در ساعت 33 : 13 ، حرکت میکنم .
در ساعت 56 : 13 و کیلومتر 54409 به مسجد جامع خرّم شهر میرسم .
این مسجد خاطره انگیز با یک در شیشه ای ـ فلزّی کوچک که وارد یک محوّطه ی بزرگ میشود در شهر خونین شهر ، خودنمایی میکند . هنگامی که وارد صحن اصلی مسجد میشوم ، نقّاشی های هنرمند معاصر ، ناصر پلنگی ، بر دیواره های مسجد ، دیده میشود :
قطعه ی نخست : شهیدان مکتب عشق
قطعه ی دوم : شهید محمّد جهان آرا و یاران همراه ؛ تاریخ اجرا : 1361
قطعه ی سوم : خرّم شهر ، مکتب مقاومت ؛ فن : رنگ روغن روی سیمان 1361
قطعه ی چهارم : شاهدان صدر 1361
محراب بزرگ مسجد در سمت قبله ، دیده میشود . سقف مسجد ، تماماً از برزنت است . مسجد ، دارای دست شویی نیز میباشد . در دیگری نیز از مسجد ، باز میشود که چوبی است .
مرمّت و بازسازی مسجد جامع و کاشی کاری ، پس از جنگ به کوشش بلند ستاد بازسازی مساجد و اداره ی اوقاف و امور خیریّه ی خرّم شهر در سال 70 ، انجام پذیرفت . کاشی ساز : برادران احمدی .
در گوشه ای از دیواره ی بیرونی مسجد ، ویرانی های دوره ی جنگ که آثاری است از جای گلوله و ترکش به یادگار مانده است .
همه ی ما ، صحنه ی نماز سپاسگزاری صدّام حسین در این مسجد را بارها در تلویزیون دیده ایم ؛ آن گاه که صدّام توانست بک شهر بی دفاع را پس از روزها پایداری ، به تصرّف ارتش مسلّح خود درآورد ، در این مسجد که به دنبال رفتار نظامی ارتش وی ، بر جای جایش ، آثار ویرانگری او به چشم میخورد ، نماز سپاسگزاری به جای آورد .