیر شده اند تا بتوانند با پناه بردن به آغوش گرم طبیعت ، خستگی ها را از تن بزدایند . راه را از جایی که خودرو را نگه داشته ایم ، پی می گیریم و از کوچه پس کوچه های زیبا و تو در توی تجریش , گذر میکنیم تا به میدان سربند برسیم . میدان سربند یا میدان کوهنورد از کهن ترین میدان های تهران است که در پایان راه خودرویی خیابان تجریش ، قرار گرفته است . در میانه ی این میدان ، تندیسی از یک کوهنورد ، طرّاحی و نصب شده است .

آبشار پسنگ و پیشوازاده ابراهیم

پس از این میدان ، پیاده روی هم راه با کوهنوردی مردم ، آغاز می شود . سراسر راه زیبای دربند ، پر از جمعیّت است که در کوچه باغ های زیبای دربند ، در حال پیاده روی هستند . در دو سوی این کوچه باغ ها ، فروشگاه های فروش ترشیجات خوش مزه که آب دهان را به راه می اندازند و عرضه ی ناشتایی گرم و تازه ، برپا و هر یک با فراخواندن مردمی که در حال پیمودن راه هستند ، آن ها را به درون فروشگاه های خود ، فرامیخوانند . به دنیال باران های سیل آسا و فراوان چند روز گذشته ، سراسر راه که با شیب شایان توجّهی به سمت بالا می رود ، پر شده است از آب های روان ناشی از باران .

آبشار پسنگ و پیشوازاده ابراهیم

پس از هر 20 دقیقه پیاده روی که به علّت شیب راه و شلوغی آن ، توانفرساتر از پیاده روی های معمولیست ، کمی استراحت میکنیم تا آن که پس از یک ساعت و اندی به تابلویی می رسیم که نام آبشار پسنگ که در بلندای 2117 متری ، واقع شده بر روی آن ، نوشته شده است . به سمت راست مان می رویم و پس از گذر از درختان و چمنزارها به آبشار زیبای پسنگ می رسیم که با آب فراوان و سردی در حال غرّش است .

آبشار پسنگ و پیشوازاده ابراهیم

آبشار پسنگ در دو طبقه ی نیمه بلند ، روان شده و بسیار  زیباست . آب ، آن اندازه سرد است که جز برای چند لحظه نمی توان در آن ، پا گذاشت . کمی به استراحت می نشینیم و از پژواک دل انگیز آبشار ، روان و جان مان را نوازش می دهیم .

آبشار پسنگ و پیشوازاده ابراهیم

برای خوردن ناهار به جایی باصفا در بالای آبشار می رویم . ناهار را که کوکتل است ، سرخ کرده و با ولع و گرسنگی بسیار ، نوش جان می کنیم . پس از خوردن ناهار و گرفتن چند نگاره ی یادگاری در کنار رودخانه و آبشار برای برگشت ، راهی دیگر را برمیگزینیم که اگرچه کمی سخت گذرتر است امّا نزدیک تر می باشد .

آبشار پسنگ و پیشوازاده ابراهیم

کمی از راه را که می آییم ، تابلوی پیشوازاده ایراهیم را در سمت راست مان می بینیم و وارد شاخه ای آن می شویم . راه تا پیشوازاده در حدود یک ربع ساعت ، زمان می برد . پیشوازاده ابراهیم در نقطه ای زیبا و باصفا در بالای کوه و پایان راه ، قرار گرفته است و دارای ضریحی کوچک و همه ی امکانات از جمله دستشویی ، قهوه خانه و … هست . در پیشوازاده ، استراحت کرده ، بازیابی توان می کنیم ، نگاره ی یادگاری می گیریم و برمیگردیم .

آبشار پسنگ و پیشوازاده ابراهیم

نام بچه هایی که در این سفر ، هم راه ایرانگشت بودند :

1 ) علی رضا هاشمی     2 ) محمّدرضا کریمی        3 ) مریم کریمی         4 ) عسل محمّدی            5 ) محمّد کوچک تبار            6 ) زینب هاشمی    7 ) احسان حلّاجان         8 ) ناصر بختیاری

 

درباره ی اشکان هاشمی

اشکان هاشمی هستم ملقّب به مرد همیشه در سفر ؛ زاده ی 6 اردیبهشت 1362 ؛ دل داده ی ایران و تاریخ و طبیعت بی مانندش . سفر رو به صورت رسمی و ثبت شده از 14 اردیبهشت 1385 با سفری دلچسب به استان آذرآبادگان باختری ، آغاز کردم

مطلب پیشنهادی

استان سمنان

استان سمنان

استان سمنان با همراهی هم سفر عزیزم ، مرصاد میریم به سوی استان سمنان تا …

25 دیدگاه

  1. سفر جالبي بود هر چند كه بعضي از همسفران و بنده دوست داشتيم كه به نقاط بالاتر هم برويم ولي چه كنيم كه گروه موافقت نكرد(هر چند كه بعدا” از اين تصميم جمعي خوشحال شدم چون واقعا” در برگشت خسته ميشديم)ضمنا” يك جاي خوب سفر هم برگشت با تله سي يژ بود كه خيلي ما رو راحت كرد.

    از عليرضا (مدير عزيز گروهمون)هم بابت خريد ملزومات سفر و هماهنگي تشكر ويژه دارم.

    انشاا….. كه به سلامتي در آخر هفته جاري به سفر لرستان رفته و جاي ما رو هم خالي كنند.

  2. راستي عيد سعيد و فرخنده قربان هم بر همگان بخصوص اعضاء محترم گروه ايرانگشت مبارك باشه

  3. کاش علیرضا سواری با تله سی یژ رو هم توی این قسمت می نوشت ، خیلی باحال بود. چقدر جای دوست خوبمون آقا مهدی خالی بود که همیشه علاقه به اینطور سفرا داشتن. انشاءالله که پدرشون هرچه زودتر شفا پیدا کنن و همسفر دوباره ما بشن.

  4. خیلی روز خوبی بود خیل یخوش گذشت
    زینب راست میگقت جای آقای ریاضی واقعا خالی بود انشاءالله که پدرشون هرچه زودتر شفا پیدا کنن و همسفر دوباره ما بشن.
    ولی کاش آقای هاشمی کامل توضیح میداد که ناهار و چطوری با چه فلاکتی درست کردیم از آقای بختیاری هم بابت اختراعشون تشکر میکنم خیلی بهمون کمک کردامیدوارم سفرهای بدی هم با ما باشن.
    تشکر میکنم از سرپرست گروه

  5. سلام بدید!
    :دی ی
    کسی اناره منو ندیده؟

  6. سلام
    یادتون رفت از ما دو تا خواهر یاد کنید و تشکر و قدردانی ویژه کنیداااااااااا

    • بخدا یادتون کردیم با زینب شما نبودید هیچی نداشتیم جدا راست میگم دریغ از ی قاشق برای دراوردن سوسیس ها واقعا جاتون خالی بود

  7. الهیییییییییییی
    آقای کریمی ممنون. به نظر من اگه بخوایم خودمونو ایرانگرد بدونیم باید یاذ بگیریم که چطور تدارکات سفر رو آماده کنیم
    من فکر میکنم بهتره هر بار که سفر میریم 1 یا 2 نفر تدارکات رو به عهده بگیرن
    این کار باعث میشه کلی چیزا یاد بگیریم و خود ساخته بشیم
    در ضمن به همه آقایون پیشنهاد میکنم تمرین کنن و آتیش روشن کردن یاد بگیرن
    جای آقای ریاضی واقعا خالی انشالله حال پدرشون زودتر خوب شه و به شما تنبلا آتیش روشن کردن یاد بده…. آمین

  8. خجسته صالحی

    سلام به بچه های ایرانگشت جای بعضی ها هم خالی.کی بود میگفت من نمیرم میخوایید بخوایید نمخواید هم نخوایید هان هان ؟؟؟؟؟؟

  9. بخدا جواب مینا رو من نوشتم خجسته جان الان دیدم با ایمیل محمد جواب دادم حواصم نبود

    هیچی نداشتیم جدا راست میگم دریغ از ی قاشق برای دراوردن سوسیس ها واقعا جاتون خالی بود اینو من نوشتم شما به دل نگیرید.

  10. سلام.
    مریم حواسش نبوده جای من چیزی نوشته. الان که اومدم خونه نشونم داد.
    1 وقت سو تفاهم نشه برای دوستان.
    آره گفتم نمیام اما خوب این دفعه نظرم عوض شد.
    معمولا از مواضعم کوتاه نمیام.
    مگه اینکه بدونم مواضعم اشتباهه!
    الانم دلیلی نمیبینم که با بچه ها جایی نرم.
    همین 1 روز تفریح رو هم از خودم دریغ کنم فرقی با ماشین ندارم.
    دلم میخواست دوستان جدیدمون هم بیان!

  11. خجسته صالحی

    مریم جان عزیز دلم اشکال نداره من شوخی کردم .آقای کریمی قسمت نبود بیاییم وگرنه جالب بود برامون تازه سر مسیر ما هم بود به هرحال دوستان شاد و خوشحال باشند برای من کافیه من شادی دوستامو میخوام

  12. انشاله سفر های بعدی!
    انار یادتون نره ها!
    بچه ها خیلی دوست دارن!

  13. سلام
    ميدونم كه گروه از حضور همه گردشگران محترم استقبال ميكنه
    شما هم ميومدي خجسته خانم ما خوشحال ميشديم شديد به مدت مديد!
    =========
    راستي برنامه دارم با عليرضا يه روز دستي به روي اين سايت بكشيم (بعضي جاهاش تار عنكبوت بسته)،نظرتون رو درباره سايت جهت بهبود بيشتر بديد.

    • ehsan jan har jash ke tare ankabot baste shoma ghobar robi kon!kari besiar shayestei anjam midi !

    • salam
      ehsan jan har jash ke tare ankabot baste shoma ghobar robi kon!kari besiar shayestei anjam midi !

      • آخ آخ آخ
        اصلا” حواسم نبودم.
        شما صاحب نظريد و اختيار داريد در مورد سايت.
        هر چند فكر ميكنم بدليل كمبود وقت خودتون نتونستيد بروزرساني انجام بديد .
        به هر حال اين كار از ضروريات هست و بنده هم ميخوام وسيله اي باشم در اين كار.

        ممنون از شما

        • lotf mikonin age in karo konin.inghad saremon shologh shode safar vaght nemikonim biam dg sait ke jaye khod dare…
          vali jaiish eshkal dare lotf mikonin dasti be saro rosh bekeshin!!!!!!!!!!!!

  14. خجسته صالحی

    مرسی اقا احسان شما لطف دارید . باشه چشم انارم میاریم

  15. خورشيد شکفته در غدير است علي

    باران بهار در کوير است علي

    بر مسند عاشقي شهي بي همتاست

    بر ملک محمدي امير است علي
    عيدتان مبارک

  16. تمام لذت عمرم در اين است /كه مولايم اميرالمومنين است/عيد غدير خم بر همه شما مبارك

  17. دیگه حالم از هر جی اناره بد میشه….
    دعا کنید انار بد گیرتون نیفته!

  18. به قول عليرضا عزيز ياد 13 آبان 90 روز بازديد از آبشار پسنگ و امامزاده ابراهيم بخير
    خيلي خوش گذشت

    فصل زيباي بهار كجايي كه دلم برات پر ميزنه

  19. من میگم چرا بهار نمیاد. نگو احسان دلش تنگ شده بهار خورده تو ذوقش!
    هیشکی هم نه احسان!!
    شانسه بهار داره؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.