پس از این که ناهار را در پیروزآباد میخورم ، دوباره به سوی شیراز بازمیگردم تا در میانه ی راه از دژ دختر نیز دیدن بکنم . 6 کیلومتر از پیروزآباد که بیرون میآیم ، دژ دختر را در سمت چپ راه میبینم که با سازه ای از ساختمان های اداری میراث فرهنگی ، کاملاً مشخّص است . سازه ی اصلی دژ بر فراز کوهی در سمت راست راه اصلی خودروها ، قرار دارد و باید برای ورود به آن از یک پل فلزّی به آن سوی راه رفت و 200 پلّه ی دست ساز را بالا رفت تا به دژ اصلی رسید . گشت کامل دژ ، حدود 40 دقیقه زمان میبرد .
بخش هایی از این دژ با داربست ها ، محکم و ایمن سازی شده اند .
پلّکان 200 تایی که به پایان میرسد و تابلوی ورودی دژ را میبینم به سمت چپ و سپس به سمت راست رفته و از طبقات ، بالا میروم . در آغاز ، محوّطه ی پیش از گنبدخانه و سپس خود گنبدخانه را بازدید میکنم . گفته میشود که این گنبد ، کهن ترین گنبد مانده از ایران است . بدبختانه نوک گنبد ، فروریخته است .
بخش هایی از دژ که از روشنایی به دور مانده اند ، لانه ی خفّاش هایی است که میبینم شان . آگاماهای چندی را نیز در جای جای دژ میبینم . هم چنین بیش تر بخش های دژ با سنگ و ملاط ، ساخته شده و اشراف بسیار خوبی بر راه و دشت اطراف دارد .
کاخ – دژ دختر به دستور اردشیر بابکان ، سرزنجیره ی دودمان ساسانی در نقطه ای کلیدی و مشرف بر گذرگاه مهمّ تنگاب ، ساخته شده است .
هنگامه ی ساخت این سازه ، میان سال های 212 تا 224 زادروزی یعنی تاریخ آغاز خیزش اردشیر یکم و پیروزی وی بر اردوان پنجم ، آخرین پادشاه اشکانی است . ایجاد این سازه ها به اردشیر ، امکان داد تا بر راه پیوندی منتهی به دشت پیروزآباد ، دید داشته باشد . شیب صخره ، سبب شده تا این سازه در سه بخش غیر هم سطح ، طرّاحی و ساخته شود . پلّکان ورودی سازه که امکان دسترسی به بخش میانی را فراهم میسازد در پایین رویه ، قرار گرفته است . رویه ی میانی از تالارهایی ، تشکیل میشود که در دو سوی یک حیاط مرکزی ، واقع شده اند . ایوان بلند و تالار گنبددار ساختمان در بالاترین بخش ، قرار گرفته است . این تالار گنبددار ، کهن ترین نمونه ی گنبد در معماری ایرانی است . حصار و استحکامات دفاعی استواری ، این مجموعه را در بر گرفته است .