در ساعت 17 : 11 به سوی مسجد سلیمان ، حرکت میکنم .
پشت یک خاور ، نوشته است :
آن زیبارخ که ادّعای خدایی میکرد / دیدمش پیر شده ، داشت گدایی میکرد
ساعت ، 30 : 11 و کیلومتر ، 55415 است که از ایذه به سوی باغ ملک ، بیرون میروم .
باران گرد
قلعه تل
باغ ملک
به تقاطعی میرسم که سمت راست آن به سوی مسجد سلیمان و مستقیم به سوی اهواز میرود ؛ من به سمت راست میپیچم . از این جا تا مسجد سلیمان ، حدود 60 کیلومتر راه است و بخشی از راه نیز خاکیست .
یک مهه
نرسیده به مسجد سلیمان ، تابلوی قدمگاه امام رضا را در سمت چپ راه میبینم که تا قدمگاه ، یک کیلومتر فاصله دارد ؛ در ساعت 17 : 13 و کیلومتر 55550 به قدمگاه امام رضا میرسم .
قدمگاه ، یک ساختمان بزرگ است که در کنار یک گورستان کهن ، ساخته شده است ؛ جایگاه ورود به قدمگاه ، یک در بزرگ سبزرنگ است . ساختمان اصلی ، هشت ضلعی منظّمی است که در سمت های چپ و راستش ، دو نمازخانه ، دیده میشوند : یکی برای خواهران و دیگری برای برادران . در میانه ی این هشت ضلعی ، ضریح فلزّی شیشه ای سپیدرنگی هست که روی آن با پرچم ، پوشیده شده است .
گنبد قدمگاه ، بزرگ و سپیدرنگ است .
در چهار سوی قدمگاه ، چهار در ورودی ، قرار دارند که تنها یکی از آن ها ، باز است . قدمگاه ، مجهّز به سرویس بهداشتی و مسجدی به نام مسجد امام رضاست .