روستای آتان
در گوشه ای از الموت زیبا ، روستایی ، آرام گرفته است که به ویژه پاییزش ، چشم ها را مینوازد . سرشار از رنگ و زیباییست و شوق عکاس ها و نویسندگان با دیدن این جعبه ی رنگی زیبا ، برانگیخته میشود . روستای آتان ، نام خود را از آت در زبان ترکی گرفته است به چماره ی اسب ؛ آتان را اسبان سرکش میدانند .
با قزوین ، حدود 108 کیلومتر فاصله دارد که در راه های پرپیچ و خم الموت خاوری در دو ساعت و 54 دقیقه ، آن را میپیماییم . بخش های پایانی راه ، به گونه ی شگرفی دگرگون و ملتهب میشود . راه ، تنگ و آسفالت آن ، خراب است . به آتان که میرسیم ، پس از دقایقی انتظار با دهیار جوان ، آقای ابوالفضل ابراهیمی ، دیدار میکنیم .
او با گرمی ، پذیرای ما شده و ما را به خانه میبرد . در آن جا نیز با گروهی از آتانی های مهربان ، آشنا میشویم و یک آخوند دوست داشتنی و خوب .
آتان ، حدود 160 نفر جمعیت همیشگی دارد که به کارهای کشاورزی ( گیلاس و گردو ) و دام داری میپردازند . زبان شان ، پارسی است که با لهجه ی گیلکی و گاهی تاتی ، سخن میگویند .
آتان از اپاختر ( شمال ) با روستای کلایه ؛ از خاور با روستاهای ایلان و وناش ؛ از نیم روز با روستاهای آتان رود و بالاروچ و از باختر با روستای گازرخان ، هم سایه هست .
خانواده های ابراهیمی ، رحیمی ، کریمی ، قاسمی ، ابوالقاسمی و زارعی ، خانواده های عمده ی ساکن در این روستا هستند . آب روستا از چشمه ای در ده کیلومتری روستا ، لوله کشی شده است . برق روستا ، حدود سال هفتاد کشیده شده است . گاز ندارد و گرمایش هنوز با نفت است .
وارد خانه ی دهیار نیز که میشویم با گرمای چراغ نفتی ، دل مان به قدیم ها ، پر میکشد . خانه ی بهداشت آتان به دلیل کم شدن جمعیت ، تعطیل شده است . یک مسجد بزرگ و نوساز که البته بافت کهن روستا را در کنار خانه های ویلایی و نوساز برهم زده است ، به نام مسجد صاحب الزمان در آتان ، دیده میشود .
مدرسه ی روستا ، یک کانکس است با 4 دانش آموز در مقطع ابتدائی . تلفن روستایی هم دارند .
شورای روستا ، آقایان مصطفا ابراهیمی و محمد رحیمی و بانو فاطمه برزگر است . یک پیشوازاده نیز در روستا هست به نام عبدالاه از نوادگان پیشوای ششم .
به گفته ی آقای ابراهیمی ، یک پدیده ی طبیعی در نزدیکی روستای آتان هست به نام دیوه جوب که آثاریست از یک آبروی سنگی بزرگ که در دل کوه ، کنده شده و اهالی ، اعتقاد دارند دیوی ، آن را درست کرده است . پدیده ی طبیعی دیگر ، چشمه ی بزرگیست به نام چشمه سر و رودخانه ای به نام آتان رود .
در گذشته های دور ، این روستا ، دارای آسیاب آبی نیز بوده است . زنده یاد جمال کریمی راد که مدتی وزیر دادگستری دولت هشتم حکومت اسلامی بوده ، از اهالی این روستا بوده است . 5 تن از جوانان این روستا در جبهه های جنگ ، جان باخته اند .
دو غذای نامدار این روستا ، عبارتند از :
1 )) مزگو ( مغز او ) ( مغز آب ) آمیزه ای از لوبیا ، عدس ، برنج ، مغز گردو و گوشت که این آمیزه را چند بار میجوشانند تا غذا ، پخته و آماده شود .
2 )) لوبیا خورش
گورستان روستا ، بسیار کوچک است . نمای دیدنی آن ، آرامگاه دو جان باخته از 5 جان باخته ی این روستا در جنگ میباشد و یک سنگ گور دست نوشته در کنار چند گور تازه تر .
در یک جمع دوستانه ، ناهار را که فسنجان خوش مزه ای هست ، میخوریم و برای گردش در روستا ، آماده میشویم . با دهیار به خانه ی پدربزرگش میرویم ؛ آقای ابراهیمی نازنین با گرمی ، ما را میپذیرد . به درون خانه ی زیبایش رفته و به عکس برداری و سخن گفتن با او ، مشغول میشویم .
خانه های روستا به راستی زیبا و دلنشین هستند . رنگ از جای جای روستا میبارد و بر طراوت و تازگی زندگی در این جا میافزاید . پلکانی بودن روستا را با قدم زدن در کوچه ها ، کاملن حس میکنیم . گاهی روی بام خانه ها ، قدم میزنیم ؛ در حالی که کف یک کوچه هم هست .
به جایی میرسیم که با هنرمندی ، پرچم چندین کشور را بر روی دیوار ، نقاشی کرده اند . گاهی میتوان خانه هایی را دید به دو رنگ سپید و قهوه ای که تا نیمه ی دیوار را قهوه ای و بالای آن را سپید کرده اند . در راه به هر کسی که برمیخوریم ، با سلام و علیکی ، پذیرای مان میشود و با گرمی با ما ، عکس میگیرد .
در جایی از روستا ، ساختمانی هست که قدمگاه ، نامیده اندش ؛ اتاقیست کوچک ولی زیبا .
سلام
مرسی که به اتان هم سر زدید.
درود بر شما و سپاس از مهر و مهمون نوازی تون
خدایت بیامرزد
خدا رحمتت کنه روحت شاد و یادت گرامی خوش به سعادتت که بهشتی شدی از بهشت برای پسرخالم (مهدی شیخی) طلب شفاعت کن که زود خوب بشه و بیاد خونه ?♥
عکس ها بسیار عالی بودن?
آیدی اینستاگرامتون رو لطف می کنید
خواهش میکنم . travelman.2
ممنونم از توضیحات خوبتون امیدوارم همه دوستان به این روستای زیبای پلکانی سفر بکنند و از طبیعت و مناظر زیبایش استفاده کافی رو ببرند.
سپاس از شما
ابلفضل مهریون ترین بودی تو خداتورورحمت کنه چجوری داغ توروفراموش کنیم همیشه مهموناتودوست داشتی❤??
خداتوروبیامرزه پسرم روحت شادیادت گرامی?◽
ببخشید چه اتّفاقی افتاده ؟
ابلفضل مهریون ترین بودی تو خداتورورحمت کنه چجوری داغ توروفراموش کنیم همیشه مهموناتودوست داشتی❤??
خداتوروبیامرزه پسرم روحت شادیادت گرامی?◽
متاسفم برای این آقای همیشه در سفر که به نظرمیرسد بیشتر درسفرجهالت ونادانی است چرا که از آوردن لفظ مقدس شهید برای شهدای عزیزوگرانقدر روستا خودداری کرده و شهدا را جان بخته ی در جنگ خطاب نموده است.کسی شماره تماس ازاین آقادارداعلام کند یاخودش شماره تماس بگذارد
با درود ؛ شماره ی تماس من در همین سایت هست . ضمنا واژه ی جان باخته ، برابر پارسی واژه ی شهید هست . نیاز به این همه لفظ خشن نیست دوست گرامی .
اونوقت فامیلی رفیعی آتان نداره
عجب گزارش آب دوغ خیاری تهیه کردی به درد خودتو اون… میخوره فقط
با درود .قطعا گزارش من، دارای ایراداتی هست که خوش حال میشم بیانشون بکنید و نواقصش رو بگید ؛ با سپاس فراوان