روستای ناهوک
پس از ناهار و بازدید از گنجینه ، راه میفتیم و میریم به سمت روستای ناهوک . در ناهوک با آقای ندرت زهی ، قرار دیدار دارم . پس از درود و احوال پرسی ، با ایشون ، کمی به روستاگردی میپردازیم . به سراغ دژ قدیمی و نیمه ویرانه ی روستا میریم که در دل خودش ، یه مسجد دیدنی و تاریخی هم داره .
از کوچه باغ ها ، نخلستان ها و کشتزارها هم دیدن میکنیم . مردمان این روستا هم همانند همه جای سیستان و بلوچستان ، گرم ، صمیمی و مهربون هستن . در هر کوچه و کشتزاری که باهاشون ، رو به رو میشم ، پس از خوش و بش به درخواست من برای عکس گرفتن ازشون ، نه نمیگن .
ناهوک ، دارای یه چشمه ی بزرگ و پرآب هم هست که آبی گوارا در اون ، روانه . آبی که میتونه به آبادانی این روستای بزرگ ، کمک شایانی بکنه . ناهوک ، خانه ی بهداشت ، ساختمون ورزشی ، مسجد و خونه های مسکن مهر هم داره .
شام رو مهمون آقای ندرت زهی هستم . سفره ای میچینن رنگ و وارنگ . به ویژه برنج شون ، خیلی توجهمو به خودش ، جلب میکنه = سه رنگه : قرمز ، زرد و سپید .
شب موقع خواب هم با لحافی ، رو به رو میشم که اونم رنگ و وارنگ و بسیار چشمنوازه . به نظرم رنگ و شادی در زندگی بلوچ ها ، خیلی خوب خودشو جا کرده .