کردستان زیبا
برای سفر این باره ی مان به کردستان زیبا ، سه نفر هستیم = من ، بانو رضائی و احسان .
به سوی کردستان و نخستین مقصدمان در این استان ، روستای پایگلان میرویم ؛ امشب را باید در اقامتگاه بومگردی این روستا به سر ببریم .
راه از آبیک تا این روستا ، طولانی است ؛ حدود ده کیلومتر مانده به این روستا و در حالی که ساعت ، حدود بیست و سه ی شب است ، ناگهان با انحراف خودرو به سمت راست راه و برخورد دو لاستیک سمت راست خودرو با سنگی بزرگ و نوک تیز ، هر دو لاستیک ، پاره میشوند .
ساعت ، بیست و سه ی شب است و ما ، سه نفر در راهی خلوت هستیم و تنها امیدمان به نزدیکی مان به روستای پایگلان است ؛ با مسؤول اقامتگاه که در انتظار ماست ، تماس میگیرم .
او میگوید که صبر کنید تا با یدک کش به کمک تان بیاییم .
حدود نیم ساعت طول میکشد تا یدک کش و مسؤول اقامتگاه با پیکان خودش به ما میرسند ؛ از بخت بدمان ، هر چه میگردیم آچار چرخ خودرو را پیدا نمیکنیم(همان آچار چرخی که فردا در کمال آرامش ، آن را می یابیم . ) .
با سختی تمام و با کمک آچار چرخ یدک کش و پیکان ، دو چرخ پاره ی سمت راست را با دو چرخ سالم ، عوض کرده ، آن ها را به جلوی ماشین میاندازیم و ماشین را با یدک کش به روستا میبریم .
این عملیات سنگین و توانفرسا ، حدود سه ساعت به طول میکشد و ما نزدیک ساعت 4 بامداد به روستا میرسیم و خسته و کوفته در اقامتگاه،سکنا میگزینیم .
1 )) اقامتگاه بومگردی پایگلان
این اقامتگاه ، یک خانه ی روستایی سنتی و جذاب است که با سه اتاق ، آماده ی پذیرایی از مهمانان میباشد .
صبح ، حدود ساعت ده از خواب برمیخیزیم و ناشتایی دلچسبی را میخوریم تا خستگی دیشب ، کاملن از تن به در رود .
اقامتگاه ، دارای سقف چوبی و فرش های دست بافت بسیار زیباست . طاقچه های قشنگ اتاق ها ، جلوه نمایی میکنند . پشتی های خاطره انگیز به دیوارها ، تکیه داده اند .
این خانه ، حدود 200 سال کهنا دارد و یک گنجینه نیز در بخشی از آن ، برپا شده است که در این گنجینه میتوانید از وسایل روستایی قدیمی، دیدن بکنید .
مدیر اقامتگاه ، آقای بهمن اکبری است که البته بیش تر کارهای اقامتگاه بر دوش پسر وی میباشد . به سال 1401 ، آغاز به کار کرده و دارای درجه ی سه میباشد .
من ، ناشتایی را که میخورم برای تعویض لاستیک های خودرو به ورودی روستا میروم ؛ با کمک لاستیک فروش روستا ، از سنندج ، یک جفت لاستیک برایم میفرستند و لاستیک فروش ، آن ها را بر خودرو ، سوار میکند .
تا لاستیک ها از سنندج برسند ، ما به باغ اقامتگاه بومگردی میرویم و با اجازه ی مدیر بومگردی تا میتوانیم از میوه های رنگارنگ و گوناگون باغ ، بهره میگیریم = توت ، گیلاس ، زردآلو ، آلو و … .
در باغ با پدر ، مادر و همسر آقای اکبری ، آشنا و هم سخن میشویم و ناهار را هم در کنار آن ها میخوریم .
فاصله ی ما با روستای گردشگری و پلکانی پالنگان ، حدود چهل دقیقه است ؛ پس از آماده شدن خودرو و خوردن ناهار ، با آقای اکبری ، خدانگهداری کرده و به پالنگان میرویم .
دمادم غروب است که به پالنگان رسیده ایم ؛ پس از لختی جست و جو ، اتاق مناسبی را برای اجاره پیدا میکنیم . شب بسیار خاطره ناک و دلچسبی را در اتاق مان که نمای خوبی را از روستای پالنگان میدهد ، میگذرانیم .
ساعت هفت بامداد از خواب برمیخیزم و برای روستاگردی ، بیرون میروم . روستا ، آرام و دلنواز است . به آسانی در بیش تر محیط های آن میچرخم و میگردم .
ساخت سازه های روستای پالنگان با مصالحی هم چون سنگ ، چوب و گل ، انجام میشود .
3 )) روستای دره تفی
این روستا را به خاطر لک لک های زیبایش میشناسند که در کمال آرامش بر فراز تیرهای برق روستا در کنار مردم مهربان ، زندگی میکنند .
مکان زندگی لک لک ها ، هم مشخص است و هم اگر از هر کسی بپرسید به شما ، نشان میدهد . برای دیدن این پرنده های زیبا به نزدیک خانه های شان میرویم و آن ها را میبینیم که چقدر عاشقانه ، زندگی میکنند .
4 )) کوه حمزه عرب
آخرین برنامه ی بازدیدمان در استان کردستان ، کوهی است در اطراف شهر بیجار که ساختمان امام زاده ای نیز بر فراز آن است به نام کوه حمزه عرب .
با گوگل مپ و از راه جاده ای آسفالته به سادگی میتوان به پای کوه رسید و سپس با پلکانی مرتب و سپس راهی پاکوب به بالای کوه و ساختمان امام زاده ، دست یافت .
بلندای این کوه ، کمی بیش تر از دو هزار متر است .
سفر چالش برانگیز ولی دلچسبی بود مرسی مرد همیشه در سفر👋😘