کلیسای رفیع
سال ها پیش که اصلن یادم نمیاد که دقیقن چه سالی بوده با یکی از دوستان پدری که مسیحی بود به نام آقای واچیک سرکیسیان در روز جشن انگور رفتم به کلیسای رفیع ؛ صحنه ی شگفت انگیز برایم در آن روز ، این بود که زنان مسیحی ، همین که وارد کلیسا میشدند ، حجاب را از سر برمیداشتند و آزادانه به سمتی میرفتند یا برای نیایش و یا برای رقص و یا برای آشامیدن .
فضائی گرم و صمیمی بود ؛ همه با یک دیگر ، مشغول شادی بودند و آنان که برای راز و نیاز با پروردگارشان ، زمانی میخواستند به درون محوطه ی کلیسا میرفتند .
این خاطره در ذهنم ، ثبت شد ؛ سال ها پس تر ، هر چه کوشش کردم تا مجوز بازدید از این کلیسا را بگیرم با سختگیری هایی غیرمنطقی و غیرعقلانی ، رو به رو شدم ؛ تا آن که با بانو کلاری که ایشان هم از آشنایان پدری هستند ، آشنا شدم و ایشان ، مقدمات و شرایط حضور من در کلیسا و بازدیدم از آن جا را فراهم ساخت .
کلیسای رفیع را میتوان نامورترین کلیسای سطح شهر قزوین دانست که هنوز هم پابرجاست . از در بزرگ اصلی که انتهای کوچه ی رفیع در خیابان خیام جنوبی ، واقع شده ، وارد کلیسا میشویم ، در آغاز به حیاط میرسیم که بزرگ است . در سمت چپ ، ساختمان های اداری ، مسکونی و آموزشی و در سمت راست ، سالن اصلی کلیسا را که آجری است ، میبینم .
در سالن اصلی ، ردیف های صندلی و جایگاه کشیش ، دیده میشوند .