مگر میتوان به لرستان نرفت ؟
چند سالی بود که نام تنگی را در لرستان شنیده و درباره اش خوانده بودم به نام تنگ هلت یا هلد . چند بار هم میخواستم بدان جا بروم که میگفتند به دنبال بارندگی های سهمناک ، رفتن به این تنگ ، خطرناک است و حتّی باعث مرگ میشود . تعطیلی ها و محدودیت های کرونا نیز دو سال رفتن به این تنگ را به عقب انداخت ؛ تا آن که سرانجام با یک راهنمای مجرب و مسلط گردشگری به نام آقای سعید نوری ، قرار بر بازدید از این تنگ میگذاریم .
راستی مگر میتوان به لرستان نرفت ؟
همراه دوست خوش سفرم ، علی رضا حکم آوری ، راهی شهر ازنا شده و شب را در یک اقامتگاه بومگردی میگذرانیم و فردا صبحش به سمت آزادراه خرم آباد به اندیمشک ، به راه میافتیم . در میان دو تونل خرگوشان یک و دو ، خودروی مان را در جای مناسبی گذاشته و پس از مجهز شدن و خوردن مواد انرژی زا و کمی غذا ، راهی تنگ هلد میشویم ؛ گویا هلد ، نام گروهی بوده که در اطراف این مناطق ، زندگی میکرده اند .
در آغاز ورودمان به آب ، سردی آب ، بسیار حس میشود ولی کم کم بدن به این سردی دلچسب ، عادت میکند .
در بیش تر مسیر ، میتوان در رودخانه ، قدم زد ولی در جاهایی ، باید دست به شنا زد ؛ البته جلیقه ی رهایی پوشیده ایم که خیال مان را آسوده و امن میکند . جایی که بیش ترین خوشایندی را دارد ، همین جاهای ژرف و تنگ است که آب در فشار بالا و ژرفای زیاد ، ما را هم سفر خویش میسازد .
برای رفتن به تنگ هلد ، حتمن با یک راهنمای چیره ، همراه باشید و حتمن آب و هوا را بررسی کنید . همه ی پیمایش شما در تنگ ، نهایتن سه ساعت به درازا میکشد ولی لذتی که میبرید ، بسیار فراتر است .
پس از آب تنی ، شنا و پیمایش در تنگ هلد ، از همان راه آزادراه خرم آباد به اندیمشک ، کمی بالاتر میرویم تا به دره ی کول چپ برسیم . یک راه خاکی و شاخه ای را که با تابلوی آبشار کول چپ ، مشخص شده است ، پی میگیریم و به یک روستای کوچک میرسیم و از آن جا که دیگر وقت ، تنگ است و هوا در حال تاریک شدن ، تصمیم میگیریم در نزدیکی روستا ، کمپ کنیم . پس چادرهای مان را برپا کرده ، آتش را روشن و غذای مان را آماده میکنیم تا شب خوبی را در طبیعت زیبای لرستان بگذرانیم .
بامدادان که از خواب برمیخیزیم و ناشتایی را میخوریم ، خود را آماده ی یک دره پیمایی جذاب میسازیم . ورود به دره ی کول چپ ، بسیار هیجان انگیز و جالب است .
پیمایش دره ای با چندین حوضچه ی پرآب که یکی بر دیگری ، افزون میشود . آبی زلال و صاف که در برخی حوضچه ها ، شنا هم میکنیم . در بخشی از راه که کمی سخت گذرتر و دشوارتر میشود ، باید دقت بیش تری بنماییم تا به نقطه ی پایانی برسیم ؛
شوربختانه به خاطر فصل پاییز ، کم آبی دامنگیر و کم بارشی های پیشین ، آبشارهای بزرگ و کوچک میان دره ، همگی خشک شده اند و آبشار و حوضچه ی پایانی نیز خشک است ؛ اما پیمایش دره ای با عظمت ، زیبا و با سنگ های برجسته و دیدنی ، بسیار میچسبد .
در پایان از همراهی دوست خوبم ، علی رضا حکم آوری و راهنمای چیره ی لرستان ، سعید نوری ، سپاس ویژه دارم .