این اثر جهانی و بسیار شگفت آور در اطراف شهر شوش و در یکی از شاخه های راه شوش به شوشتر که دارای تابلوهای راهنما نیز می باشد ، جا خوش کرده است . از این اثر به خوبی ، نگه داری می شود و یگان میراث فرهنگی در ورودی آن ، مستقرّ است .
این اثر گران بها به دوره ی عیلامی ها ، باز می گردد . کاوش های فرانسویان در شوش ، شهرمندی ریشه داری را در جنوب باختری ایران ، آشکار ساخت . پیدایی نوشته هایی به دبیره ی میخی و زبان های سومری ، اکّدی و عیلامی ، نشان داده است که عیلام ، فرهنگی متشکّل از سرزمین های اوان ، شیاشکی ، انشان و شوشان بوده است . برای نخستین بار در نوشته های سده ی 26 پیش از زادروز ، به عیلام ، اشاره شده است . آن چنان که گواه های تاریخی ، نشان می دهد نابودی این شهرمندی دیرینه در سده ی هفتم پیش از زادروز به دست آشور بانی پال ، پادشاه آشور ، رخ می دهد .
محوّطه ی باستانی چغازنبیل ( دوراونتاش ) :
شهر باسیتانی دوراونتاش یا محوّطه ی باستانی چغازنبیل در سده ی سیزده پیش از زادروز ، توسّط اونتاش نیپریشیا ، پادشاه عیلامی ، ساخته شده است . فضاهای این شهر را سه حصار متّحدالمرکز ، جدا میکنند که در مرکز آن ها ، یک پرستشگاه مطبّق یا به اصطلاح باستان ، ذیقورات ، جای دارد . در طرّاحی شهر ، فضای میان حضارهای بیرونی و میانی ، عمدتاً به کاخ ها و خانه های شهر ، ویژه شده ؛ به گونه ای که سه کاخ در گوشه ی خاوری و در هم سایگی دروازه ی شاهی ، ساخته شده است . اندازه ی جدایی انداز میان حصارهای میانی و درونی به محلّه ی پاک ، نامدار و برای پرستشگاه های خدایان گوناگون در نظر گرفته شده است . بیش تر پرستشگاه ها نیز در این بخش ، کشف شده اند . فضای بسته در حصار درونی ، ویژه ی پرستشگاه مطبّق یا ذیقورات شده است .
این شهر در سال 640 پیش از زادروز ، توسّط آشور بانی پال ، پادشاه نامدار آشور ، تصرّف و ویران شد . کاوش های گسترده در این مخوّطه ی باستانی ، توسّط رومن گیرشمن ، باستان شناس فرانسوی در دهه های 50 و 60 میلادی ، رخ داد . در سال 1979 ، چغازنبیل با شماره ی 113 در سیاهه ی جهانی یونسکو به ثبت رسیده است .
ذیقورات :
ذیقورات ، واژه ای اکّدی است که در میان رودان و عیلام برای پرستشگاه های مطبّق ، بهره برداری می شده است .
ذیقورات چغازنبیل ، دارای طرحی چهارگوش بوده که درازای هر بر آن ، حدود 105 متر است . مصالح اصلی در برپاسازی آن و هم چنین سایر سازه های این مجموعه ، خشت و آجر می باشد .
هسته ی مرکزی طبقات ذیقورات ، همه از خشت ، تشکیل شده که با روکشی از آجر ، پوشانده شده است . پلّکان هایی در مرکز چهار سوی سازه ، قرار داشتند که به طبقه ی یکم ، پایان می یافتند . برای دسترسی به طبقات بالاتر ، از پلّکان بر جنوب باختری ، بهره برداری می شده است . این ذیقورات به دو نفر از مهم ترین خدایان عیلام یعنی اینشوشیناک و نیپریشیا ، پیشکش شده که پرستشگاه های اصلی آن ها در بالاترین نقطه ی این سازه ، واقع بوده است .
مراحل ساخت ذیقورات :
گیرشمن با کندن تونلی در پیشانی شمال باختری ذیقورات ، عقیده دارد که این سازه در دو مرحله ، ساخته شده است . در مرحله ی نخست ، طبقه ی یکم به صورت اتاق هایی با سقف های هلالی پیرامون یک حیاط مرکزی ، شکل گرفته بودند . در مرحله ی پسین ، حجم های هم پیوند با طبقات بالایی در میان حیاط مرکزی ، ساخته شدند . با برپایی طبقات ذیقورات و بسته شدن درهای اتاق های پیرامون حیاط ، دسترسی به این اتاق ها توسّط پلّکان هایی از راه سقف ، فراهم می شده است .
پرستشگاه نخستین اینشوشیناک که ورودی آن به سوی حیاط بوده به وسیله ی آجر و خشت ، پر شده و کاربری خود را از دست داده است .
پایگاه نگه داری و بازسازی چغازنبیل و هفت تپّه :
در سال 1377 خورشیدی برای جلوگیری از ویرانی هر چه بیش تر این شهر کهن ، طیّ هم راهی انجام شده میان سازمان میراث فرهنگی ایران ، یونسکو و بنیاد اعتباری ژاپن و هم کاری بنیاد کراتز فرانسه ( بنیاد جهانی نگه داری از سازه های خشتی ) ، طرح خوانشی نگه داری و بازسازی محوّطه ی باستانی چغازنبیل در زمینه های گوناگون دانشی ، آغاز گردید .
در این باره ، یک پایگاه همیشگی پژوهشی دربردارنده ی بخش های آزمایشگاه ، کارگاه نگه داری و بازسازی آثار ، کتاب خانه ، رایانه ، تالار نوشته ها ، گنجینه و بخش اداری در جای گنجینه ی هفت تپّه ، ایجاد و تجهیز شده است . چهارچوب همگانی پایگاه چغازنبیل و هفت تپّه بر دو بخش خوانشی و اجرائی ، جداسازی شده است . در بخش خوانشی این پایگاه ، مواردی مانند گردآوری داده ها ، مستندسازی خوانش های باستان شناسی ، معماری ، زمین شناسی ، شناخت موادّ و مصالح ، محیط زیست ، نگه داری و بازسازی ، ژئوفیزیک و جز آن ها ، گنجانده شده و در بخش اجرائی نیز انجام کارهای نگه داری و بازسازی مجموعه ی تاریخی بر پایه ی داده های به دست آمده در نظر گرفته شد .
هم اکنون وارد مجموعه ی شکوهمند چغازنبیل میشوم . در آغاز با دروازه های جنوب خاوری حصار میانی ، رو به رو می شوم .
حصار میانی شهر دوراونتاش ، دارای چهار ورودی بوده است که دو تای آن ها در بر جنوب خاوری و دو تای دیگر به ترتیب در برهای شمال خاوری و حنوب باختری آن ، قرار داشته اند . ار دو دروازه ی موجود در بر جنوب خاوری ، یکی ، مدّتی پس از ساخته شدن شهر ، بسته شده است . دروازه ی دیگر این بر که در کنار مجموعه ی پرستشگاه ها ، قرار دارد ، شاید در هنگام اجرای مراسم مذهبی ، مورد بهره برداری خانواده ی شاهی ، واقع می شده است . در درازای زمان با فرسایش برج های دروازه ، بخش هایی از آن ، بارها ، بازسازی شده است .
محوّطه ی پرستشگاه های خاوری :
این مجموعه در گوشه ی خاوری محوّطه ی حصار میانی ، واقع شده و دربردارنده ی چهار پرستشگاه است که در کنار یک دیگر ، ساخته شده اند . ورودی همه ی این پرستشگاه ها به سمت جنوب باختری می باشد . با توجّه به آجرنوشته های به دست آمده ، می توان خدایان موردپرستش در این پرستشگاه ها را شناسایی کرد که دربردارنده ی چهار پرستشگاه است :
پرستشگاه پینیکیر ، پرستشگاه اداد و شالا ، پرستشگاه شیموت و بلت الی و پرستشگاه نیراتب .
پرستشگاه خداوند پینیکیر :
نخستین پرستشگاه از مجموعه پرستشگاه های خاوری حصار میانی ، پرستشگاه پینیکیر است . نقشه ی آن ، همانند دو پرستشگاه کنارش می باشد . بر خلاف دیگر پرستشگاه های این مجموعه ، پرستشگاه یادشده ، تنها برای یک ایزد ، ساخته شده بوده است . پینیکیر از مهم ترین خدایان زن عیلامیان بوده است .
پرستشگاه خدایان اداد و شالا :
این پرستشگاه در مجموعه پرستشگاه های گوشه ی خاوری حصار میانی ، واقع است و نقشه ی آن ، همانند پرستشگاه های دو سوی می باشد . بر پایه ی آجرنوشته های به کار رفته در آن ، این پرستشگاه به خدای باد و باران ( اداد ) و همسر او ( شالا ) ، پیشکش شده است .
پرستشگاه خدایان شیموت و بلت الی :
سومین پرستشگاه از مجموعه پرستشگاه های خاوری ، پرستشگاه شیموت و بلت الی است و نقشه ای همانند دو پرستشگاه پیش از خود دارد . این پرستشگاه به خدای شیموت و هم سر او ، بلت الی ، پیشکش شده است . دو سکّویی که در این پرستشگاه ، دیده میشوند برای قراردادن تندیس خدایان بوده اند .
پرستشگاه خدایان ناپراتپ :
این پرستشگاه در کنار سه پرستشگاه پینیکیر ، اداد و شالا ، شیموت و بلت الی در گوشه ی خاوری حصار میانی ، ساخته شده و نقشه ای متفاوت با این پرستشگاه ها دارد . این پرستشگاه ها به هشت خداوند که به نام عمومی ناپراتپ ، نامدار بوده اند ، پیشکش شده و از چهار اتاق کوچک ، تشکیل شده است .
راه های پیوندی آجرفرش :
راه های تردّد کهن و راه های پیوند میان ساختمان ها و پرستشگاه های موجود در محوّطه ی حصار میانی ، نشان می دهد که جای قرارگیری آن ها بر پایه ی نقشه و طرحی از پیش تعیین شده ، انجام گرفته است . این راه ها که بیش تر دروازه ها و پرستشگاه ها را به یک دیگر ، پیوند می داده اند ، دارای کف فرشی از تکّه های گوناگون آجر بوده و به ترتیب زیر می باشند :
1 ) راه های تردّد از دروازه ی بر شمال خاوری حصار میانی
2 ) راه های تردّد از دروازه ی بر جنوب خاوری حصار میانی
3 ) راه های تردّد از دروازه ی بر جنوب باختری حصار میانی
آجرنوشته ها :
در کاوش هایی که در محوّطه ی چغازنبیل ، صورت گرفت ، بیش از پنج هزار آجرنوشته به دست آمده است . در این نوشته ها از پادشاهی به نام اونتاش نیپریشیا ، سده ی سیزده پیش از زادروز ، پسر هومیان نومنا ، شاه انشان و شوش ، یاد می شود . به گزارش متون ، اونتاش نیپریشیا ، شهر دوراونتاش ( چغازنبیل امروزی ) را ساخت و در آن پرستشگاه ، مطبّق ذیقورات را برای خدایان اینشوشینیک و نیپریشیا ، برپا کرد . او هم چنین پرستشگاه هایی نیز برای خدایان گوناگون دیگر ، ساخته است . آثار و نشانه های به دست آمده ، نشان می دهد که سازندگان ایلامی در پیرامون ذیقورات ، هر ده برج ، یک رده از آجرهای نوشته دار را به کار برده اند که در بدنه ی ذیقورات ، شایان دیدن است . در یکی از متن های ایلامی چغازنبیل ، چنین میخوانیم :
« من ( اونتاش نیپریشیا ) با آجرهای طلایی رنگ ، نقره ای رنگ ، سنگ های عقیق سیاه ، سنگ های سپید و سنگ های … این پرستشگاه مطبّق را ساختم و به خدایان نیپریشیا و اینشوشینیک از محلّه ی مقدّس ، هدیه کردم . کسی که آن را ویران کند و کسی که آجرهای آن را منهدم کند ، کسی که طلا و نقره اش را ، سنگ های عقیق سیاه ، سنگ های سپید و سنگ های … و آجرهایش را بردارد و به محلّ دیگری ببرد ، باشد که نفرین خدایان محلّه ی مقدّس نیپریشیا ، اینشوشیناک و کریریشا بر سرش ، نازل شود و باشد که نسل او در زیر خورشید ، برچیده شود .
دروازه ی پلّکان شمال خاوری
این پلّکان نیز مانند پلّکان جنوب خاوری ، تنها امکان دسترسی به طبقه ی نخست را فراهم می کرده است . در کنار این دروازه ی پلّکان ، یک سکّوی بزرگ آجری هست که در برابر صحن بزرگ شمال خاوری حصار درونی ، قرار گرفته است و شاید در پیوند با مراسم مذهبی ویژه ای بوده است . در دو سوی این دروازه ی پلّکان نیز تندیس های سفالین گاو و یا شیر ـ عقاب ، قرار داشته اند .
سکّوهای گرد کنار ذیقورات
سکّوهای گرد که در صحن های شمال خاوری ( ویران شده ) ، شمال باختری و جنوب باختری در کنار ذیقورات و دروازه های پلّکان آن ، قرار دارند به احتمال بسیار در مراسم آیینی به کار می رفته اند . در بر جنوب باختری ، یکی از این سکّوها ، توسّط بانو گیرشمن به گونه ی نیمه ، بازسازی شده است . بدبختانه به دلیل فرم بازسازی ، این سکّو به نادرستی در باور مردم عامّی به عنوان ساعت آفتابی ، شناخته شده است .
پرستشگاه خداوند نیپریشیا
این پرستشگاه که بیرون از حصار درونی و در گوشه ی شمالی آن ، قرار دارد ، وابسته به یکی از مهم ترین خدایان ایلامی به نام نیپریشاست .
پرستشگاه هیشمیتیک و روهوار تیر
پرستشگاهی که وقف این دو خدا شده در پیشانی شمال خاوری حصار میانی ، واقع است . در حیاط پرستشگاه هیشمیتیک و روهوار تیر ، کوره ای ، یافت شده است که برای پخت سفالینه ها به کار می رفته است . این پرستشگاه از دو بخش کاملاً مشخّص و شایان جداسازی از یک دیگر ، تشکیل شده است .
پرستشگاه خداوند ایشنی قَرَب
پرستشگاه ایشنی قَرَب در پیشانی شمال باختری ذیقورات ، واقع شده و ورودی آن در درون محوّطه ی حصار درونی می باشد . ایشنی قَرَب در اصل ، یکی از خدایان میان رودان بوده که در ایلام نیز پرستش می شده است .
پرستشگاه خداوند کریریشا
این پرستشگاه که در پای ذیقورات و در پیشانی شمال باختری آن ، واقع شده برای خدای کریریشا ، ساخته شده است . ورودی پرستشگاه یادشده در درون محوّطه ی حصار درونی ، واقع است . در یکی از اتاق های این پرستشگاه ، یک کوره ی پخت سفال نیز یافت شده است . چم واژه ی ایلامی کریریشا ، خدای بزرگ می باشد . این خدا به ویژه در هزاره ی دوم پیش از زادروز ، دارای پرستشگاه هایی در شهرهای گوناگون بوده است . از جمله در شهر لیان باستانی که در هم سایگی بوشهر ، واقع است ، شواهدی دال بر بودن پرستشگاهی برای او هستند .
پرستشگاه های شمال باختر :
از جمله نیایشگاه های شناخته شده در شهر دوراونتاش ، سه نیایشگاه زیر از جایگاه ویژه ای ، برخوردارند . این پرستشگاه ها در کنار حصار درونی ، در پیشانی شمال باختری ذیقورات ، قرار دارند . این پرستشگاه ها برای خدایان ایشنی قَرَب ، کریریشا و نیپریشا ، ساخته شده است .
از ویژگی ها گیرای توجّه و دیدنی این سازه ی بزرگ و زیبا ، نقش کف پای کودکی است که روی آن را با شیشه پوشانده اند . هم چنین یک نوشته با خطّ میخی در بر جنوبی پرستشگاه به چشم میخورد که بر روی یک آجر ، نوشته شده است . یک لولای در تقریباً بزرگ سپیدرنگ هم در گوشه ای از پرستشگاه ، دیده می شود . بودن راه های آب زیرسازه ای ، نشان از بهره بردن از سامانه ی لوله کشی در هنگام بودن زندگی در این پرستشگاه می باشد . گام نهادن در پرستشگاه ذیقورات چغازنبیل که یکی از آثار پرافتخار ایران است به راستی مایه ی نازش می باشد .