دیشب را در شهر کوچکی به نام خضری در یک سراچه ( سوییت ) کامل ? گذراندم به مبلغ 500 هزار ریال و امروز صبح ، راهی روستای کوچک ثغوری که حدود 6 کیلومتر با روستای دشت بیاض ، فاصله دارد ، شدم تا از یک پدیده ی طبیعی جالب به نام پل سنگی خضری یا ثغوری ، بازدید داشته باشم . این راه ، یک راه خاکی مناسب است . هنگامی که به ثغوری میرسم ، هیچ کسی را در روستا نمیبینم به جز یک پیرمرد ? . از او که بسیار خون گرم و خوش برخورد است ❤️ ، میخواهم مرا به پل سنگی ، راهنمایی کند . او میپذیرد و با هم ، راهی میشویم ?? . حدود یک ساعت را میپیماییم تا به پل سنگی میرسیم . این پیرمرد خوش سخن ، توان بالایی در کوهپیمایی دارد ? و راه را که پستی و بلندی هم دارد به تندی میپیماید . به سن ، 75 ساله است ولی از من ، جوان تر میزند .
پل سنگی ، شگفتی و زیبایی درخوری دارد . پدیده ایست طبیعی که ارزش این کوهپیمایی را داشت .
پیرمرد دوست داشتنی ، آقای حبیب روستایی ، بارها به این جا آمده و این جا را بسیار دوست دارد .
وقتی که برمیگردیم ، از من میخواهد به خانه اش بروم و چایی بنوشم ؛ من هم میپذیرم . چای مینوشم ، خستگی میگیرم و پس از گرفتن نگاره های یادگاری با پیرمرد و هم سرش ، راهی برگشت میشوم .
گردش خوبی بود ؛ دلم برای پیرمرد ، تنگ میشود …