در سفر تابستانی سال 1392 به شمال کشور ، سری به استان پهناور و زیبای مازندران زدم تا هم با دوست عزیزتر از جانم ، ناصر غنمی ، دیداری داشته باشم و هم از دو دیدنی این استان زیبا :
آبشار اسپه او
این آبشار زیبا در دل جنگل های بهشهر ، واقع شده است . برای رسیدن به این پدیده ی زیبای طبیعی ، باید تا شهر بهشهر برویم و پس از این شهر در جادّه ی گلوگاه ، به یک فرعی مهم و اصلی در سمت راست جادّه برمیخوریم که با تابلوی روستای پاسند ، مشخّص شده است . وقتی وارد این فرعی میشوم به یک دوراهی میرسم که راه سمت چپ را برمیگزینم . این راه ، وارد انبوه جنگل های متراکم و سبز بهشهر میشود . پس از طی نمودن مسافتی بسیار که بخشی از آن ، خاکیست به یک پل سیمانی میرسم که بر روی رودخانه ی باشکوهی ، بسته شده ؛ ماشین را در کنار این پل ، پارک میکنم و مسیر پاکوب مشخّصی را که بر خلاف جهت رود است ، پی میگیرم تا پس از یک ساعت و نیم جنگل نوردی تنها در درون جنگل های زیبا به پای آبشار زیبای 5 طبقه ی اسپه او ( آب سفید ) در سمت چپ رودخانه میرسم . این آبشار در نگاه نخست ، خیلی کوچک به نظر میرسد ولی وقتی به آن ، نزدیک و نزدیک تر میشوم با ارتفاعی در حدود 100 متر و در 5 طبقه ی دیدنی ، رو به رو میشوم . آب آبشار ، واقعاً سرد ، گوارا و سفید است . از طبقات آبشار ، بالا میروم و به راحتی تا آخرین طبقه ی آن ، صعود مینمایم . آبشار واقعاً زیبایی است . صعود به ارتفاع آبشار ، کار ساده ای است ولی فرود از این ارتفاع ، اندکی مشکل بوده و نیاز به دقّت بیش تری دارد .
هتل قدیم رامسر
هتل قدیم شهر زیبای رامسر به سبک معماری آرت دكو توسط معماران آلمانی كه در زمان پهلوی اول به فعالیتهای ساختمان سازی دولتی اشتغال داشتهاند ساخته شد.ساخت این هتل در سال ۱۳۱۱ آغاز شد و ۳ سال به طول انجامید و بهرهبرداری کامل از آن در سال ۱۳۱۷ صورت گرفت .
زیربنای این هتل حدود ۵۰۰۰ متر مربع میباشد که در ۳ طبقه ساخته شدهاست، هتل به لحاظ نوع معماری، زیبایی، موقعیت مکانی و تجهیزات یکی از مشهورترین هتلهای خاورمیانه به شمار میرود.
طبقه اول محل استراحت مهمانان، طبقه دوم رستوران و تالار پذیرایی و در طبقه سوم تالار اجتماعات و اتاقهای هتل قرار دارد.
ورودی اصلی در جهت شمالی است و پلکان سراسری آن با مجسمههای دختران مشعل به دست، رستم و سهراب، شیرهای غران و گلدانهای تزیینی آراسته شدهاست. در دو سوی نمای بالای هتل، دو نقش برجسته نبرد انسان با شیر و گاو به چشم میخورد. ورودی هر طبقه با ستونهای تزیینی گچی و طاقهای هلالی تزیین شده و نردههای پلکان داخلی از چوبهای خراطی شده و طرحهای گلدانی شکل است.
بیشتر سقفها دارای گچبری از نوع گیاهی و ورودی اتاقها دارای تزیینات گچی از نوع شمسهای و پر طاووس است. باغ مصفایی در جنوب هتل قرار دارد که به گونهای زیبا باغچهبندی و گلآرایی شده و در فواصل مختلف جایگاههای ویژه برای استراحت و پذیرایی مهمانان اختصاص یافتهاست. [۲]
هتل قدیم رامسر که بیش تر به یک ویلای بزرگ اشرافی شبیهاست تا یک هتل، دارای یک زیرزمین است که تبدیل به سفره خانه سنتی شده و در مجموع دارای ۲۵ اتاق و ۵ سوئیت است. اروپاییها در ساخت هتل نقش بسزایی داشتند و مجموعهای از سلیقههای آلمانیها که در ساخت آن حرف اول را زدند، انگلیسیها که طراحی داخلی را عهده داشتند و ایتالیاییها که محوطه سازی کردند را در خود گرد آوردهاست. در ورودی از بتن و ساج ساخته شده و بسیار خیره کنندهاست.
در سالهای اول انقلاب برخی از نهادها سعی داشتند که آن جا را تبدیل را به پایگاه خود کنند، یکی از کارکنان هتل میگوید:
کارکنان هتل قدیم رامسر به خاطر علاقهای که به شغلشان و این بنای منحصر به فرد داشتند در مقابل تغییر کاربری هتل بسیار مقاومت کردند.
قرینهسازی این هتل با طبیعت یکی از شگفتانگیزترین شاهکارهای معماری در هتلهای دنیاست. مرکز هتل قدیم رامسر با وسط بلوار و نخلی که در ضلع شمالی آن قرار دارد در یک راستاست. وقتی در ایوان آن میایستی فار دریایی را که قرینه آن است میبینی در همان سالهای اول ساخت هتل، دست اندرکاران در پی وجود چشمه آبگرم در نزدیکی آن بودند که با آزمایش این آبگرم متوجه شدند در بین ۱۱۰ چشمه آبگرم شناسایی شده در آن زمان در جهان دارای رتبه هفتم است و به این ترتیب در کنار هتل، مجموعه آبگرم برای آب درمانی هم راه اندازی شد.
با اجازه ی نگهبان مجموعه ، به هم راهی ناصر عزیز ، وارد این هتل میشوم ؛ خدایا ، چه شکوه و عظمتی . تا میتوانم عکس میگیرم .
جالب و در عین حال ترسناک ، این است که این مسیر یک ساعت و نیمه را تنها ، طی کردم ؛ با هر صدایی به عقب برمیگشتم و هر از چند گاهی نیز باتونم را به عقب میزدم تا ببینم آیا به موجودی برمیخورد یا نه ؟ به راستی تنها قدم زدن در جنگل ، ترس بسیار دارد .
به راستی اگر واقعاً انسانی حیوان صفت یا حیوانی درنده به من ، یورش میآرود ، چه میتوانستم بکنم ؟
بیش تر این مسیر زیبا را باید از درون رودخانه میرفتم . صدای شالاپ شولوپ آب در آن تنهایی وحشت انگیز ، بسیار آرامشبخش بود .
طبقه ی نخست و پایینی آبشار
طبقه ی دوم آبشار
طبقه ی سوم آبشار
طبقه ی چهارم آبشار
طبقه ی پنجم آبشار
من و آبشار زیبای اسپه او
زحمت این عکس رو خود دوربین عزیزم کشید !
هتل قدیم رامسر یا هتل بنیاد پهلوی
هتل قدیم رامسر
هتل قدیم رامسر
نقّاشی های دیواری هتل
مثل همیشه زیبا و جامع و کامل بخصوص عکس ها
نیستی ، عکسای سوزونده تو قابن ، ماهیای قصه رو آبن، لحظه هام افتاده از تابن ، ساعتای کوکی خوابن ، با من انگار قرص شب خوردن انگاری بدجور کم آوردن ، انگاری صد ساله که مردن ، انگاری از یاد منو بردن که دیگه با من کسی مثه قدیم نیس ، کسی یاد تو دوراز منو دل خستگیم نیست. کسی یاد تو من که دیگه دور از همیم نیست. نمیدونیم که هیچکس دیگه مث قدیم نیست.خواب من پر پروانه بی پر گوش شب کر سر گیجه از سر نبض رویا بعد تو رفت خواب تو پر گلخونه پرپر ، چشم ما تر ، هر لحظه بدتر ، راز خلوت با گریه دارم.
با تماشای این عکسهای زیبا یاد این آیه افتادم : و تبارک الله احسن الخالقین
علی جان انشاله جاهای خوب خوب بری به سلامتی… اما ی خبری بدی بد نیستا!
دوس نداری ما بیایم تعارف نکن.
راه رفتن از گروه بلدیم.