1 )) باشگل ، روستاییست نیمه رهاشده که ساکنانش را دامداران ، تشکیل میدهند که بنا به فصل و موقعیّت آب و هوائی به این روستا میآیند . این روستا ، نزدیکی شهر تاکستان ، قرار دارد و از دو راه ، میتوان بدان رسید : یکی از سمت جرندق و دیگری از سمت قره باغ . من برای راه رفت ، از سمت جرندق میروم و از سوی دیگر ، بازمیگردم . از قزوین تا باشگل از راه جرندق ، 83 کیلومتر است که در مدّت 2 ساعت ، آن را میپیمایم . در میانه ی راه از اقبالیّه ، تاکستان ، حسین آباد جرندق ، جرندق ، مهین و سولیدرّه میگذرم . راه از مهین تا باشگل ، خاکی و کمی نامناسب میشود . باید توجّه داشت که پس از تاکستان ، وارد راه زنگان میشوم و راه را پی میگیرم .
2 )) ورود به روستای باشگل با دیدن گورستان قدیمی اش ، آغاز میشود ؛ سنگ گورهایی کهن و بعضاً شکسته شده که با تاریخ های قدیمی ، جلب توجّه میکنند .
3 )) باشگل ، روستای کوچکیست که دربردارنده ی یک چشمه ی روان ، چندین درختزار زیبا و دیدنی و چندین خانه ی روستایی رهاشده است ؛ خانه هایی که هر یک از یک یا چند اصطبل و طویله و چندین اتاق در یک یا دو طبقه ، تشکیل شده اند . برخی از این خانه ها ، تازه ساز و بیش تر آن ها ، قدیمی هستند . جنس خانه های قدیمی از ملات گل و سنگ و بعضاً از آجر است . در برخی از خانه های قدیمی ویرانه ، طاق ها و طاقچه هایی ، دیده میشوند که نشان از کهنای آن ها دارند .
4 )) شاید در گذشته های دور ، این روستا ، دارای دژی مسکونی و کوچک بوده است که امروزه ، جز ویرانه ای از آن ، نمانده است .
من و گربه ای تنها که در روستا دیدم
یکی از خانه های ویرانه ی روستا