آرامگاه رهبر انقلاب اسلامی ایران ، روح الله خمینی ، در کنار گورستان بهشت زهرا و نبش آزادراه تهران ـ قم ( خلیج فارس ) ، واقع شده است . بدبختانه ، عکسبرداری از درون آرامگاه ، ممنوع شده است . پس از زیارت و خواندن نماز مستحبّی ، بر سر آرامگاه سه تن از ناموران که در کنار آرامگاه خمینی به خاک سپرده شده اند ، می روم . این سه تن ، عبارتند از :
1 ـ خدیجه ثقفی ( هم سر خمینی )
خدیجه ثقفی ، که بود ؟
خدیجه ثقفی (1292 ـ 1388) هم سر سیّد روحالله خمینی و دختر محمّد ثقفی تهرانی بود .
وی در سال ۱۳۰۸ خورشیدی با روحالله خمینی ازدواج کرد . ادّعا شده است که مهریّه ی وی هزار تومان بود .
پدر وی ، میرزامحمّد ثقفی تهرانی از شاگردان عبدالکریم حائری یزدی، در زمان ادامه ی تحصیل در قم با روحالله مصطفوی خمینی که در آن زمان ۲۷ سال داشت آشنا شده بود و همین آشنایی ، واسطه ی ازدواج روحالله خمینی با خدیجه ثقفی شد . ثمره ی این ازدواج ، زاده شدن مصطفی ، فرزند نخست آنها در آذر سال ۱۳۰۹ بود ؛ احمد در ۲۶ اسپند ۱۳۲۴ به دنیا آمد . دیگرفرزندان این ازدواج ، فریده ، زهرا و صدّیقه هستند .
خدیجه ثقفی در حدود ساعت ۹:۱۵ بامداد ۱ فروردین ۱۳۸۸ در سنّ ۹۶ سالگی در بیمارستان خاتمالانبیای تهران درگذشت . در تاریخ ۲ فروردین و پس از برپایی نماز مُرده توسّط سیّدعلی خامنهای، در آرامگاه روحالله خمینی در بهشت زهرا و در کنار هم سر و پسرش یه خاک سپرده شد .
2 ـ محمّدرضا توسّلی :
وی در زمان زندگی خمینی ، هموند دفتر وی و از نزدیکان خمینی بوده است و پس از مرگ خمینی ، به هموندی مجمع تشخیص مصلحت نظام در می آید . آن گاه که در بحبوحه ی ترور شخصیّت کسان مؤثّر انقلاب ، نوبت نوک تیز پیکان به خانه ی خمینی و سیّدحسن خمینی ( نوه و سرپرستی آرامگاه خمینی ) رسید و او را در پایگاه های اینترنتی دولتی و روزنامه های وابسته به دولت نهم ، متّهم به سرمایه داری و سرمایه گذاری در پاریس کردند ، صدای گلایه ی توسّلی در نشستی از نشست های مجمع تشخیص ، بلند شد و در گلایه به این کار دولت ، سخنانی را ایراد کرد که در میانه ی همین سخن ها ، قلبش گرفت و بی درنگ به بیمارستان ، منتقل شد ؛ امّا دفاع از آرمان ها و خانواده ی خمینی ، سرفصل مرگ او شد . در مراسم تشییع و نماز بر پیکر او ، هاشمی رفسنجانی هم گریست و آغاز دوران نقد یاران خمینی را با اشک های خود ، مژده داد !
3 ـ سیّداحمد خمینی ( فرزند خمینی )
سیّداحمد خمینی ، که بود ؟
سیّداحمد خمینی (۱۳۲۴ ـ ۲۷ اسپند ۱۳۷۳)، دومین فرزند پسر خمینی ، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است .
سیّداحمد خمینی در اسپند ۱۳۲۴ خورشیدی در شهر قم ، زاده شد و در ۲۷ اسپند ۱۳۷۳ خورشیدی در تهران درگذشت و در آرامگاه روحالله خمینی در بهشت زهرا به خاک سپرده شد .
احمد خمینی در سالهای پس از انقلاب در سازماندهی پیوندهای روحالله خمینی با مسؤولان ، نقش مهمّی داشت . از میان این نقشها ، نقش وی در برکناری منتظری از جانشینی رهبری و نگارش نامه ی سرگشادهای که با عنوان «رنج نامه» منتشر شد ، بسیار پررنگ بودهاست .
حاج احمد از خود ، سه فرزند به نامهای سیّدحسن خمینی ، سیّدیاسر خمینی و سیّدعلی خمینی به جا گذاشت . پسر بزرگ وی ، سیّدحسن خمینی ، نام دارد که اکنون سرپرستی آرامگاه روحالله خمینی را بر عهده دارد . هم سر او نیز آثار امام خمینی را گردآوری نمودهاست .
مرگ مشکوک
پس از مرگ ناگهانی احمد خمینی در ۲۷ اسپند ۱۳۷۳ که بر پایه ی اعلام بن مایه های دولتی ، به دنیال ایست قلبی بود ، شایعاتی در باره ی طبیعی نبودن مرگ وی ، وجود داشت ؛ تا این که پس از ماجرای کشتارهای زنجیرهای در پاییز ۱۳۷۷ و بحثهایی که در این زمینه در مطبوعات ایران از سوی دوم خردادیها و هماوردهای شان جریان داشت ، عمادالدّین باقی از چهرههای مطبوعاتی ، مدّعی شد که سیّدحسن خمینی ، پسر احمد خمینی به وی گفتهاست که حجّتالاسلام نیازی ، رئیس دادگاه نیروهای مسلّح که پرونده ی رسیدگی به این ماجرا به وی سپرده شده بود ، در دیداری با او ( سیّدحسن خمینی ) گفته است که مجرمان کشتارهای زنجیرهای گفتهاند که احمد خمینی توسّط محفل کشتارهای زنجیرهای کشته شده است . این سخنان را عمادالدّین باقی در یک نشست گفت و گو و مناظره در گروه دانشجویان در سپاهان که قرار بود فلّاحیان هم در آن ، شرکت کند ، اظهار داشته بود . این گفته ی او از سوی نیازی ، تکذیب شد و او به اتّهام نشر دروغ تحت تعقیب قرار گرفت . عمادالدّین باقی از سیّدحسن خمینی ، خواستار شد که در زمینه ی درستی یا نادرستی گفتههای او ، اظهار نظر کند که سیّدحسن خمینی در نامهای ، درستی اظهارات عمادالدّین باقی را تأیید کرد .
دکترجمشید پرتوی ، متخصّص قلب و پزشک سیّداحمد خمینی نیز در ۱۰ دی ۱۳۷۷ در تهران و در خانه ی مسکونیاش کشته شد . پس ترها سعید امامی در اعترافات خویش پیرامون کشتن سیّداحمد خمینی به نکات تازهای ، اشاره کرد :
وقتی باخبر شدیم که حاج احمد آقا در جلسات خصوصی به مسؤولان نظام و حتّی به ولایت امر اهانت میکنــد ، آن را ارجاع دادیم و بلافاصله دستور آمد که همه ی رفت و آمدهای ایشان را زیر نظر بگیرید و از مکالمات و ملاقاتهای ایشان نوار تهیّه کنید . ما هم به مدّت یک سال همین کار را کردیم . متأسّفانه حاج احمد آقا به راه یکطرفه ی بَدی وارد شده بود که برگشت نداشت . وقتی دستور حذف حاج احمد آقا را آقای فلّاحیان به من ابلاغ کرد مضطرب شدم و حتّی به تردید فرو رفتم . دو روز بعد ، هم راه با آقای فلّاحیان به دیدار آیتالله مصباح یزدی رفتیم ، آقایان محسنی اژهای و بادامچیان هم آن جا بودند . البتّه بعداً حاج آقا خوش وقت هم از بیت [ رهبری ] آمدند آن جا و نظر جمع بر این بود که نباید به کسانی که با ولیّ امر مسلمین خصومت میکنند ، رحم کرد .
ناهار را در ساندویچی آرامگاه خمینی ، صرف می کنم .
جمله ی نامدار خمینی را در ورودی اپاختری آرامگاه ، نصب کرده اند که گفت : « من در میان شما باشم یا نباشم ، به همه ی شما ، وصیّت و سفارش می کنم که نگذارید این انقلاب به دست نااهلان و نامَحرمان بیفتد . »
سیّدروح الله خمینی ، که بود ؟
نام پدرش ، سیّدمصطفی موسوی و نام مادرش ، هاجر احمدی بود . وی در پنج ماهگی ، پدر خود را از دست داد و زیر سرپرستی مادر و عمّهاش پرورش یافت .
گرچه سال زاده شدن وی بر پایه ی شناسنامه ، سال ۱۲۷۹ است ؛ امّا خود ، تصریح کردهاست که تاریخ درست آن ، ۳۰ شهریور ماه ۱۲۸۱ است . مرگ او رسماً در روز ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ ثبت شد ؛ گرچه وی در شامگاه ۱۳ خرداد ، درگذشته است . سنّ او در آن هنگام ۸۷ سال بود . تشییع جنازه ی وی با شرکت گسترده ی مردم ایران و دیگردوستدارانش از نقاط گوناگون جهان صورت گرفت .
این موضوع ، بازتاب جهانی بسیاری داشت .
در راه بازگشت از آرامگاه خمینی به تهران ، بر پایه ی برنامه به سمت پیشوازاده بی بی زبیده می روم تا از آرامگاه خانوادگی کریم خان زند ، بازدید کنم . این پیشوازاده در شهرری ، واقع است ؛ امّا بدبختانه ، هیچ کسی حتّی دفتر سرپرستی پیشوازاده از بودن چنین آرامگاهی ، آگاهی ندارد . همه ی آرامگاه های خانوادگی محوّطه ی گورستان پیشوازاده را نیز جست و جو می کنم ولی اثری از آرامگاه خانوادگی وکیل الرّعایا نیست .