این بار میخواهیم در نخستین روزهای سال نو ، یک روستاگردی را تجربه بکنیم . روستای شنستق پایین ( سفلی ) ، روستایی است در استان قزوین ؛ شهرستان تاکستان ؛ بخش خرّم دشت . برای رسیدن به این روستا ، باید از سمت اقبالیّه از شهر قزوین ، بیرون برویم و پس از گذشتن از تاکستان ، سیف آباد و خرّم دشت به سه راهی تختی میرسیم که آن را به سمت چپ و به سوی بویین زهرا ، رهسپار میشویم . این راه ، راهی است باریک و شلوغ که خودروهای سنگین زیادی در آن ، رفت و آمد دارند . در میانه ی راه به یک راه شاخه ای در سمت راست مان میرسیم که با تابلوی دهستان افشاریّه ( برزلجین ) ، نشانه گذاری شده است . همینک پس از یک ساعت و نیم و 91 کیلومتر گذر راه به روستای شنستق پایین میرسیم . دهیار در میدان روستا ، منتظر ماست . هم راه با دهیار ( آقای کَرَمی ) به خانه اش میرویم تا در آغاز کمی درباره ی روستا به سخن بنشینیم .
آقای کَرَمی ؛ میرحسین ؛ آقای نوروزی و من
نام روستا : شنستق در زبان ترکی به چماره ی شنزار است و چون در روستای بالادست ( شنستق بالا ) ، مناطق شنزار هست بدین نام ، خوانده میشوند . اهالی ، همگی ترک زبان میباشند .
جمعیّت روستا : در شنستق ، 296 نفر برابر با 101 خانوار ، زندگی میکنند .
آثار تاریخی روستا ، عبارتند از یک گرمابه و چند خانه ی قدیمی . گرمابه ی روستا به ثبت مردمی نیز رسیده است . گرمابه به دوره ی قاجار میرسد .
یک مسجد در روستا هست به نام مسجد المهدی .
دو مدرسه در روستای شنستق هستند : مدرسه ی ابتدائی دکترشریعتی و مدرسه ی راهنمایی شهید عیسی جوکار که بدون داشن آموز است . دانش آموزان در مقطع راهنمایی به روستای برزلجین میروند .
خانه ی بهداشت در روستا هست که به جز این روستا ، روستاهای برزلجین ، کشمرز ، شیزند و شنستق بالا را زیر پوشش دارد . هم چنین این روستا ، دارای درمانگاه نیز میباشد .
بدبختانه همینک در روستا ، غذاهای محلّی روستایی ، پخت نمیشوند ؛ به جز اوماج آشی . هم چنین خبری از مراسم عروسی سنّتی نیز نیست .
هم وندان شورای روستا : آقای علی اکبر نورورزی ؛ آقای حسن نوروزی و آقای حسن کلدی
گورستان های روستا : یکی ، نزدیک گرمابه که از همه ، قدیمی تر است ؛ یکی در میانه ی روستا و دیگری ، بیرون از روستا هستند .
این روستا ، 6 جان باخته را به کشور ، پیشکش کرده است .
یک بزغاله ی دوست داشتنی
آب آشامیدنی روستا از سه حلقه چاه ژرف که پایین تر از روستای برزلجین ، واقع شده ، فراهم میشود . روستا ، دارای یک قنات میباشد که هم چنان آب دارد . روستا ، دارای گاز لوله کشی و برق هم هست .
درخت گردوی کهن سال
هم سایه های این روستا از خاور ، روستای شنستق بالا ؛ از جنوب ، روستای کورچشمه ؛ از شمال ، روستاهای کوشکک و آتش انبار و از باختر ، روستای برزلجین میباشند .
درخت گردوی کهن سال
به گفته ی آقای نوروزی ، از هموندان شورای روستا ، خانه های این روستا ، پیش از زمین لرزه ی سال 1341 ، کاه گلی ، تیر چوبی و گِلی بوده اند . جای قرارگیری روستا نیز پایین تر از جای کنونی بوده است .
کار بیش تر مردم ، همینک دامداری و کشاورزی است . کاشت گندم ، جو ، نخود ، انگور ، کشمش ، سیب ، بادام و گردو از جمله ی کشت کشاورزیست .
گویا منطقه ی شنستق پایین ، باغ و کشتزار ساکنان شنستق بالا بوده است که به دلیل افزایش جمعیّت به دو بخش میشوند . مالکان و خوانین روستا از نوادگان نادرشاه افشار بوده اند . قاسم خان از مالکان بزرگ و نخستینِ آقابابا بوده که پس از رها کردن منطقه ی زندگی خود به شنستق بالا میرود که خود ، دارای سه پسر بوده به نام های : قربان خان ، جعفر خان و حیدر خان . هر یک از این پسرها نیز دارای پسرانی بودند ؛ از جمله حیدر خان ، یک پسر به نام کَرَم علی داشت . کَرَم علی و فرزندانش از بنبانگذاران نخستین روستای شنستق پایین بوده اند .
خانواده های روستا ، عبارتند از : کَرَمی ، نوروزی ، علی سواری ، محمّدی ، باباخانی و قاسمی
پس از خوردن ناهار در خانه ی آقای دهیار برای گشت به درون کوچه پس کوچه های روستا میرویم و از گرمابه ی قجری ، مسجد نوساز ، قنات آب ، باغستان های اطراف روستا و گورستان قدیمی روستا که تنها دارای چند سنگ گور شکسته و قدیمی میباشد ، بازدید میکنیم . هم چنین سری به خانه ی بانو نازی محمّدی میزنیم . مادر زحمتنکش دو معلول ذهنی که شرایط زندگی سختی را میگذرانند .
قنات روستا
من با بچه های دوست داشتنی شنستق پایین
عالیه روستامون
قطعاً همین جوره