این غار زیبا در اطراف روستا یا شهرک هیو در راه نظرآباد به هشتگرد ( استان البرز ) ، واقع شده است . با هم راهی بچه ها ، پس از گذر از روستای هیو و بیرون رفتن از راه خاکی شمالی این روستا و پیمودن راه خاکی تقریباً درازی ، خودروها را در کنار آب بند سیمانی دوم که بر روی رودخانه ای خشک ، بسته شده است ، پارک کرده و با راهنمایی یکی از اهالی به نام حسین آقا از تپّه ای نیمه بلند در حدود 500 متر که دربردارنده ی سربالایی تند و نفسگیری هست ، بالا میرویم .
حسین آقا ، من ، حسن ، رسول و حامد
دهانه ی غار ، یک شکاف تقریباً کوچک است که با راهنمایی حسین آقا ، آن را می یابیم و تصمیم میگیریم واردش شویم .
دهانه ی غار
ورود به غار ، کار بسی سختی نیست و میتوان با یک فرود حدوداً 2 متری به کف غار رسید . پس از این فرود ، تنها راه پی گیری غار ، راهیست در سمت چپ مان که وارد آن میشویم . پس از دست یابی به میانه های غار ، کم کم زیبایی های آن ، آغاز به خودنمایی میکنند . چکیده ها و چکنده هایی بسیار زیبا و چشمنواز که بدبختانه بخشی از آن ها ، توسّط هم میهنان و دوستان ناآگاه من و شما ، کنده شده اند و زخم ژرفی را بر دل این غار زیبا به یادگار گذاشته اند .
هر چه که جلوتر میرویم ، زیبایی های غار ، بیش تر میشود . دالان غار ، گاهی تنگ و گاهی گشاد میگردد . به ته غار که میرسیم ، محوّطه ی بزرگیست که سقف و دیواره های آن ، پر شده از همان چکیده ها و چکنده های زیبا .
پروین ، حامد ، حسن و رسول ( میانه ی غار )
رفتن به این غار ، نیاز به چراغ قوّه ، باتری زاپاس ، کلاه پناهی ( ایمنی ) و لباس هایی دارد که اگر آلوده یا پاره شدند ، دل تان برای شان نسوزد .
حسن ، حامد ، رسول و پروین
من
هم سفران این گردش : رسول علیخانی ، حامد فیّاض پور ، حسن ترابی ، پروین کپورچیان ، ندا اسکندری و فاطمه و زهرا فیّاض پور
از تو غار میترسم :-S
ولی جای قشنگیه