به نام خداوندگار زیبایی
بازدید از چشمه خاتون
1 فروردین 1391
گردشگران : یک نفر ( علی رضا هاشمی )
یک ساعت و اندی پس از این که سال 1391 ، تحویل می شود در ساعت 10 و 16 دقیقه و کیلومتر 343 به سمت روستای کیسه جین در اطراف شهر آب گرم به راه می افتم . پس از پشت سر گذاشتن شهرهای اقبالیّه و تاکستان ، سه راهی زنجان ـ همدان را به سمت راست و به سوی همدان می روم و از شهر خرّم دشت و روستاهای قلعه شهدا و چهل چشمه می گذرم . وقتی به ورودی شهر آب گرم می رسم در سمت راستم ، یک جادّه ی فرعی با تابلوی راهنمای اردلان ، حصار ولیّ عصر و برج های خرقان ، مشخّص شده است . وارد این فرعی می شوم و پس از حدود 6 کیلومتر طیّ مسیر با روستای کوچکی در سمت چپ جادّه ، رو به رو می شوم که پس از پرسش از یکی از اهالی ، متوجّه می شوم که این جا ، همان روستای کیسه جین است . با همراهی همان فرد ، یک کیلومتری بالاتر از روستا و باز در کناره ی سمت چپ جادّه به چشمه ای می رسم که همان چشمه ی خاتون است ؛ ساعت ، 11 و 30 دقیقه و کیلومتر 433 است . چشمه ی خاتون ، چشمه ی کوچکی است که در ارتفاعی پایین تر از جادّه ی اصلی ، واقع شده و با آب گوارایی از دل زمین می جوشد . به نوشته ی کتاب مینودر ، آب این چشمه ، پس از خروج از زمین به سرعت ، به سنگ ، تبدیل می شود و نوشیدن از آن ، باعث مرگ است ولی فردی که مرا هم راهی می کند ، ضمن تعجّب از این موضوع ، اذعان می نماید که آب چشمه ، سنگین هست طوری که نمی توان بدون جوشاندنش ، زیاد از آن ، مصرف کرد و برای مصرف بیش تر ، باید آن را جوشاند و پس از سردشدن ، آشامید . آب چشمه ، پس از خروج از زمین به دشت اطراف ، سرازیر شده و رود کوچکی را شکل می دهد .