جمعه 7 اردیبهشت 1403
خانه / روستاها / روستای آقچه دام

روستای آقچه دام

آقچه دام

روستای آقچه دام

روستای آقچه دام ، روستای بسیار کوچکیست در شهرستان آوج ؛ بخش آب گرم که از قزوین ، 100 کیلومتر فاصله دارد . برای رسیدن به این روستا ، به سمت تاکستان و سپس خرم دشت می روم ؛ پس از خرم دشت ، راه سمت چپ را میروم که به سوی بویین زهرا میرود . در میانه های این راه ، وارد راه روستای برزلجین میشوم در سمت راستم .

به روستای رزک که می رسم ، وارد راه سمت چپ و سپس راه سمت راست میشوم . راه را پی میگیرم تا به راه خاکی روستای آقچه دام در سمت راستم میرسم . این راه 100 کیلومتری را در یک ساعت و نیم میپیمایم . در روستا به دنبال یکی از اهالی میگردم تا راهنما و میزبانم باشد . یک خانواده ی خون گرم را پیدا میکنم و به درون خانه ی شان میروم .

با آقای خمسه ، پدر خانواده ، گرم سخن میشوم . چماره ی نام آقچه دام را نمیداند ولی برخی از اهالی میگویند که به چماره ی جاییست پر از گنج . حدود 50 نفر جمعیت غیرساکن دارد که به کارهای کشاورزی گندم و دامداری ، مشغولند . از اطراف با روستاهای رزک ، قاراقاج و افشار محمد ، هم سایه است .

خانواده های خمسه ای ، سلطانی ، زارعی ، صفوی و عطائی در این روستا ، زندگی میکنند . آب آشامیدنی از چشمه ای در اطراف روستا ، فراهم میشود . برق هم دارد و گاز لوله کشی از سال 1396 ، آمده است . به دلیل کمی جمعیت ساکن ، دهیار ، شورا ، مدرسه و حتا مسجد ندارد .

یک گورستان کوچک در مرکز روستاست که گورهای قدیمی اش ، سنگ چین هستند . اهالی ، ترک زبانند . بیش تر خانه های کاه گلی و خشتی روستا ، ویران شده است و چند خانه ی تازه ساز به چشم میخورند . یک رودخانه ی فصلی کوچک هم از کنار روستا میگذرد .

اهالی از تملک زمین های هکتاری شان در اطراف روستا ، توسط اداره ی منابع طبیعی ، گلایه مندند . از من خواستند ناقل و راوی گلایه ی شان به مسوولین باشم .

آقچه دام

تنی چند از اهالی آقچه دام

آقچه دام

آقچه دام

آقچه دام

آقچه دام

بخشی از زمین های موردگلایه ی اهالی

آقچه دام

 

درباره ی اشکان هاشمی

اشکان هاشمی هستم ملقّب به مرد همیشه در سفر ؛ زاده ی 6 اردیبهشت 1362 ؛ دل داده ی ایران و تاریخ و طبیعت بی مانندش . سفر رو به صورت رسمی و ثبت شده از 14 اردیبهشت 1385 با سفری دلچسب به استان آذرآبادگان باختری ، آغاز کردم

مطلب پیشنهادی

یه بار دیگه تهرون

یه بار دیگه تهرون

یه بار دیگه تهرون سه نفر میشیم ؛ من و میرحسین و پارسا و یه …

یک دیدگاه

  1. اینجا وطن من روستای پدری منه
    فوق العاده ارام و لذت بخشه برای من
    و برای من پر از خاطرات کودکیه
    حتما پیگیر باسید اب اشامیدنیش برسه ب روستا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.