به شهر گراش میرسم ؛ شب را بناست همین جا و پییش یکی از آشنایان ، اتراق نمایم . در شهر گراش میخواهم از آب انبار بزرگ این شهر که آن را بزرگ ترین آب انبار برکه ای ایران میدانند ، بازدید نمایم . از یکی از اهالی در خیابان ، جای آب انبار را میپرسم و او ، کارگر پیرمرد افغانی خودش را با من ، همراه میسازد تا مرا به کنار آب انبار ببرد ؛ زیرا آب انبار در کوچه پس کوچه های شهر ، واقع شده و پیدا کردنش ، کمی مشکل است . با کمک این کارگر عزیز و دوست داشتنی به آب انبار میرسیم . به این جا ، برکه ی کل یعنی آب انبار بزرگ هم میگویند ؛ سقف آن به دنیال زمین لرزه ، ویران شده است ولی هنوز آب دارد ؛ آب بسیاری هم دارد که برای مصارف کشاورزی و آبیاری درختان و گیاهان به کار میرود که توسّط لوله هایی ، از برکه ، بیرون کشیده میشود . دور تا دور آب انبار ، دیوارکشی است و به جز یک راه ورودی و چند منفذ پنجره مانند ، راه باز دیگری ندارد . بدبختانه آب گردآمده در آن ، آلوده به زباله های شهریست . کهنای آب انبار به سی سد سال پیش میرسد و ژرفای آب موجود در آن ، 16 متر است . قطر برکه ، 28 و بلندای دیوار ساخته شده بر گرد آن ، 5 متر میباشد .