تهران یا طهران
تعطیلات نوروز 1403 هست و ما به روال همه ساله میرویم تهران یا طهران ؛ این بار با حضور مادر نازنین ، خواهر گرامی و برادر دوست داشتنی .
از جاهای زیادی در تهران ، دیدن میکنیم :
1 )) آرامگاه بهار غلام حسینی یا الاهه
خواننده ی نامدار دوره ی شاه پهلوی در گورستان شورکاب در شمال شهر تهران ، لواسان ، آرام گرفته است ؛ بر روی آرامگاهش نوشته است :
بهار غلامحسینی
بانوی گل ها
زادروز 3 اردیبشهت 1313
باران 24 مرداد 1386
2 )) آرامگاه دکتر محمد هاشمی
این که در محضر پدر علم حقوق عمومی ، شاگردی بکنی و رابطه ای عاطفی و صمیمانه با او ، برقرار بکنی ، میتواند مایه ی افتخار و خاطره ای جاودان برای همیشه ی عمرت باشد .
محمد هاشمی را همه ی اساتید و شاگردان علم حقوق ، چه خصوصی و چه عمومی ؛ چه بین الملل و چه مالکیت معنوی میشناسند.
کتاب پایه ای و مفصل حقوق اساسی ایران که بارها به چاپ رسیده و در کلاس های حقوق همه ی دانشگاه ها ، تدریس شده ، معرف حضور دانشجویان حقوق هست .
نخستین چهارشنبه ای است که به پردیس دانشگاه تهران در شهر قم رفته ام و همانند همه ی هم کلاسی ها ، منتظر آمدن دکتر محمد هاشمی ، استاد حقوق اساسی ، هستم .
دل در دلم نیست ؛ چون میخواهم کسی را ببینم که کتاب هایش را با عشق و علاقه میخواندم و در دوره ی کارشناسی ، نمرات خوبی از درس حقوق اساسی میگرفتم؛ زیرا کتاب های محمد هاشمی ، مرا میخکوب و عاشق این رشته کرده بود .
لحظه ی مورد انتظار فرا رسید . پدر علم حقوق عمومی ایران به کلاس ما آمد . خوش تیپ ؛ سرزنده و شاداب . با صورت و موهایی سپید ؛ ریش پروفسوری جذاب و کت و شلواری اتوکشیده و مرتب .
چهره اش مرا به یاد ابراهیم یزدی انداخت ؛ خیلی همانند او بود .
یادم آمد روزهایی را که در کلاس های حقوق اساسی در دانشگاه بین المللی خمینی مینشستم و کتاب های حقوق اساسی دکتر محمد هاشمی را با ولع و حرص علمی میخواندم ؛ چقدر برایم جذاب و شیرین بود و همینک من در برابر نویسنده ی آن کتاب های باارزش هستم .
با همه ، چاق سلامی میکند و از شهرهای مان میپرسد؛ وقتی میفهمد من از قزوین آمده ام از من ، قول میگیرد که یک بار در قزوین ، مهمانش بکنم . به او ، قول میدهم .
همه ی جلسات کلاس هایش ، آمیخته است از بحث های شیرین حقوق عمومی و ارائه های ما دانشجویان . همیشه ادب و احترام را رعایت میکرد .
رابطه ی ما با او ، پیش از این که استادی و دانشجویی باشد ، پدر و فرزندی بود .
پس از یک سالی که از کلاس های مان گذشت ، برنامه ای گذاشتم و او و دوستانم را مهمان شهرم، قزوین کردم . چه روز خوبی بود ؛
دکتر محمد هاشمی، پدر حقوق عمومی ایران را به شهرم آوردم و میزبانش شدم ؛ یادش خوش .
هنگامی که خبر درگذشت ناگهانی ایشان را شنیدم ، مبهوت شدم و هنوز هم در بهت هستم ؛ باورم نمیشد آن گوهر ارزشمند که به او ، قول داده بودم دوباره برنامه ای بچینم و با هم این بار به الموت برویم ، دیگر در میانمان نیست .
منمانده ام و یاد او و سر زدن هر از چند گاهی به آرامگاهش در قطعه ی نام آوران بهشت زهرای تهران .
افتخار میکنم که شاگرد پدر علم حقوق عمومی ایران بوده ام ؛ به خودم از این جهت میبالم .
یادت گرامی باد دکتر محمد هاشمی …
3 )) آرامگاه عبدالاه والی
عبدالاه والی ، بنیادگذار اردوهای جهادی در جمهوری اسلامی و معروف به پدر بشاگرد ، یکی از محروم ترین نقاط هرمزگان است . آرامگاه وی در بهشت زهرا ( قطعه ی 46 ؛ ردیف 135 ؛ شماره ی 8 ) ، واقع شده است .
بر آرامگاه وی ، چنین نگاشته اند :
زنده یاد حاج عبدالاه والی فرزند نصرالاه
به خدا پیوست نفس مطمئنه ای که خدا از او ، راضی و او از پروردگار خویش خشنود ؛ سردار گم نام عرصه ی جهاد و سازندگی ، اسوه ی مقاومت و ایثار و آبادگر منطقه ی محروم بشاگرد .
تولد : 08 / 12 / 1327 وفات : 08 / 02 / 1384
وای که از دست ما ، مرد علی وار رفت / ما همه در ماتمش ؛ یار به دیدار رفت
وای که نشناختیم گوهر عالی عشق / ما همگی باختیم حضرت والی عشق
زندگیش درس بود ؛ ثروت و دنیا نبود / اسوه ی او هم به جز حضرت مولا نبود
حامی مظلوم بود عشق بشاگردیان / گشت دگر نام او ، مشق بشاگردیان
4 )) ارامگاه فروزان
هنرمندی نازنین از دوران پهلوی که پس از انقلاب 1357 ، مورد بایکوت و غضب انقلابیون ، قرار گرفت در بهشت زهرا خفته است . قطعه ی 73 ؛ ردیف 166 ؛ شماره ی 41 . نام اصلی وی ، پروین خیربخش بوده است .
بر آرامگاه وی نوشته شده است :
فروزان
پروین خیربخش
فرزند عبدالعظیم
تولد 03 / 06 / 1316
وفات 05 / 11 / 1394
5 )) ارامگاه مجید سوزوکی
در فیلم سینمایی اخراجی ها ، شخصیتی بود با نام مجید سوزوکی که آقای کامبیز دیرباز ، نقش او را بازی میکرد . این شخصیت ، برگرفته از زندگی واقعی شخصی بود به نام مجید خدمت که در سال 67 در روزهای پایانی جنگ ، کشته شد .
آرامگاه وی در قطعه ی 28 ؛ ردیف 108 ؛ شماره ی 17 بهشت زهرا ، قرار دارد . بر روی سنگ آرامگاه ، چنین نگاشته اند :
بسیجی عاشق شهید مجید خدمت
ولادت 1342
شهادت 07 / 04 / 1367
محل شهادت : شاخ شمیران
6 )) آرامگاه مهدی آیتی
وی ، یکی از سرکردگان اصلی گروه فرقان بود که پس از دستگیری و محاکمه ، اعدام شد . او هم در بهشت زهرا قطعه ی 23 ردیف 81 شماره ی 45 به خاک سپرده شده است .
سنگ آرامگاه وی ، بسیار ساده و سیاه رنگ با نوشته هایی سپید است که چنین نگاشته شده :
آرامگاه جوانی فداکار و پاک دل آقا مهدی آیتی که در جوار رحمت حق ، قرار گرفت .
یاد و حماسه ی او ، گرامی باد .
همیشه جویم و بویم گل و عطر صفای تو / هرگز نرود از یاد معرفت و کمال تو
تولد 1331 رحلت 07 / 11 / 1358
7 )) باغ گلاریس
باغی بزرگ و زیباست نزدیک به سبک و ساخت باغ های ایرانی که با گوگل مپ میتوانید بدان ، دست پیدا کنید . نزدیک بزرگ راه حکیم ، محله ی باغ فیض است . گستره ی آن ، 9800 متر مربع میباشد .
8 )) بوستان پلیس
یک بوستان بزرگ و زیبا در خاور تهران است که همه ی امکانات رفاهی را نیز داراست ؛ از جمله سرویس بهداشتی ، زمین بازی ، زمین چمن و زمین آموزش ترافیک .
این بوستان در محدوده ی شهرداری منطقه ی 4 با گستره ی 52 هکتار ، واقع شده است .
سال گشایش بوستان ، 1382 است و چون در هفته ی نیروی انتظامی ، گشایش یافته به نام پلیس ، خوانده شده است . در این بوستان ، جویباری روان است که منبع آن ، یکی از قنات های مشهور تهران میباشد .
9 )) جنگل لویزان
جنگلی در میانه ی شهر تهران که از مهم ترین رگه های تنفسی این ابرشهر است ؛ با همه ی امکانات رفاهی و جاده ای پیچ در پیچ و جذاب . این جنگل در بلندی های خاوری تهران ، قرار دارد .
10 )) خانه گنجینه ی بازار
در مناطق تاریخی جنوبی تهران ، خانه ای تاریخی است که آن را به گنجینه ای ، بدل ساخته اند به نام بازار و در آن به نمایش عکس ها و موارد دیگر هم پیوند با بازار تهران پرداخته اند .
آرایه های خانه گنجینه ، واقعن زیباست و چشم را میرباید . آینه کاری ها و نگارگری های بسیار جذابی دارد .
11 )) خانه گنجینه ی مینایی
خیابان ولی عصر تهران به عنوان بلندترین خیابان خاورمیانه با 18 کیلومتر طول ، داستان های بسیاری در دل خود دارد ؛ تاریخ این خیابان به راستی شنیدنی است .
در یکی از خانه های تاریخی واقع در این خیابان به نام مینایی ، گنجینه ای برپا کرده اند و تاریخچه ی این خیابان را به نمایش گذاشته اند .
خانه ی مینایی ، خود ، خانه ای تاریخی و دیدنی است . در بخشی از این گنجینه ، تصاویر افرادی را به نمایش درآورده اند که به گونه ای به خیابان ولی عصر ، پیوند می یابند ؛ از جمله علی نصیریان ، محمدشاه قاجار و احمد کافی .
در بخشی دیگر با بهره گیری از تابلوهای نام گذاری کوچه ها به نمایش مراکز مهم این خیابان پرداخته اند ؛ از جمله سازمان بهزیستی تهران ، جمعیت هلال احمر ، خانه ی شاهین سرکیسیان ، رستوران سورنتو و ….
بر کف زمین بخشی دیگر از گنجینه ، مسیر خیابان ولی عصر را با جزئیاتش ، ترسیم کرده اند که یکی از بخش های جذاب این گنجینه است .
سینماهای کنونی یا پیشین خیابان ولی عصر را نیز میتوانید در سالن طبقه ی دوم گنجینه به نظاره بنشینید و با تاریخچه ی شان ، آشنا شوید .
عکس هایی از بافت قدیمی خیابان هم در بخش دیگری ، منتظرتان هستند .
گاهشمار شکل گیری خیابان ، نمایشگر لمسی راهنمای خیابان ولی عصر و مُهرهای ثبت یادگاری ، از دیگر دیدنی های این گنجینه هستند .
12 )) خانه ی اتحادیه یا امین السلطان
در دل بافت تاریخی تهران زیبا و در یکی از کوچه های خیابان لااله زار که به سادگی با گوگل مپ ، میتوان پیدایش کرد ، خانه ای گسترده ، تاریخی و زیبا ، منتظر ماست به نام خانه ی تاریخی اتحادیه یا امین السلطان .
سردر این خانه ، بزرگ و باشکوه است . پس از ورود به خانه با اتاقی ، رو به رو میشویم که کف آن را شیشه ای کرده اند ؛ در زیر کف شیشه ای ، میتوان بافت قدیمی خانه را که یک آب انبار تاریخی است ، دید .
هم چنین بر دیوارهای این اتاق ، عکس های قدیمی و جدید این خانه را به نمایش گذاشته اند .
حیاط گسترده ی این خانه با یک حوض شکیل و چند ساختمان قدیم و جدید ، آماده ی دیدار شماست .
این ملک ، دربردارنده ی چندین قطعه ی هم سایه متعلق به موسیو دمورتی ، سیف الدوله ، ناصرالملک و ظهیرالدوله بوده است .
در سال 1283 خورشیدی ، بخش خاوری توسط امین السلطان ، تملک میشود و گمان میرود برخی از سازه های این بخش ، توسط وی ، بنیان گذاشته شده اند . مالکیت بخش باختری کماکان در اختیار ظهیرالدوله میماند .
در سال 1287 خورشیدی ، نیروهای قزاق در روند کودتا علیه مشروطه خواهان ، پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی به خانه ی علی خان ظهیرالدوله که در بخش باختری مجموعه ی کنونی اتحادیه ، قرار دارد و پیوست آن است ، یورش میبرند و اسباب و اثاثیه ی گران بهای آن را تاراج میکنند .
حاج رحیم فرزند حاج لطف علی از بازرگانان تبریزی ، نمایندگی شرکت اتحادیه را در تهران به عهده داشت .
او ، بخش باختری را در سال 1295 خورشیدی از نصیرخان ، سردار جنگ ، خریداری نمود ؛ هم زمان بخش خاوری را هم از بازماندگان امین السلطان ، خریداری مینماید .
پس از درگذشت حاج رحیم اتحادیه ، سکونت شماری از فرزندان وی در فضاهای گوناگون سازه با دخل و تصرفات بسیاری ، همراه شد .
در سال 1330 خورشیدی ، یک بار دیگر بخشی از مجموعه به واسطه ی یک رخداد سیاسی به آتش کشیده میشود .
علی خان اتحادیه در دهه ی سی خورشیدی ، بخش شمال باختری مجموعه را به یک گروه سیاسی ، اجاره داده بود که نام خانه ی صلح را بر خود ، نهاده بودند .
زندگی در بخش خاوری خانه ، جریان داشت تا در سال 1354 خورشیدی ، ناصر تقوائی ، فیلمساز ایرانی از آن برای لوکیشن سریال دایی جان ناپلئون ، استفاده کرد .
در سال های دهه ی شست ، کم کم بیش تر بخش های سازه ، رها شده بودند و باغ پرنشاط و درختان انبوه آن ، رو به ویرانی رفتند .
در آغاز دهه ی 80 خورشیدی ، مالکیت این مجموعه به صورت 30 سهم در اختیار بازماندگان پرشمار حاج رحیم اتحادیه ، قرار داشت .
پشتیبانی افکار عمومی و مصوبه ی شورای شهر تهران ، سبب گردید تا سازمان زیباسازی شهر تهران ، این مجموعه را در سال 1394 ، خریداری کرده و کارهای حفاظتی و مرمتی لازم را انجام دهد .
13 )) رستوران کراس
شکم گردی این سفرمان به رستوران کراس در خیابان مدنی کنار کوچه ی نور ، اختصاص پیدا میکند . محیطی اگرچه کوچک دارد ولی جذاب و تمیز است ؛ غذاهایش هم بسیار خوب و خوش مزه هستند .
14 )) زورخانه ی شیر
زورخانه ها ، محوطه های جذابی هستند که تنها به فرهنگ ایرانی ، ویژه میشوند . ورزش های زورخانه ای ، خواهان های زیادی دارد .
محیط زورخانه ی شیر ، بسیار زیبا و هنرمندانه است . گود زورخانه ، میل ، کباده ، تخته سنگ ، جایگاه مرشد و تصاویر بسیاری از پهلوانان و ورزش کاران قدیم و جدید از جمله زنده یاد تختی از دیدنی های زورخانه ی شیر هستند .
در این زورخانه ، آموزش ورزش های زورخانه ای ویژه ی آقایان نیز انجام میشود .
از روز پیش با آقای طاهری ، مسؤول زورخانه که خود از ورزش کاران زورخانه ای همین جاست ، هماهنگ میکنیم تا درِ زورخانه را برای مان بگشاید و به ارائه ی راهنمایی و توضیحات بپردازد .
تاسیس این زورخانه به سال 1304 برمیگردد و بنیادگذار آن ، محمود طاهری است ؛ مدیریت کنونی با آقای علی طاهری میباشد .
زورخانه ی شیر در خیابان نبرد شمالی به مدت شست سال ، فعالیت دارد . هر شب دو تایم ورزشی به صورت سنتی و آموزشی در این زورخانه ، برقرار است .
از آن جا که نام شیر ، نماد قدرت ، پهلوانی و جنگاوری است ، چنین نامی را بر این زورخانه نهاده اند .
زنده یاد تختی ، جلال طلاجوران یا جلال چپه ، مصطفا طوسی ، مصطفا زاغی یا کلیائی ، هاشم عرقگیر ، طیب حاج رضائی ، کلهر ، مهدی قصاب ، مهدی کریمی ، باقر ترکه و شعبان جعفری از جمله پهلوانانی نامی بوده اند که به این باشگاه ، رفت و آمد داشته اند .
15 )) سردر باغ ملی
این سازه ی ارزشمند باشکوه در خیابان خمینی ، واقع شده است و ارزش دقیقه ها دیدن دارد .
سردر باغ ملی ، نامی است که مردم بر این سازه نهاده اند . این سازه در آغاز برای ایجاد دروازه ای برای ورود به میدان مشق که پادگانی نظامی بود ، ساخته شد و سردر میدان مشق ، نام گرفت .
اما هم زمان شدن سال های نخست ساخته شدن سردر با ساخت باغی همگانی در درون میدان مشق ، سبب شد تا مردم بر این سازه (( سردر باغ ملی )) ، نام نهند .
باغ ملی که موردعلاقه ی مردم شهر بود ، دیرزمانی پایا نماند و بر جای آن ، ساختمان های دولتی ، ساخته شد ؛ اما مردم هم چنان این نام را در یاد خود ، نگاه داشتند .
معماری سردر ملی از دروازه های قدیمی شهر تهران به ویژه دروازه ی دولت است که در جنوب باختری میدان توپ خانه ی قدیم ، قرار داشت .
از آن جایی که در این سال ها ، دیویزیون قزاق در میدان مشق ، زیر اداره ی روس ها بود ، گمان میرود شیوه ی معماری روسی نیز در معماری سردر ، نقش داشته است .
معمار سردر را استاد جعفر کاشی که از معماران صاحب سبک این دوران بود ، ذکر کرده اند .
سردر نخستین دربردارنده ی سه دروازه ی ورودی به تفکیک پیاده و کالسکه رو بود و دو قراول خانه در دو سوی دروازه ها ، قرار داشت .
در بالای دروازه ی میانی سردر ، اتاقی قرار داشت که محل دیده بانی و جایی برای نواختن نقاره به شیوه ی رایج زمان بود .
در مراحل گسترش میدان مشق ، قراول خانه های دو سمت ، برداشته شدند ؛ اما دروازه ها و نقاره خانه های فراز آن به همان صورت نخستین ماند .
نوشته های کاشی چسبانده شده به سردر ، دربردارنده ی مدیحه سرایی در وصف رضاخان سردار سپه ، فرمانده ی قشون و سفارش دهنده ی این سازه است .
شماری از کاشی های موجود در این جا از ساختمان قدیمی تر سردر که در جای دیگری در خاور میدان بود ، برداشته شده و بخشی از نوشته های تازه تر نیز توسط استاد حسین کاشی ساز ، ساخته شده است .
بر تارک دروازه ی چدنی و نفیس سردر ، نام استادکار هنرمندی که آن را ساخته ، محمدعلی کرمانی ، آمده است .
این دروازه ها در قورخانه ی تهران که مهم ترین مرکز صنعتی آن روز تهران بود ، ساخته شد و نمایشی از پیش رفت صنعت ساختمان در زمان خود به شمار میرفته است .
سردر باغ ملی در تاریخ دوم اردیبشهت 1376 با شماره ی 1968 در سیاهه ی آثار ملی قرار گرفته است .
16 )) کافه تاریخ معاصر
آقای حسین دهباشی را چند سالی هست از طریق مجموعه مستندهای تاریخ آنلاین و مصاحبه های مفصل با برخی از سران و مشاهیر تاریخی میشناسم ؛ زیرا خود من نیز به تاریخ معاصر ، علاقه ی بسیاری دارم .
حسین دهباشی که کارشناس تاریخ معاصر ایران است ، کافه ی زیبایی در خیابان وصال شیرازی دارد که جای جای آن ، پر است از نمادهای هم پیوند با این موضوع .
شما میتوانید در این کافه ، هم با منویی متنوع به شکم تان برسید و هم با دیدن موضوعات گوناگون تاریخی ، چشم و دل تان را به بهره برسانید .
این گنجینه ، خود در داخل یک خانه ی تاریخی جذاب ، برپا شده است .
تصاویر تاریخی از تهران ؛ تصاویر نخست وزیرها و صدر اعظم های معاصر ایران ؛ سرتیتر مهم روزنامه ها ؛ نشان های تاریخی ایران ؛ تصاویر مستندهای جذاب خشت خام ؛ نمونه امضاهای بسیاری از افراد تاریخ معاصر ؛ پول های ایرانی ؛ آهنگ های ایران ؛ پرچم های ایران ؛ کاریکاتورها ؛ تاریخ مجالس مشروطه و شورای اسلامی ؛ ورزش ایران و رادیو و تلویزیون در ایران ، بخش های گوناگون کافه هستند .