1 )) یکی از زیباترین و دیدنی ترین گرمابه های شهر قزوین ، گرمابه ی صفاست که در پایان خیابان مولوی ، قرار گرفته و امروزه به رستوران سنّتی ، تبدیل شده است . این گرمابه که به گرمابه ی حاج محمّدرحیم نیز شناخته میشود ، از آثار دوئره ی قاجار و به سال 1259 کوچی ماهی به دست حاجی حسن پسر حاجی عبدالله تبریزی ، ساخته شده است .
2 )) سازه ی گرمابه ، حدود 1650 متر مربّع است ؛ البتّه پیش از ساخت خیابان مولوی ، گستره ی گرمابه به بیش از 2000 متر میرسیده است .
3 )) از دری که به خیابان مولوی ، باز میشود ، وارد گرمابه میشویم و پس از پیمودن پلّکانی اندک به سربینه میرسیم . این در ، در اصلی گرمابه نبوده ؛ چرا که در اصلی به دنبال خیابان کشی ، ویران شده و این در ، جایگزین آن گشته است . دریست چوبی با کلون هایی متفاوت برای زنان و مردان . روی در با فلز ، اراسته شده و بر بالای آن نیز نوشته ای ، دیده میشود .
نوشته ی بالای در بدین شرح است :
این همایون طاق و این نزهت سرای دلپذیر / از صفایش ، اصفیا خواندند حمّام صفا
الملک لله
چون شد از سعی شه ملک فنا محو علی / ابن خیرالحاج عبدالله تبریزی بنا
از پی تاریخ انجامش ، سروش غیب گفت / وه چه حمّام صفا لایق باخوان صفا
که سال 1295 به دست میآید .
نقش دو سرباز با پوشش صفوی بر دو سوی در ورودی گرمابه ، کنده کاری شده که البتّه رنگ باخته اند . بالای در ورودی و زیر نوشته ی سردر ، کاشی کاری زیبایی ، دیده میشود . چهارچوب در ورودی نیز کمی تورفتگی دارد . نوشته ی سردر هم به رنگ آبی لاجوردی است .
4 )) دیواره ی بخش سربینه ، سپیدرنگ با نوارهای آبی ، طرّاحی شده است و چون گرمابه به رستوران ، تبدیل شده با آویزهای گوناگونی ، آراسته گشته است . هم چنین شوربختانه ، بخش هایی چند از دیواره ی سربینه به دلیل نمناکی ، دچار اسیب شده اند . در دیواره های سربینه ، ایوانچه های کوتاه و کوچکی هم تعبیه شده اند . چهار سنگ آب در چهارسوی سربینه از جنس مرمر ، وجود دارند که برای پاشویی میباشند . ستون های تیره رنگی در سربینه و در استخر گرمابه از جنس سنگ عبق ، دیده میشوند که بسیار ظریف ، کار شده اند . یک حوض مرمرین کاشی کاری شده ی زیبا نیز در میانه ی سربینه و درون بخش کفش کن ، هست که دارای فوّاره میباشد . خود این حوض در میانه ی یک هشت بر مرمرین ، قرار گرفته است .طاق های زیبای سربینه نیز مثال زدنی و دیدنی هستند . کف این بخش از گرمابه از سنگ مرمر صیقل داده شده میباشد . در این بخش و درون بخش کفش کن ، پاته ای سنگی ، دیده میشود که به گفته ی آقای زمانی ، صندلی داماد بوده است و تکیه گاه آن ، مورد سرقت قرار گرفته است . در سمت شمال خاوری سربینه ، دری هست که به آب انبار گرمابه ، باز میشود .
صندلی داماد
5 )) در جنوب محوّطه ی شربینه ، استخر ، قرار گرفته است که دایو پرش هم دارد . هعم چنین آب راه اضطراری نیز در این بخش ، دیده میشود .
6 )) از سمت جنوب خاوری و از راه استخر گرمابه و در کنار دست شویی های نوساز ، دری ، باز میشود به سمت بخش دیگری از گرمابه . این بخش نیز دارای زیبایی چشمنوازیست . حوضی کوچک تر از حوض سربینه ی مردانه ، ستوهای هم رنگ بخش مردانه و طاق های کوتاه تر از بخش سربینه . راه این بخش به استخر با تیغه ای ، بسته شده است . کف این بخش نیز از سنگ مرمر است . واجبی خانه هم که جایی بوده برای زدودن موهای زائد بدن در کنار این بخش ، دیده میشود .
7 )) به پشت بام هم میرویم ؛ هنوز هواکش های سفالی جالب در این جا ، دیده میشوند . به گفته ی آقای زمانی ، این هواکش ها در زمستان ، قیرگونی میشده اند تا از ورود سرما به گرمابه ، خودداری کنند .
7 )) در ورودی زنانه نیز با دو کلون متفاوت در کوچه ی کناری گرمابه ، قرار دارد .
8 )) به گفته ی آقای زمانی ، این گرمابه ، یکی از گرمابه های سیاسی ایران آن دوره بوده ؛ چرا که برخی تصمیمات سیاسی شایان توجّه ، درون این جا ، گرفته میشده است .
9 )) در بخش جنوبی بخش دوم گرمابه ی مردانه ، جایی است که منبع 20 هزارلیتری نفت برای گرم کردن آب گرمابه ، در آن جا ، قرار داشته است .
زینب ، میرحسین و من