ساعت 8 صبح روز آدینه ای از روزهای زیبای آذرماه که متأسّفانه تاکنون ، لطافت و بارندگی خود را نشان نداده است ، پس از صرف حلیمی دلچسب در حلیم سرای چهارراه نظام وفا و در حالی که کیلومتر خودرو ، عدد 2050 را نمایش می دهد به سمت دربند کلّج که در شمال شرقی قزوین ، واقع شده است ، به راه می افتیم . در راه از شهرها و روستاهای محمودآباد نمونه ، حسین آباد ، آقابابا ، کوشکک ، کوهین ، لوشان و سیاهپوش می گذریم . حواسّ تان باشد که آن گاه که وارد مرز استان گیلان می شوید و به اوایل شهر آفتاب ، لوشان می رسید ، یک سه راهی را مـــــشاهده می کنید که باید به سمت چپ پیچیده و دوباره ، مسیر را اندکی دور زده و وارد استان قزوین شوید . نکته ی دیگری که در مسیر ، نمود دارد ، خلوتی قابل توجّه جادّه ی قدیم قزوین ـ رشت است که پس از افتتاح نیمه کاره ی آزادراه قزوین ـ رشت ، جلوه ای از سکوت به خود گرفته است . سرانجام ، پس از 2 ساعت و 5 دقیقه زمان و 118 کیلومتر رانندگی به روستای زیبای کَلَّج می رسیم که در میان انبوهی از درختان زیتون ، قرار گرفته است . نمای این روستا ، بسیارزیباست . درختان سبزرنگ زیتون ، جلوه ی هنرمندانه ای به این روستا بخشیده اند . پس از لَختی جست و جو ، مکان مناسبی را در دل باغ های زیتون می یابیم و اتراق می کنیم . پس از صرف تنقّلات ، آب و … ، بساط ناهار را که مرغ کباب است به راه می اندازیم . خوردن مرغ گرم در هوای سرد کلّج ، خاطره ی شیرینی را برای مان می سازد . بعد از ناهار ، کمی استراحت کرده ، عکسبرداری می کنیم و باز می گردیم .