باز هم کرمانشاهان ، مرا به سوی خود ، فرامیخواند . یک استان زیبا با مردمانی مهربان و تاریخی کهن .
نخستین مقصدم برای استان کرمانشاه ، روستای دشه است در شهرستان پاوه . پس از کرمانشاه به سوی پاوه میرویم و سپس از پاوه به سوی دشه که در فاصله ی کمی تا پاوه ، قرار گرفته است . در روستای دشه ، مهمان دهیار خوب روستا ، آقای حسین احمدی هستیم .
1 )) روستای دِشه
از قزوین تا دشه ، 550 کیلومتر است که در 7 ساعت و 40 دقیقه ، پیموده میشود . به دشه که میرسیم با راهنمایی دهیار به دهیاری میرویم تا در آغاز از داده های وی درباره ی روستا ، بهره ببریم .
ریشه ی نام دشه از واژه ی دژ هست ؛ به دلیل وجود سه دژ تاریخی در اطراف روستا به نام های پاسگاه ؛ آیینه و مراد که از این دژها ، همینک ، ویرانه ای بیش نمانده است .
جمعیّت دشه ، 1610 نفر است که در گذشته به کشاورزی و دام داری میپرداخته اند ولی امروزه ، بیش تر به کارگری ، کاسبی ، کوله بری و کارمندی ، مشغولند . مردمان دشه ، کُرد بوده و به زبان هورامی که یکی از شاخه های زبان کُردی است ، سخن میگویند . دین مردم ، اسلام ، مذهب تسنّن و شاخه ی شافعی است .
روستای دشه از سال 1364 ، دارای خانه ی بهداشت شده است .
یک مسجد به نام مسجد حضرت عبدالله در روستا ، فعّال است و مسجدی دیگر نیز در حال ساخت میباشد .
روستاهای گِلار ، هیروی و زردویی ، روستاهای هم سایه ی دشه هستند .
در دشه ، میتوان از آبشار وَزَنَبه ، چشمه ، چنارهای کهن سال ، بافت قدیمی روستا ، قهوه خانه ی سنّتی و قرآن دست نویس تاریخی ، دیدن کرد .
دشه ، یک پاسگاه نیروی انتظامی هم دارد .
دورمه ( که همان دلمه ی خودمان است . ) ؛ کَلانه ؛ ترخینه و تِرشا ، غذاهای سنّتی دشه هستند .
برخی از خانواده هایی که در این روستا ، زندگی میکنند ، عبارتند از :
محمّدی ؛ قادری ؛ احمدی ؛ فرجی ؛ دانش فر ؛ رحمان زاده و جبّاری .
پاوه رود ، رودخانه ایست که در نزدیکی دشه ، روان است .
دستاوردهای کشاورزی دشه ، عبارتند از : انار ، گردو ، توت و انجیر
دشه ، دارای برق ، آب ( که از چشمه ، فراهم میشود ) ، گاز ( از سال گذشته ) و تلفن ( حدود 20 سال ) میباشد .
یک مدرسه ی در حال ساخت در دشه ، دیده میشود .
آقایان مهندس فرجی ، محمّدارشد رحمان زاده ، امیر عدالتخواه و محمّدی ، هموندان شورای روستای دشه هستند .
سپس با هم راهی آقای دهیار برای گشت در روستا برمیخیزیم . نانوایی روستا ، نخستین جای بازدید ماست ؛ یک نانوایی بزرگ و پیش رفته . رو به روی نانوایی ، آرامگاه محمود دشه ای از مفتی های اهل سنّت است . در میانه های راه روستا ، با مردمان خون گرم روستای دشه هم رو به رو میشویم و از صحبت با آنان ، بهره میگیریم . عکس های زیادی هم با مردمان دشه میگیریم . با دیدن یک طلبه ی اهل تسنّن با وی نیز عکس یادگاری میگیرم .
من با آخوند اهل تسنّن
به کنار چشمه ی پرآب و گوارای دشه میرویم ؛ جایی که به جز آب ، بچه ها و اهالی روستا نیز در زیر سایه ی درخت چنار کهن سالی ، گرد هم نشسته اند و میخندند .
بر پایه ی تابلوی نصب شده در ورودی روستا ، دشه ، 14 نفر را به عنوان جان باختگان جنگ و انقلاب ، اهدا کرده است .
دار القرآن و سالن اجتماعات را هم میبینیم که بنا بر گفته ی دهیار ، توسّط خود اهالی و با کمک های مردمی ، ساخته شده است .
سری هم به یک مغازه ی دشه میزنیم ؛ مغازه ای که در آن ، میتوان همه ی نیازمندی های روستاییان را پیدا کرد ؛ با فروشنده ای شاعرمسلک و خوش ذوق که سروده هایی به زبان کردی را بر مغازه ی خود ، نصب کرده است :
له کاتی دادگایی کردنی مریشک
تکایه باریوی دادوه ر نه بی
دشه ، دارای دبیرستانی به نام شهیدرجائی هست .
دشه را میتوان یک روستای نیمه پلّکانی نامید ؛ چرا که از بافت قدیمش ، چیزهایی بر جای مانده است که حکایت از این امر دارد که این روستا ، زمانی کاملاً پلّکانی بوده است .
شام ، میهمان خانه ی باصفای آقای احمدی با حضور فرزندانش و بانوی ارجمندش هستیم و برای مانایی شبانه نیز به دهیاری میرویم .
نخستین کس از سمت چپ ، آقای حسن احمدی ، دهیار دشه است .
من و روژا ، دختر آقای احمدی
2 ) سراب روانسر
صبح که از روستای دشه ، بیرون میآییم به سوی شهر روانسر میرویم . سراب روانسر در مرکز شهر ، واقع شده ؛ به گونه ای که از روی آن ، پلی برای گذر خودروها میگذرد . سرابیست بسیار پرآب و زیبا . امکان قایق سواری در سراب ، وجود دارد . هم چنین میتوان به دیدن پرنده های زیبایی نشست که در حال آب تنی هستند . دور تا دور سراب را میتوان قدم زد و از صدا و زیبایی آب آن ، بهره برد .
دیوارنگاره ی کنار سراب
دیوارنگاره ای دیگر در کنار سراب
3 ) تالاب هشیلان
از روانسر که به سوی کرمانشاه میرویم ، حدود 30 کیلومتر مانده به کرمانشاه در سمت چپ راه اصلی ، راهی شاخه ای هست که از سمت مخالف ( یعنی از سمت کرمانشاه به روانسر ) ، تابلوی راهنمای تالاب هشیلان را بر آغاز آن ، نصب کرده اند . از این تابلو تا تالاب هشیلان ، 16 کیلومتر راه است که 6 کیلومتر آن ، خاکی شوسه میباشد . پس از گذر از دو روستای خوشینان پایین و خوشینان میانه ، وارد روستای خوشینان بالا شده و از یک راه خاکی از این روستا نیز بیرون آمده و راه خاکی را تا رسیدن به یک آب راهه ، پی میگیریم . پس از رسیدن به این آب راهه ، امتداد آن را پی میگیریم تا وارد راه اصلی میشویم و سپس به یک سه راهی میرسیم که سمت چپش را برای پیگیری راه برمیگزینیم تا سرانجام به تالاب میرسیم .
در کنار تالاب هشیلان ، یک اتاقک محیط زیست و یک درختزار ، دیده میشود .
تالاب ، خیلی بزرگ نیست و میتوان دور آن را در کم تر از نیم ساعت ، قدم زد و به دید نشست . ما میتوانیم لاک پشت ها ، مارهای آبی و قورباغه ها را از نزدیک ببینیم .
این تالاب در فاصله ی 31 کیلومتری شمال باختری شهرستان کرمانشاه ، واقع شده است . عرصه ی تالاب ، افزون بر 450 هکتار بوده و در درون منطقه ی شکار و تیراندازی ممنوع هشیلان به گستره ی 2032 هکتار ، واقع گردیده است . تالاب هشیلان از شمال به بلندی هاذی خورین و از جنوب به کوه ویس ، پایان میگیرد و بن مایه ی اصلی فراهم کردن آب آن ، سراب سبزعلی است . بلندای میانگین تالاب از رویه ی دریا ، 1307 متر است . با توجّه به ویژگی های اقلیم این ناحیّه ، واقع شدن تالاب در چنین منطقه ای در خاورمیانه ، بی مانند است . تالاب هشیلان ، افزون بر این که زیستگاهی بسیار مناسب برای گونه های پرندگان آبزی و کنار آبزی بومی است ، هر ساله در فصل کوچ پرندگان ، پذیرای هزاران پرنده ی کوچنده در گونه های گوناگون میباشد و جایی مطلوب برای کارهایی مانند پژوهش و خوانش های پرنده شناسی ، پرنده نگری و طبیعت گردی است . از گونه های شاخص منطقه ، میتوان به پستانداری مانند شنگ و از پرنده های مهم نیز میتوان به گونه های حواصیل ، بوتیمار ، گونه های اردک ، گونه های کشیم ، غاز خاکستری ، لک لک ، اگرت و گونه های پرندگان شکاری ، اشاره نمود .