شکوه ایران را در یک روز گرم تابستانی در تخت جمشید زیبا به دید مینشینم ؛ هم خوش حالم که دوباره و پس از 7 سال به این یادگار بزرگ تاریخ ایران ، سر زده ام و هم دل شکسته ام از بر باد رفتن آن همه شکوه و بزرگی که کسانی هنوز هم میخواهند آثار آن شهرمندی دلفزا را از میان ببرند .
برای ورود به تخت جمشید ، باید خودرو ی تان را در پارکینگ بگذارید ؛ اگر کوله پشتی ، کالسکه و دیگر ابزار این چنینی دارید ، باید آن ها را به امانتداری ، تحویل بدهید ؛ چرا که ورود اینان به تخت جمشید ، ممنوع میباشد .
بخش های گوناگون تخت جمشید :
1 )) پلّکان ورودی
2 )) کاخ دروازه ی مردم
3 )) خیابان سپاهیان
4 )) سرستون دوسر عقاب
5 )) دروازه ی بی پایان
6 )) کاخ سدستون تالار تخت
7 )) پلّکان ایوان خاوری آپادانا
8 )) کاخ آپادانا
9 )) کاخ تچر
10 )) کاخ هدیش
11 )) کاخ سه دروازه ی تالار شورا
12 )) حرم سرا ، کاخ مشکوی ، گنجینه
13 )) انباره ی تخت جمشید
14 )) نشست همگانی
15 )) آرامگاه اردشیر سوم
16 )) چاه سنگی
17 )) آرامگاه اردشیر دوم
18 )) تخته سنگ حوض مانند
19 )) جایگاه سربازان
20 )) کاخ نیمه پایان اردشیر سوم
آرامگاه اردشیر سوم :
نسبت دادن این آرامگاه به اردشیر سوم ، هنوز کاملاً اثبات نشده است . این آرامگاه در بلندای 20 متری از رویه ی صفّه ی تخت جمشید ، ایجاد شده است . در بالا و بر فراز آرامگاه ، شاه را میبینیم که بر بالای تخت شاهی با کمانی در دست چپ و به حالت ارجگذاری در برابر آتش پاک ، نقش فروهر ( انسان بالدار ) و قرص ماه ، در حال نیایش است .
تخت شاه را 28 تن نمایندگان مردمان پیرو امپراتوری بر دست گرفته اند . در سمت های چپ و راست پایه ی اورنگ نیز دو کس ایستاده اند .
نمای ورودی آرامگاه ، مانند ورودی کاخ های تخت جمشید ، ساخته شده است .
درون آرامگاه ، دو گور سنگی ایجاد کرده اند که شاید جای خاکسپاری شاه و ملکه بوده است . در پایین آرامگاه و در برابر آن ، اتاق هایی ویژه ی آیین های مذهبی و سرپرستان آرامگاه ، ساخته شده که بازسازی و با دیوارهای کوتاه ، نشان داده شده است .
بزرگان ایرانشهر و میرآخوران
در پیشانی شمالی از پلّکان خاوری آپادانا که بر پایه ی متن نوشته ی آن در زمان خشایارشا ، ساخته شده اتست ، سه رده نقش دیده میشود که در آغاز هر سه رده ، گروهی از نیزه داران که همگی همانند هم هستند ، دیده میشوند . پس از نیزه داران و به ترتیب از بالا به پایین :
رده ی یکم : میرآخوران و پیش کاران ویژه هستند که ابزار و اسباب شاه را میبرند که به ترتیب ، 3 نفر فرش ، یک نفر چهارپایه ی پادشاهی و 3 نفر مهتر که هر کدام ، اسبی را که کاملاً آراسته شده است ، همراه میآورند و در پایان این صف ، دو گردونه ی پادشاهی که هر دو با رده های شیر و گل ، آراسته شده و بسیار آراسته ، پرداخته شده اند در حال حرکت ، نقش گشته اند . آشکارا گردونه ی یکم ، ویژه ی شاه و گردونه ی دوم ، هم پیوند به ولی عهد میباشد .
دو رده ی پایین و پشت سر نگهبانان ، دو صف از بزرگان ایرانشهر ، نقش بسته اند که یک در میان ، لباس پارسی ( کلاه بلند ترک دار و لباس بلند ) و لباس مادی ( کلاه نمدی گرد با لباس کوتاه و شلوار ) پوشیده اند و دست در دست یا دست بر شانه ی هم و گفت و گوکنان به سوی کاخ آپادانا در حرکتند . باید این گونه گمانه زد که در حقیقت هر چهار یا پنج نفر از این گروه ، گفت و گوکنان و با هم ، حرکت میکرده اند ؛ نه پشت سر هم .
نشانه ها ، جایگاه و اهمّیّت کسان در دوران هخامنشی ، عبارت بوده اند از طوق گردن ، گوشواره ، دست بند و ریش بلند که همه ی کسان نقش شده در این دو رده ، این نشانه ها را با خود دارند . هر کدام از این کسان ، گل یا غنچه ای از نیلوفر آبی به دست گرفته اند و برخی دیگر ، چیزهایی به دست دارند که شاید سیب یا تخم مرغ رنگی است که همگی از نشانه های نوروز ، شمرده میشوند .
پلّکان ورودی :
دو رده پلّکان قرینه ی راه اصلی ورود به تخت جمشید را تشکیل میدهند . هر رده پلّکان ، روی هم ، دارای 111 پلّه به درازای 90 / 6 متر ، پهنای 38 سانتی متر و بلندای 10 سانتی متر است . پلّکان های هر سو ، شاید برای گذر گروه های ویژه ای ، منظور بوده است و هر چهار یا پنج یا شش پلّه از یک تخته سنگ ، ساخته شده است . رده ی کنگره های جان پناه در سمت آزاد پلّکان از افتادن احتمالی مهمانان ، جلوگیری میکرده است .
بزرگان و سران کشور و هم چنین مهمانان شرکت کننده در جشن ، پیاده و به گونه ی گروهی از پلّکان ، بالا میرفته اند . علّت کوتاهی پلّکان بر خلاف دیدگاه همگانی ، رفتن سوار با اسب به درون کاخ نبوده ؛ بلکه پیروی از جنبه ی تشریفاتی و میهمان نوازی داشته است . چه پلّه های کوتاه ، اجازه میداده است که بزرگان ایرانی و مأموران و نمایندگان مردم پیرو ، دسته دسته و گفت و گوکنان ، همه در پوشاک گران بها ، بلند و باوقاری در خور بار همگامی میهمانی شاهانه ، آهسته آهسته از پایین به بالای تخت روند .
حرم سرا ( کاخ مشکوی ) :
این سازه که توسّط پروفسور هرتسفلد و بر پایه ی طرح اصلی ، بازسازی شده ، در اصل به فرمان خشایارشا ، ساخته شده است و دربردارنده ی یک تالار اصلی و شمار بسیاری اتاق و راهرو میباشد .
کاخ اصلی حرم سرا که درگاه هایش با نقوش خشایارشا و پیش کاران ویژه و جنگ شاه با شیر و هیولا ، آراسته گردیده است ، تالار اصلی گنجینه را تشکیل میدهد و سقف آن بر 12 ستون چوبی ، استوار است .
شالوده ی ساختمان بر سنگ کوه ، ساخته شده و کف تالار با ساروجی قرمزرنگ ، مفروش گردیده است . همه ی ساختمان حرم سرا ، تنها دارای دو راه ورودیست .
انباره ی تخت جمشید :
بر پایه ی روایات مورّخین یونان باستان پس از برافتادن تخت جمشید ، اسکندر ، طلا ، نقره و چیزهای پربهای انباره ی تخت جمشید را ( که بزرگ ترین انباره ی هخامنشیان بوده است ) با سه هزار شتر و شمار بسیاری اسب و قاطر به جای دیگری ، انتقال داده است . این مجموعه ، دربردارنده ی یک سالن 99ستونی ، یک تالار سدستونی ، شماری سالن و اتاق و دو حیاط خلوت است . مجموعه ساختمان های انباره ، توسّط حصاری کلفت و خیابانی پهن ، از مانده ی بخش ها ، جدا میشده است .
انباره به فرمان داریوش یکم ، ساخته شده و خشایارشا در آن ، اصلاحاتی به عمل آورده است . بیش تر ظروف ، تندیس ها و به ویژه هشت لوح سنگی خشایارشا از این جا به دست آمده است . در کنده کاری های دانشی گذشته در این جا نیز شماری الواح گلی به خطّ میخی و زبان عیلامی هم پیوند به دست مزد کارگران به دست آمده است . سنگ چهارگوش با نقش گل 13 پر نیز در این جا به نمایش درآمده است .
متن لوح سنگی خشایارشا :
خدای بزرگ است اهورامزدا ؛ که این زمین را آفرید ؛ که آن آسمان را آفرید ؛ که انسان را آفرید ؛ که خوش بختی انسان را آفرید ؛ که خشایارشا را شاه کرد ؛ یکی را شاه بسیاری ، یکی را فرمانروای بسیاری . من هستم خشایارشا ، شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه کشورهایی که مردم گوناگون دارند ، شاه این سرزمین دور و فراخ ، پسر داریوش شاه ( زاده ی ) هخامنش . گوید خشایارشا : پدر من داریوش بود ، پدر داریوش به نام ویشتاسپه و پدر ویشتاسپه ، ارشامه نام داشت . هم ویشتاسپه و هم ارشامه ، هر دو ، زنده بودند ؛ هنگامی که اهورامزدا خواست پدر من ، داریوش را بر جهان ، فرمانروا سازد . هنگامی که داریوش ، شاه شد ، وی ، سازه های بسیار شکوهمندی ساخت . گوید خشایارشا : داریوش شاه را پسران دیگر هم بود ؛ امّا خواست اهورامزدا ، چنان قرار گرفت که پدر من ، داریوش ، مرا بزرگ پس از خود کند . آن گاه که پدر من ، داریوش ، چشم از جهان فروبست به تأیید اهورامزدا ، من به جای پدرم ، پادشاه شده بر تخت نشستم . هنگامی که پادشاه شدم ، بسیار سازه های شکوهمند ساختم . آن چه را که به فرمان پدرم ، ساخته شده بود ، من ، نگه داری کرده و به سازه های دیگر افزودم . آن چه را که من افزودم و آن چه را که پدرم ، ساخته بود ، همه را به تأیید اهورامزدا ساختیم . گوید خشایارشا : اهورامزدا ، مرا و کشور مرا بپایاد و آن چه را که من ساختم و آن چه را که پدر من ساخت ، همه را اهورامزدا بپایاد .
خیابان سپاهیان :
این خیابان که 92 متر درازا و 10 متر پهنا دارد ، دروازه ی مردم را به دروازه ی بی پایان و ایوان شمالی کاخ سدستون ، پیوند میدهد . در دو سوی خیابان ، دیوارهای خشتی کلفتی ، قرار دارند که در درازای آن ها و به فاصله های هفت متر ، طاقچه هایی ( گوشواره ) تعبیه کرده اند که شاید جایگاه استقرار سربازان و افسران پاسگان به هنگام تشریفات بوده است .
دیوار سمت راست ( جنوبی ) ، دیوار اطاق هایی است که حیاط آپادانا را از خیابان سپاهیان ، جدا میکند که شاید جایگاه استقرار نگهبانان شاه بوده است .
دیوار سمت چپ ( شمالی ) ، دیوار اطاق هاییست که جایگاه استقرار سنگ تراشان و بخشی از کارگاه سنگ تراشی بوده است . در پایان خیابان ، بریده ستون هایی که برای دروازه ی بی پایان در حال بردن بوده است ، دیده میشود .
دروازه ی بی پایان :
این دروازه که کار ساختمانی آن ، آغاز شد ؛ امّا به پایان نرسید ، ما را با چگونگی کار در تخت جمشید ، آشنا میکند . در آغاز ، تخته سنگ ها به دو شکل استوانه ای و مکعّب به درون محوّطه ، برده میشده اند که نمونه هایی از آن در اطراف کاخ بی پایان ، دیده میشود . سپس سنگ ها به کمک داربست های چوبی بزرگ و به کمک قرقره و طناب به بالا کشیده میشده و در جای خود ، نصب میگردیده و کار تراش اصلی از بخش بالا ، آغاز میشده و به پایین ، پایان میگرفته است .
سرستون دو عقاب :
این دو سرستون در سال 1333 کوچی ، هنگام کنده کاری در همین جا و زیر خاک ، پیدا شده و برای نگه داشت آن ها بر ستون های تازه ، استوار شده است . این سرستون ها اگرچه نامدار به سرستون عقاب هستند ؛ امّا آمیزه ای دربردارنده ی سر عقاب ، دو گوش بلند همانند گوش گاو ، بدن و پنجه های شیر هستند . از این سرستون در هیچ جای تخت جمشید ، بهره گیری نشده است و آشکارا چنین برمیآیند که از این چند طرح نشان داده شده برای سرستون دربردارنده ی دو سر گاو ، دو سر شیر ، دو سر انسان و دو سر عقاب ، این یکی مورد توجّه قرار نگرفته و در نتیجه در همین جا ، زیر خاک ، پنهان شده است .
کاخ آپادانا :
آپادانا ، بزرگ ترین کاخیست که به فرمان داریوش یکم در تخت جمشید ، ساخته شد و خشایارشا ، پسر و جانشینش ، آن را تکمیل کرده است . در این کاخ ، شاه ، نمایندگان مردم پیوست را برای بار همگانی نوروزی به حضور میپذیرفته است . این کاخ از یک تالار مرکزی چهارگوش با 36 ستون به بلندی 65 / 19 متر و سه ایوان در سمت های شمالی ، خاوری و باختری ، تشکیل شده است . در سمت جنوب تالار ، شماری اتاق ویژه ی خدمت کاران ، ساخته شده است .
شش درگاه بزرگ با درهای چوبی دولنگه به بلندی 15 متر ، ایوان ها را به تالار اصلی ، پیوند میداده است . پهنای دیوارهای حدّ فاصل تالار و ایوان ها ، 32 / 5 متر است که از خشت خام ، ساخته شده است . نمای درونی و بیرونی دیوارها با کاشی های رنگی لعابدار ، آراسته شده بوده است . این کاخ در چهار گوشه اش ، چهار برج سه طبقه داشته است . وجود آبروهای زیرزمینی و پیوند آن ها به پشت بام از راه ناودان های پنهان درون دیوارها برای گردآوری آب باران ، نشان دهنده ی ریزبینی در اصول معماری است .
باشکوه ترین بخش تخت جمشید ، نمای منقوش پلّکان دوسویه ی ایوان شمالی و ایوان خاوری آپادانا میباشد . چون پیشانی ایوان خاوری ، بهتر مانده است ، توصیف آن را میآوریم :
این پلّکان ، دو سوی منقوش دارد . در بخش شمالی ، بزرگان ایران شهر ، میرآخوران و سربازان پاسگان جاویدان ، نمایانده شده اند و بر بخش جنوبی ، 23 نماینده ی پیشکش آور . بخش مرکزی پیشانی ، اکنون چهار جفت سرباز را نشان میدهد ؛ امّا در اصل ، آراسته بوده است به نقش بار همگانی خشایارشا که پس ترها به انباره ، انتقال یافته است و اکنون در بخش خاوری انباره به گونه ی آسیب دیده ای میبینیم .
کاخ تچر :
این ساختمان ، کاخ ویژه ی داریوش یکم بوده که سه متر بالاتر از رویه ی کاخ آپادانا ، ساخته شده است .
راه ورود به این کاخ از پلّکان دوسویه در جنوب آن بوده است . پس ترها ، اردشیر سوم ، یک پلّکان دوسویه ی دیگر در پیشانی باختری آن ، درست کرده است . هر دو پلّکان با نقوشی از خدمتگزاران ، آراسته گشته است .
مجموعه ی این کاخ ، دربردارنده ی یک تالار 12 ستونی در مرکز ، یک ایوان 8 ستونی در جنوب ، دو اتاق 4 ستونی در شمال و اتاق های کناری در خاور و باختر میباشد . ساختمان این کاخ را داریوش یکم ، آغاز و خشایارشا ، آن را تکمیل نموده و اردشیر سوم ، پلّکانی به آن ، افزوده است . کاخ تچر در حقیقت ، گنجینه ی تاریخ دگرگونی خطّ پارسی است و بر سنگ های آن ، نوشته هایی از دوره های گوناگون مانده است ؛ از جمله نوشته هایی از داریوش ، خشایارشا ، اردشیر سوم به خطّ میخی ؛ دو نوشته به خطّ پهلوی ساسانی و نوشته هایی به خطّ کوفی نسخ و نستعلیق که یادگار رهگذران تاریخ است . این کاخ به علّت این که سنگ هایش ، صیقلی بوده و مانند آیینه میدرخشیده ، به گونه ای که تصویر انسان در آن ، بازتاب می یافته است به تالار آیینه نیز نامدار شده است . بر دو درگاه شمالی و جنوبی این کاخ ، نقش داریوش یکم به هم راه خدمت کاران در حال ورود و بیرون رفتن ، نشان داده شده است .
دست بند ، گردن بند ، ریش و تاج شاه در این نقوش از طلا بوده که در یورش اسکندر به تاراج رفته است .
کاخ دروازه ی مردم :
میهمانان ، پس از ورود به صفّه ، نخست به کاخ دروازه ی مردم ، وارد شده و روی سکّوهای سنگی پیش بینی شده در اطراف تالار این کاخ به انتظار اجازه ی ورود مینشستند . تالار ، سه درگاه بزرگ دارد که درگاه باختری به سوی پلّکان ورودی ، مدخل خاوری ، از یک راه به سوی کاخ سد ستون و درگاه جنوبی ، از راه یک حیاط مرکزی به کاخ آپادانا ، هم پیوند میشود . سقف تالار به بلندای 5 / 16 متر بر چهار ستون سنگی ، استوار بوده است . نقش دو گاو بزرگ ، جرزهای درگاه باختری ( به سوی دشت ) و دو ابوالهول با سر انسان ، بال عقاب و بدن گاو ، جرزهای درگاه خاوری ( به سوی کوه ) را میآراسته است . در بالای جرزها ، نوشته ایست از خشایارشا به خطّ عیلامی ( به سوی دشت ) ، پارسی باستان ( میان ) و بابلی ( به سوی کوه ) که در آن ، پس از ستایش اهورامزدا چنین آمده است : « گوید خشایارشا : این دروازه ی همه ی مردم را من به خواست اهورامزدا ساختم . بسا ساختمان های خوب دیگر در این پارسه کرده آمد که من برآوردم و پدرم . هر آن سازه ای که زیبا مینماید ، همه را به تأیید اهورامزدا ما ساختیم . »
کاخ سد ستون ( تالار تخت ) :
ساخت این کاخ به امر خشایارشا ، آغاز شد و اردشیر یکم ، آن را به پایان رسانید . کاخ سد ستون از دیدگاه گستردگی ، دومین کاخ تخت جمشید است ؛ ولی تالار مرکزی آن حتّی از کاخ آپادانا نیز بزرگ تر است و 4600 متر مربّع گستردگی دارد . سقف تالار بر 10 رده در 10 رده ستون سنگی به بلندای 14 متر ، استوار بوده است . بخش های گوناگون این سازه که تالار اصلی آن شاید جایگاه رایزنی شاه با مقامات لشکری و به گفته ی برخی ، جایگاه بار همگانی بوده است به شرح زیر میباشد :
تالار اصلی ، دارای هشت دروازه است که بر پهنای درگاه های شمالی آن ( به سوی ایوان ) ، نشست بار همگانی ؛ بر پهنه ی درگاه های جنوبی ، اورنگ بران و بر پهنه ی درگاه های خاوری و باختری ، جنگ شاه با شیر و یا جانوران افسانه ای ، کنده کاری شده است که تا کنون درگاه های جنوبی ، خاوری و باختری آن ، بازسازی شده است . طاقچه ها و دریچه ها از سنگ یک پارچه و دیوارها از خشت خام بوده است . در بخش سمالی کاخ ، ایوانی با 16 ستون ، قرار داشته که یک ستون بازسازی شده در درون ایوان شمالی ، وضع اصلی ستون های این کاخ را نشان میدهد . دو تندیس بزرگ گاو نگهبان در دو سوی ایوان ، آن را میآراسته است و در خاور تالار و به سوی کوه ، آسایشگاه سربازان ، قرار دارد .
کاخ هدیش :
این کاخ که کاخ ویژه ی خشایارشا بوده بر بلندترین صفّه ی تخت جمشید ساخته شده و دربردازنده ی یک تالار 36ستونی در مرکز ، یک ایوان 12ستونی در شمال ، شماری اتاق در سمت های خاوری و باختری و یک ایوان باریک در بر جنوبی که با دو راه پلّه به حرم سرا ( که هفت متر پایین تر از کاخ ، قرار دارد ) ، پیوند می یابد .
بر درگاه های کاخ ، نقش خشایارشا با خدمت کاران ، دیده میشود و تنها کاخیست که بر تاقچه های آن ، نقوشی ، کنده کاری شده است .
آثار آتش سوزی بر سنگ های متلاشی شده ی این کاخ ، کاملاً پیداست . کف این کاخ ، سنگ اصثلی کوه است و راه آب هایی در آن ، تعبیه شده است .
نشست بار همگانی :
نشست بار همگانی شاهی که در همین جا ، پیدا شده ، خشایارشا ( نه داریوش که پیش تر میپنداشتند . ) را نشان میدهد که با لباس تمام رسمی بر تخت نشسته است . عصای شاهی را که در دست راست و گل نیلوفر آبی ( لوتوس ) را که نشانه ی شاهان هخامنشی است ، در دست چپ گرفته است . پشت سر شاه ، ولیّ عهد با گل نیلوفر آبی در دست چپ ، ایستاده و دست راست خود را به حالت ارج ، بلند کرده است . سپس یکی از خواجگان دربار و پس از او ، اسلحه دار شاه ایستاده اند . در برابر شاه ، دو عودسوز ، قرار دارد و رئیس تشریفات به حالت ارج ، گزارش میدهد . مراسم ، زیر یک شادروان ( چادر پادشاهی ) ، انجام میگرفته که در اطراف آن ، چهار نگهبان ، حضور دارند . بر پایه ی پژوهش های کارشده ، جایگاه اصلی این نقش ، بخش مرکزی پلّکان آپادانا بوده است .
هدیّه آوران :
23 گروه نمایندگان مردم ، پیوست امپراتوری هخامنشی هستند که پیشکش هایی را به همراه میآورند . هر گروه ، توسّط یک نفر از بزرگان پارسی یا مادی ، راهنمایی میشوند و سرپرست گروه ( نماینده یا استاندار ) ، دست در دست راهنما ، حرکت میکنند .
در بخش پایانی محوّطه ی تخت جمشید با کارگاه بازآفرینی سنگ تراشی دوره ی هخامنشی ، رو به رو میشوم . این کارگاه با هم کاری پایگاه میراث جهانی تخت جمشید برای نخستین بار از فروردین ماه 1395 ، آغاز شده است .
هدف از برگزاری این کارگاه ، نشان دادن روش ها و ابزارهایی مانند روش ها و ابزارهای سنگ تراشی دوره ی هخامنشی به دست یک باستان شناس سنگتراش است .
یک نمایشگاه نیز از ابزار و تجهیزات به کاررفته در کارهای کنده کاری و بازسازی تخت جمشید از سال 1310 تا 1357 خورشیدی ، برپا شده است .
سازمان آموزشی ، دانشی و فرهنگی مردم یگانه ( یونسکو ) بر پایه ی کنوانسیون نگهداشت میراث جهانی ، محوّطه ی تاریخی تخت جمشید را با صدور سند کنونی در مهر ماه 1358 خورشیدی ( اکتبر 1979 زادروزی ) در سیاهه ی میراث جهانی به ثبت رسانید .
ثبت یک محوّطه ی فرهنگی یا طبیعی در این سیاهه ، ارزش های استثنائی و جهانی آن را تأیید کرده و نگهداشت از آن را به سود همه ی بشریّت میداند .
در جای جای محوّطه ، تابلوهایی شیشه ای از نقشه ی تخت جمشید با راهنمایی کامل ، برپا شده است .
در گنجینه ی تخت جمشید ، میتوان از تندیس انسان بالدار و نوشته ی پهلوی ساسانی نیز دیدن کرد .
به راستی قدم زدن و نگاره برداری از جای جای این سازه ی باشکوه و پرابهّت ، غرور ویژه ای به یک ایرانی میدهد . بازدیدم از همه ی مجموعه ، سه ساعت زمان میبرد .
توجّه : نگاره ها به گونه ی پراکنده در متن ، قرار داده شده اند و لزوماً هم پیوند با متن بالا یا پایین خود نیستند .
سايتي كه هرروز درحال پيشرفته و اطلاعاتي كه هرروز بيشتر ميشن ستودنيه. درود بر شما
درود بر شما که باعث افتخارین