برای دهمین روز از سال نو هم برنامه ی روستاگردی در یکی از روستاهای استان قزوین را داریم . روستای پناه آباد ؛ شهرستان تاکستان ؛ بخش خرّم دشت .
از قزوین تا پناه آباد را در 51 دقیقه و 72 کیلومتر میپیماییم . در راه از شهر تاکستان ، روستاهای قاسم آباد و صمغ آباد و شهر خرّم دشت میگذریم . اندکی پس از خرّم دشت ، یک سه راهی اصلیست که راه سمت چپش را که به سوی بویین زهرا میرود ، پی میگیریم تا به پناه اباد میرسیم . ورودی روستای پناه آباد در سمت چپ راه اصلی و تابلوی روستا در سمت راست راه ، کاملاً مشخّص هستند . با دهیار ، آقای قنبری ، قرار داریم . او ، در آغاز ما را به خانه ی یکی از خویشاوندانش میبرد و در آن جا با هم به سخن مینشینیم .
آقای قنبری ، محمّد ، محمّدجوادقنبری ( پسر دهیار ) ، بانو قنبری ( همسر دهیار ) ، مطهّره قنبری ( دختر دهیار ) ، شیما و مینا
جای اصلی و آغازین روستا ، جای دیگری بوده است ؛ پس از زمین لرزه ی سال 1341 که روستا به کلّی ویران میشود ، اهالی با کمک دولت ، خانه هایی را میسازند و پس از چند سالی نیز خانه هایی را که امروزه در آن ها ، ساکن هستند ، میسازند . کمک بازاری های تهران و دفتر شریعتمداری که از مراجع تقلید بانفوذ در آن زمانه بوده برای ساخت دوباره ی روستا از یاد مردم روستا نرفته است .
نام روستای پناه آباد : نام رسمی و قدیمی این روستا ، اورازجین بوده که برای ریشه اش ، میتوان چند گمانه را برشمرد :
از آن جا که این منطقه در میانه ی شیب های اطراف ، قرار داشته و آب اطراف در این گودال ، گرد میآمده بدان نام اورازجین را داده اند ؛ به چماره ی جای گردآمدن آب . برخی هم این نام را از گراز میدانند ؛ به چماره ی جای گردآمدن گرازها .
آقای قهرمانی که از پیران روستاست ، نام اورازجین را هم پیوند با جن ها میداند و نام های دیگری را هم چون برزلجین که از روسیتاهای اطراف است ، نمونه میآورد .
آقای قهرمانی و من
نام پناه آباد برای دوران پس از زمین لرزه ای قدیمی در این منطقه است ؛ چرا که این جا را جایی میدانسته اند برای پناه گرفتن و اسکان نمودن . هم چنین ممکن است این نام جدید را بدان علّت به این روستا ، داده باشند که چون در راه سپاهان ، واقع و دارای کاروان سرایی نیز بوده است ، جایگاهی برای پناه گرفتن مردم و مسافران بوده .
شیما و مینا
1312 نفر در 370 خانوار در این روستا ، زندگی میکنند که عموماً به کارهای کشاورزی ( صیفی جات ) و باغداری ( گلابی ، سیب و انگور ) ، مشغولند .
محمّد ، مطهّره ، محمّدجواد و من
آب روستا از چاه های کنده شده ، فراهم میشود .
چند تپّه ی باستانی گم نام از آثار تاریخی شاخص روستا هستند .
دو مسجد در روستا ، دیده میشوند : یکی ، مسجد فراگیر است که سری به آن میزنیم . کاملاٌ نوساز و بزرگ است و دیگری ، مسجد قدیمی روستاست که در زمین لرزه ی سال 41 ، ویران شده و همینک به دور ساختمان آن ، دیواری کشیده اند تا شاید در آینده ، بازسازی اش نمایند .
دیوار محاط بر مسجد قدیمی
مدرسه تا دوره ی راهنمایی در روستا ، فعّال است . هم چنین یک خانه ی بهداشت و یک مرکز بهداشت که روستاهای اطراف را زیر پوشش دارد نیز در روستا هستند .
این روستا از شمال با قنبرشاه ( قنبرآباد ) ؛ از خاور با جعفرآباد ؛ از باختر با طرویزک و از جنوب با روستاهای برزلجین و کوشکک ، هم سایه است .
خویشاوندان ساکن در روستا ، خانواده های قهرمانی ، نظری و شاهسوند هستند .
مردم ، ترک زبانند و از آش های سنّتی آنان ، میتوان به آش چلّه ، اِیران آشی و شیرین پَتی ، اشاره کرد .
این روستا از سال 82 ، دارای دهیاریست و سه تن هموندان شورا ، همگی از قهرمانی ها هستند .
یک گورستان بزرگ هم دارد که دارای چند سنگ گور قدیمی است . دو جان باخته ی رخدادهای انقلاب و جنگ هم در آن جا ، خاک شده اند .
برق از دهه ی 60 و گاز از سال 86 به روستا آمده و تلفن هم دارند .
در گشت مان در روستا به یک خانه ی قدیمی برمیخوریم که هنوز پابرجاست . هم چنین به خانه ی قدیمی آقای قهرمانی هم میرویم که سه سالی در آن جا ، زندگی کرده بودند .
پس از این جا با همراهی آقای دهیار ، پیش آقای قهرمانی از پیران روستا میرویم و با پذیرایی گرم وی ، رو به رو میشویم . او هم برای ما ، بسیار سخن ها دارد .
ولی به جرأت میتوانم بگویم که حدود نود درسد بافت روستا به شهرک ، دگرگون شده است و شما به سختی میتوانید از آثار روســتایی ، چیزی را بیابید .
به به خیلی عالی:) بسی خوشحال دیدم سفرنامتونو دیدم:)
سلام با عرض خیر مقدم خدمت شما برای تشریف فرمائی به روستای ما موارد ذیل در خصوص روستا قابل بیان است :
۱- روستای اورازجین جدید پس زلزله توسط تلاشهای شبانه روزی روحانی روستا مرحوم حاج شیخ محمدحسین نظری و با یاری گرفتن از بازاریان تهران خصوصا” خاندان سماواتی و سایر بازاریان با روش شهرسازی روز ( شهرکی که انتهای همه کوچه ها بن بست هستند) طراحی و احداث شد
۲-قلعه قدیمی با نام احمدآباد و پس از قبرستان که مخروبه میباشد
۳- آب انبار قدیمی نزدیک مسجد قدیم
۴- مدرسه قدیمی که در حال حاضر برای دفتر دهیار و شورایاری استفاده میشود
۵- از خاندان نظری ها چندین پزشک ، مهندس و روحانی داریم
۶- عز خاندان قهرمانی چندین روحانی و مدیر ادارات در شهرستان داریم