استان زنجان
1 )) گنجینه ی باستان شناسی
اگرچه علاقه ی چندانی به گنجینه ها ندارم ؛ ولی برخی گنجینه ها رو به خاطر ویژگی های متفاوت شون ، دوست دارم که از نزدیک ببینم . یکی از این گنجینه ها ، باستان شناسی شهر زنجان هست که برای وجود مردان نمکی در خودش ، نامدار و نامور شده .
این گنجینه که در ساختمان ذوالفقاری ، برپا شده در بر شمالی سبزه میدان شهر زنجان ، قرار گرفته و در دو طبقه و چندین بخش ، آماده ی بازدید مردم هست .
دوران پیش از تاریخ :
به دوره ای ، گفته میشود که مرز آن با دوره ی تاریخی ، اختراع خط است . دوره ای که علی رغم سپری شدن 99 درسد زندگی بشر از آغاز پیدایی در آن به دلیل نبود سامانه ی نوشتاری ، ناتوانی انسان در ثبت و گزارش زندگی و از میان رفتن تجربه ها و دستاوردها ، دوره ای تاریک از دیدگاه داده ای به شمار میرود .
در بخش پیش از تاریخ گنجینه ( طبقه ی هم کف ) ، چیزهای گوناگونی از دوره ی پارینه سنگی تا آغاز دوران تاریخی ( 35000 تا 5000 سال پیش ) به چشم میخورد . آثار دوره ی مس سنگ پیش از تاریخ ، دوره ی مفرغ کهن و اواخر دوره ی نوسنگی با کهنای 8000 سال به نمایش گذاشته شده است .
عصر آهن :
عصر آهن ( 1500 تا 550 پیش از زادروز ) با ورود اقوام آریایی به ایران و آغاز فرهنگ نوین در این سرزمین ، هم راه بوده است . فلز آهن برای نخستین بار در این برهه ی زمانی ، آشکار شد .
گونه گونگی و پرشماری چیزهای این عصر ، سالم بودن آثار به دست آمده ، ساخته شدن چیزهای این دوره از جنس مفرغ ، یافت شمار بسیاری گورستان و یافت آثار این دوره از گورستان ها ، از ویژگی های آشکار این عصر است .
بخش اسلامی گنجینه :
در این بخش ، آثار به دست آمده از دوران اسلامی به نمایش گذاشته شده . پیه سوزها و شیشه ها از جمله مهم ترین چیزهای این دوره هستند . شیشه ها به دلیل تکنیک های ویژه ی طراحی و نمایش فناوری ساخت گونه ی نوینی از چیزها ، بسیار گیرای توجه و دارای اهمیت میباشند .
شیشه های دوران اسلامی ، بیش تر دربردارنده ی ظروف کوچک همانند عطردان و محفظه های نگه داری دارو و مایعات میباشند .
دوره ی تاریخی :
آغاز این دوره از زندگی بشر با اختراع خط ، هم راه بوده . این دوره ، علی رغم پیش رفت های فراوان خود ، تنها یک درسد از زندگی انسان را به خود ، ویژه ساخته .
سردیس ایلخانی :
در میان آثار تاریخی ، چهره ی سنگی بزرگ به شکل انسان از پرستشگاه داش کسن ، توجه هر بیننده ای را به خود ، جلب میکند .
درباره ی پیشینه ی این اثر ، احتمال میرود با توجه به بودایی بودن پرستشگاه و گرایش پادشاهان ایلخانی به نگه داری پیکره ای از بودا در پرستشگاه ها ، سردیس یکی از حکمرانان ایلخانی بوده و یا این که یک اثر پیشکشی به پرستشگاه باشد . برخی پژوهشگران نیز بر این باورند که این نقش برجسته ، شاید برای چهره ی مهر باشد .
مردان نمکی :
مومیایی های شش گانه ی کان نمک زنجان و میراث ماندگار جهانی که دستاورد هم کاری بی مانند طبیعت با تاریخ است در ساختمان تاریخی ذوالفقاری در معرض دید گردشگران قرار گرفته اند .
مرد نمکی شماره ی یک :
به گونه ی کاملن تصادفی در سال 1372 در کان نمک ، یافت شد . این مومیایی ، دربردارنده ی سر یک مرد میان سال وابسته به اوایل دوره ی ساسانی با ریش و موی بلند ، یک پا درون چکمه و شماری از چیزها و ابزار است که همینک در گنجینه ی ایران باستان ، نگه داری میشود .
مرد نمکی شماره ی 4 :
کامل ترین مومیایی کان نمک ، وابسته به نوجوانی 16 ساله از دوره ی هخامنشی با لباس کامل دربردارنده ی بالاپوشی بلند ، یک شلوار و کفش چرمی است . گوشواره ، چاقوی فلزی با دسته ی استخوانی که در غلافی چرمی به کمربند پارچه ای این مومیایی ، بسته شده است از چیزهای هم راه این مرد نمکی است .
مرد نمکی شماره ی 6 :
جمجمه ای وابسته به یک انسان از اواخر دوره ی ساسانی که بر پایه ی خوانش های ژنتیکی ، این فرد ، ایرانی نبوده و همانندی بسیاری به اروپاییان به ویژه افراد اروپای خاوری دارد .
برای دلیل حضور این فرد در ایران ، احتمال میرود یا نیاکانش ، ایرانی بوده اند یا خود و نیاکانش به دلایلی مانند جنگ و مسائل دیگر در برهه ای از زمان در این جا ، استقرار یافته اند .
بخش بافته ها ( پارچه ها ) :
این بخش دربردارنده ی کمیاب ترین آثار دوره ی هخامنشی و ساسانی است . این گنجینه ، تنها جا در جهان است که بافته ای از دوران هخامنشی دارد . گونه گونگی بافت ، رنگ ، طرح ، نقش و جنس این پارچه ها ، نشان از ظرافت و دقت آمیخته با هنر در صنعت نساجی ایران باستان دارد .
نمونه ی آشکار این ظرافت را در کمربند مرد نمکی شماره ی 3 ، میتوان دید .
چیزهای شاخص :
قاشق تراشیده شده از جنس استخوان وابسته به تپه ای از دوران نوسنگی در استان زنجان از بی مانندترین و یگانه ترین آثار این بخش از گنجینه است که به ندرت میتوان چنین اثر شاخصی از دید ظرافت یافت .
پیکرک انسانی خدای مادر ( هزاره ی پنجم پیش از زادروز ؛ تپه ی نور سلطانیه ) در میان چیزهای پیش از تاریخ گنجینه از شاه کارترین و بی مانندترین آثاری است که میتوان یافت . پیکرکی که با شیارها و خراش های رویه ی خود برای نخستین بار ، لباس یک خدای مادر را با ظرافت ویژه ای به تجسم درآورده است .
قفل های فلزی دوره ی قاجار
تنگ فلزی ( گلدان ) برنجی وابسته به دوره ی سلجوقی سده ی ششم هجری .
کمربند مرد نمکی شماره ی 3
سردیس ایلخانی
روزهای کاری گنجینه :
شش ماهه ی نخست سال = 9 بامداد تا 20 شب
شش ماهه ی دوم سال = 9 بامداد تا 18 پس از نیم روز
روزهای تعطیلی گنجینه :
14 خرداد ؛ 21 رمضان ؛ 25 شوال ؛ 9 و 10 محرم ؛ 28 صفر
تلفن = 02433336121
عکسبرداری از مردان نمکی ، ممنوع میباشد .
2 ) روستای درسجین
درسجین از روستاهای نامدار استان زنجانه که در محدوده ی شهرستان ابهر ، قرار داره و از روستاهای زیبای منطقه هست . پس از ورود به روستا به قهوه سرای آقا بهنام ، از دوستان اهل درسجین میریم تا گشت روستا رو با او ، آغاز بکنیم . پیش از گشت ، در قهوه سرا ، چایی مینوشیم و به سخنان بهنام درباره ی روستا ، گوش میدیم :
بهنام ، ریشه ی درست واژه ی درسجین رو نمیدونه ؛ شاید از دره ی جن ها ، اومده باشه و یا حصارگاه و زندانی برای محکومین از ریشه ی سجن به چماره ی زندان در زبان عربی .
حدود هزار نفر جمعیت داره که به کشاورزی گندم و میوه ها و دامپروری ، مشغولن و به گویشی نزدیک به گویش لری ، سخن میگن ( با این که من ، گمون میکردم ترک باشن . ) ؛ روستاهای اطراف ، خلیفه سار ، میلان و آقچه کند هستن و خونواده های قدیمی ، عزیزخانی ، دودانگه ، رجبی ، طاهری و داوری در روستا ، زندگی میکنن .
خانه ی بهداشت ، مسجد ، مدرسه ( تا دوره ی ابتدائی ) ، آب لوله کشی ، برق و گاز داره . دهیار ، آقای داوود عزیزخانیه .
نوبت گشت در روستاس ؛ کوچه های سنگ فرش شده در کنار خونه هایی قدیمی و کاه گلی و منتهی شدن همه ی کوچه های اصلی به میدانگاه مرکزی روستا که میدان گول ، خونده میشه ، مهم ترین ویژگی بافت معماری درسجینه . چندین اقامتگاه بومگردی در درسجین به چشم میخورن که نشان از گردشگرپذیر بودن این روستا داره .
در نزدیکی میدان اصلی درسجین ، خونه ای هست که اون رو به شکل یک گنجینه ی روستایی به در آوردن و در اون ، میتوان از لباس ها و فرهنگ روستای درسجین ، بازدید کرد .
بر ورودی این خونه ، چنین نگاشته اند :
درسجین ، مابه ی فخر فراوان من است / هم چو خالی بر لب چهره ی ایران من است
گرچه امروز شده دهکده ی توریستی / این همه حاصل رنج نیاکان من است ( دودانگه )
برای ناهار به خونه ی باصفای خاله خدیجه میریم . زنی مهربان و دوست داشتنی . برامون ، املت و کشک بادنجون درست و در گرمای خونش ، مهمون مون میکنه .
از رحمات دوست گرامی ام ، سعید سالاری برای انجام هماهنگی های لازم برای بازدید از این روستا ، سپاسگزاری ویژه دارم .
3 ) روستای فیله ورین
این روستای کوچیک کوهستانی در شهرستان خرم دره ی استان زنجان ، واقع شده که به نادرستی ، اون رو برای استان قزوین میدونن . روستای کوچیکیه که بیش تر خونه هاش با سنگ و چوب ، برپا شدن . یک پیشوازاده و یک مسجد نوساز در میون خونه های قدیمی و سنگی ، خودنمایی میکنن .
جویبار کوچیک و کم آبی در پایین دست روستا روان هست . برخی از خونه ها ، رها شده و رو به ویرانین .
عالی بود خدا قوت
سپاس از شما