روستای تازه آباد
تقریبن دیگه میشه گفت که نام روستا رو نمیشه روی تازه آباد گذاشت ؛ چون دیگه به جز چند تا خونه ی قدیمی انگشت شمار ، چهره ی نوین و تازه سازی رو به خودش گرفته . توی دهیاری روستا با دهیار جوان ، آقای آفرنگ میشینیم و داده هایی رو درباره ی این روستا به دست میاریم ؛
من و آقای مصطفا آفرنگ ( دهیار جوان روستا )
گویا سال ها پیش ، مردمان در منطقه ای بالادست به نام یاس بولاغ ، زندگی میکرده اند و پس از کوچ به منطقه ی کنونی و ساخت خانه های جدید ، نام تازه آباد را بدین جا داده اند . برخی از مردم ، روستای تازه آباد را به نام سیدآباد هم میشناسند ؛ چرا که سیدهای طالقان به این جا آمده و ساکن شده اند .
جمعیت روستا ، 298 نفر است که به کارهای کشاورزی ( گندم ؛ جو ؛ ذرت ؛ کاهو ؛ لوبیا سبز و گوجه ) ؛ دامداری و کارگری میپردازند .
بره های تازه زاده شده در خانه ی یکی از اهالی
زبان و نژاد مردم تازه آباد ، کردی است ؛ کردهای کرمانشاه .
یکی از خانه های قدیمی تازه آباد
روستاهای اطراف تازه آباد = از شمال : طیخور و توداران ؛ از جنوب : حلال آباد ، باقرآباد و مالی آباد ؛ از خاور : جزمه و از باختر : بهجت آباد .
یک خانه ی قدیمی دیگر
خانواده های مافی ، مافی خواه ، آفرنگ ، خدیور ، وادی خیل ، معافی ، پرواسی ، صفری ، بغدادی و فلاح از خانواده های نامدار تازه آباد هستند .
بخشی از دیواره ی یک خانه ی قدیمی
تازه آباد ، خانه ی بهداشت ندارد ؛ برق روستا از سال 60 ، آب از اوایل انقلاب و گاز از سال 85 به روستا ، کشیده شده اند .
بخشی دیگر از خانه ی قدیمی
مسجد روستا ، بازسازی شده و زیبایی ویژه ای ندارد . نام مسجد ، امام جعفر صادق است .
مدرسه ی روستا که همینک ، یکی از اتاق هایش به دفتر دهیاری ، بدل گشته است تا حدود ده سال پیش ، پابرجا بوده و به دلیل نبود دانش آموز ، از رونق و فعالیت بازمانده است .
دهیار ، آقای مصطفا آفرنگ و هموندان شورا ، آقایان نجات علی ، جمشید و صمد مافی هستند .
در گشت روستایی ، به سراغ یکی از خانه های روستا میرویم که اصطبلش ، پر است از بره های تازه زاده شده ؛ در آغوش گرفتن این بره ها و بوییدن و بوسیدن شان ، انرژی خوبی به ما میدهد .
مهدی باقری ، هم سفرم با یک بره ی شیطان در آغوش
یکی از خانه های قدیمی روستا که از کاهگل و تیر چوبی است در پشت مسجد روستاست .
درخت مقدس و مورد ارج اهالی ، ژردار ، نام دارد ؛ یعنی زیر درخت که با پارچه های سبز گره خورده ، متمایز شده است .
از چند زاغه هم دیدن میکنیم ؛ زاغه به دالان هایی در زیر زمین میگویند که جای نگه داری چهارپایان است تا از گزند سرما ، باد و باران در پناه باشند . زاغه ها با ابزار دستی و با زحمت بسیار در زیر خاک ، کنده شده اند .
در گورستان روستا هم چند سنگ گور کهنه را میبینیم با نقش هایی گوناگون از شانه ، تسبیح و مهر .
گرمابه ی کهن تازه آباد هم در گوشه ای از روستا به حال خود ، رها شده است .
آب گوشت بسیار خوش مزه و روغنی را میهمان خانواده ی خوب آقای دهیار هستیم .
من و آقایان آفرنگ
درود بر آقای هاشمی ممنون از تهیه گزارش از تازه آباد
سلام بهتر بود در مورد مسجد می نوشتید “می توانست زیباتر از این باشد” با تشکر
سلام ، مسجد تازه آباد زیباست ، اما شاید منظورشان اینست که جاذبه معماری سنتی ایرانی و یا کهن ندارد