چهل دختران زرّین درّه ( 28 آذر 1393 )
علی رضا هاشمی
1 )) تا شهر آبگرم ، به درستی یک ساعت زمان است ؛ به گونه ای که پس از حرکت در ساعت 20 : 9 ، من در ساعت 20 : 10 به این شهر میرسم ؛ در میان راه از شهرهای اقبالیّه ، تاکستان و خرّم دشت و روستاهای رادکان ، قلعه شهدا و چهل چشمه نیز میگذرم . در شهر آب گرم ، کم تر از یک ساعت برای آماده شدن آقای رضا فرشته خوی و آقای مهدی حسنی از اهالی این شهر که به عنوان راهنما با من میآیند ، زمان میگذارم و سپس از آب گرم به سمت آوج ، بیرون میرویم .
2 )) کم تر از ده دقیقه و به درستی 12 کیلومتر که از آبگرم به سمت آوج میرویم ، یک راه خاکی در سمت راست راه اصلی ، دیده میشود که به میانه ی درّه ای میرود که در میان دو تپّه ی خاکی کوتاه ، کشیده شده است ؛ تا بخشی از این راه را میتوان با خودروی سواری و تا پایان آن را میتوان با خودروهای شاسی دار پیمود ؛ سرانجام خودرویم را در جای مناسبی نگه میدارم و پیاده به سوی چهل دختران به راه میافتیم . البتّه نمای چهل دختران به محض ورود به راه خاکی از دور ، رخ مینمایاند .
دورنمای چهل دختران
3 )) پس از کم تر از ده دقیقه پیاده روی سبک به پای تپّه ای میرسیم که سازه ی سنگی و زیبای چهل دختران بر فراز آن قرار گرفته است . این سازه از چند بخش جدا از هم ، تشکیل یافته که هر بخشی ، تماماً از سنگ میباشد . بخش بزرگ تر که در سمت چپ است ، سازه ایست یک پارچه و در پیوند با هم که بسیار زیباست ؛ بخش دوم ، برج مانندیست به بلندای بخش نخست که تکّه سنگ بزرگی بر فراز آن ، قرار گرفته است و بخش های دیگر ، سازه های کوچک تری هستند که در دور تا دور سازه ی اصلی ، دیده میشوند و دربردارنده ی اتاقک های کوچک و سازه های بی شکل و نامنظّمی هستند .
مهدی حسنی ؛ رضا فرشته خوی ؛ علی رضا هاشم
4 )) از کاسپین تا پای این سازه های زیبا ، به درستی 98 کیلومتر فاصله و یک ساعت و ده دقیقه زمان میباشد .
5 )) اهالی به این سازه های زیبا ، قیرخ قیزلار میگویند که در زبان ترکی به چم چهل دختران هست و درباره ی آن ، افسانه هایی ساخته اند که به سه مورد آن ها ، اشاره میشود :
1 ـ 5 ـ در گذشته های دور ، چند دختر برای چیدن گیاهان سرسبز و تازه به این منطقه میآیند که با دیوهایی ، رو به رو میشوند که قصد تعرّض به آنان داشته اند ؛ دخترها از خداوند میخواهند که آنان را برای در پناه بودن از تعرّض دیوها به سنگ ، دگرگون نماید و خداوند به خواسته ی آن ها ، پاسخ مثبت میدهد .
2 ـ 5 ـ دیوها به دخترها ، یورش میبرند تا آنان را مورد تعرّض قرار دهند ؛ دخترها به کوه ، پناه میبرند و کوه ، با بازکردن دهانه ی خود و بردن دخترها به درون آن ، آنان را پناه میدهد .
3 ـ 5 ـ دیوها ، دخترها را طلسم میکنند تا به شکل سنگ دربیایند .
من در نمایی زیبا از چهل دختران
امّا آن چه که مشخّص است ، این است که این سازه ، یک عارضه ی کاملاً طبیعی است که فعل و انفعالات آبرفتی و بارشی نیز در دگرگونی شکل آن ، بسیار تأثیرگذار بوده است .
6 )) از درون شکاف سنگ ها ، میتوان به بالاترین نقطه ی آن ، دست پیدا کرد و از بالای آن ، مناظر زیبا و دلنشین اطراف را دید ؛ البتّه در جاهایی ، این بالاروی ، نیاز به کمی ریزبینی و مراقبت ویژه دارد .
من بر بلندترین نقطه ی قیرخ قیزلار
7 )) اندکی بالاتر از این سازه ی زیبا و در نقطه ی پایانی درّه ، روستایی کوچک و رهاشده ، دیده میشود که زرّین درّه ، نامیده میشود ؛ سازه های کمی از این روستا از بالای سازه ی چهل دختران ، دیده میشود ؛ پس از یک ساعت درّه نوردی به این سازه ها میرسیم ؛ اگرچه ساختمان های گلی اندکی از آن ها ، مانده اند ولی طبیعت درّه ، بسیار دیدنیست . جوی آب روانی هم در این منطقه به چشم میخورد .