یکی از بیخودترین و غیرفنّی ترین فیلمایی که سال های دور دیدم ? ، فیلم ایّوب ساخته ی هاش فرج الله سلحشور بود . این خدابیامرز ( ایّوب رو میگما ) کمینه در دو جای ایران ، آرامگاه داره که خودم رفتم ? ؛ یکی ، نزدیکی های شهر شوش در خوزستان ؛ یکی هم توی روستای ملّاعبدالوهّاب در خراسان شمالی …. حالا بماند که اصلاً وجود چنین شخصیّت هایی در بن مایه های دانشی ، اثبات نشده ?? .
به هر حال یه راه پرپیچ و خم و خلوت رو میرم تا میرسم به آرامگاهی که منسوب به حضرت ایشونه . یه آرامگاه نوساز با گنبذی طلایی رنگ ? که یه ضریح نوساز هم داره . اتاق آرامگاه هم خیلی کوشولوئه .
رو به روی آرامگاه ، یه استخر کوچیکه که آب گرم ایّوب پیامبره ⛲️ . دور تا دورشو با میله بستن تا کسی نپره توش ?♂ . چند تام تابلو زدن که اگه کسی بپره توش میاییم میگیریمش ?♀?♂ . شاید به پلیس دریایی بزنگن بیان بگیرنش دیگه ? . تازه سیم خاردار هم کشیدن ؛ خدای من … ?
اون سوتر ، استخر آب گرم زدن برای آب تنی . میرم اونور . هیشکی نیست . کلّاً توی منطقه ، هیشکی نیست و خلوت خلوته . فقط یه پیشی کوچولو این جاس ? ؛ یهو یه آقایی از توی یه دخمه درمیاد . ازش میپرسم میشه آب تنی کرد ؟
-آره ؛ میشه
-قیمت چنده ؟ ❓
-۳۰۰۰ تومن ?
-پس زحمت بکشین
میرم توی استخر . هیچ کس نیست . هیچ کس .
لباسامو درمیارم ???? . از همون ورودی ، کثیف بودن محوّطه ، خودنمایی میکنه . میرم توی آب ….. وای کف استخر ، لزجه ?? …. زودی درمیام . چند تا عکس و فیلم میگیرم و میام بیرون . ??
اینم از ایّوب ….