چشمه ی زیتک

چشمه ی زیتک ( 11 مهر 1393 ) علی رضا هاشمی

1 )) ساعت حرکت ، 03 : 8 و کیلومتر خودرو بر روی شماره ی 150025 است و هنگامی که به محلّ پارک خودرو میرسم ، ساعت ، 13 : 9 و کیلومتر ، 150065 میباشد . یعنی یک ساعت و ده دقیقه البتّه با ده دقیقه هدررفت وقت برای انتظار راهنما و 40 کیلومتر راه از کاسپین ( قزوین ) تا محلّ استقرار خودرو .

2 )) راه از راه کهن کاسپین ( قزوین ) به رشت است . در روستای محمودآباد با راهنمای چشمه ، آقای وحید چگینی ، قرار دارم تا با همراهی یک دیگر به سوی چشمه برویم .

3 )) پس از آمدن راهنما و گذر از روستای حسین آباد به شهرک آقابابا میرسیم . راهنما با وانتش و من با خودروی خودم . راه روستای زیتک از این شهرک ، جدا میشود . وارد این راه شده و به سوی روستا میرویم .

4 )) بدبختانه ، راه این محدوده ( از آقابابا تا زیتک ) ، بسیار نامناسب است ؛ آسفالت ها ، عموماً ، شسته و خراب شده و برآمده اند و اگر بی حواس و نابلد برانیم به خودرو ، زیان سختی میرسد . برای همین است که من ، خودروی خود را در محلّی به نام حاجی آباد با راهنمایی آقای چگینی ، پارک کرده و مانده ی راه را تا روستای خرکان بالا با وانت میرویم .

5 )) راه از سه راهی خرکان بالا تا خود روستا ، خاکی است که به هزار آسفالت میارزد . البتّه تنها این بخش راه ، خوب و مناسب است .

6 )) به روستای خرکان بالا میرسیم ؛ روستای محلّ سکونت خانواده ی آقای چگینی . پس از انجام دادن کارهای کوچک آقای چگینی در خانه اش با وانت به سوی چشمه میرویم .

7 )) راه از این روستا تا چشمه ، اگرچه بسیار دست نخورده ، دیدنی و فراعادیست ؛ ولی برای خودروهای سواری ، هرگز مناسب نیست . حتّی وانت هم جاهایی را با زحمت ، گذر میکند .

8 )) سرانجام در ساعت 11 ، پس از یک ساعت گذراندن راه با وانت و گذراندن 27 کیلومتر به روستای دورافتاده ، رهاشده و خلوت کوره رود میرسیم که به جز سه نفر باغبان و خانه های خالی و رهاشده ی روستا ، هیچ کس دیگری در آن ، دیده نمیشود .

9 )) باید وانت را در این روستا بگذاریم و مانده ی راه را کوهپیمایی بکنیم . حرکت در ساعت یازده ، آغاز شده و در ساعت 11 و 35 به پایان میرسد ( بی ایستادن و استراحت )

10 )) راه کوهپیمایی ، بسیار ساده است و تنها دو سربالایی تند دارد . در راه ، یک جویبار آب هست ؛ برای بهره برداری بردارید ! در راه ، درختان انار ، تمشک ، سماق و زیتون هم هستند . راه ، پاکوب شده و مشخّص است ولی پایان راه را باید با ریزبینی بپیمایید تا بتوانید چشمه را بیابید .

11 )) کتاب ارزشمند مینودر ، چاپ 1337 ، جلد نخست ، برگه ی 856 :

( در قریه ی زیتک قاقزان در دو کیلومتری آبادی ، چشمه ی آب گرم ملایمی است که حرارت آن را 44 درجه ، ذکر کرده اند . این آب هم املاحی دارد که دارای خواصّ طبّی است . در ایّام تابستان از نقاط دور و نزدیک به آن جا آمده و از آب آن ، استفاده میکنند . )

12 )) چشمه در چاله ای کوچک ، قرار گرفته است و آب آن به روش بسیار گیرایی ، در حال قل زدن است . از قل زدن آن ، فیلم گرفتم . هم چنین بوی گوگردی اندکی از آب چشمه ، دریافت میشود و درون آن ، کاملاً لجنی و آلوده است .

13 )) پیش از آن که به چشمه برسیم ، آقای چگینی ، گفته بود که آخرین بار حدود سه سال پیش بوده که به چشمه آمده و لاشه ی پرندگان را در اطراف آن ، دیده است ؛ برای همین و هم چنین مرگ چند خر به دنیال نوشیدن آب چشمه ، اهالی ، آن را زهرآگین میدانند ولی سخن او را باور نکردم و ناشی از اغراق دانستم ؛ امّا هنگامی که به چشمه رسیدیم ، لاشه ی دو پرنده ی کوچک در کنار چشمه ، افتاده بود .

14 )) نکته ی گیرای دیگر ، این که اگرچه آب در حال جوشیدن و قل قل زدن هست ولی هرگز چاله از آب ، پر نشده و آبی به بیرون چاله ، روان نمیشود .

15 )) اهالی روستاهای اطراف ، اعتقاد دارند که این آب برای درمان جوش ها و زخم های پوست ، خارش آن و هم چنین کمردرد ، بسیار خوب است و آقای چگینی هم دو ظرف خالی همراه خود را پر از این آب کرد تا ببرد .

16 )) نقطه ی جی پی اسی چشمه : 36 درجه و 34 دقیقه ی شمالی 49 درجه و 44 دقیقه ی خاوری بلندای چشمه از رویه ی دریا بر پایه ی جی پی اس : 869 متر

17 )) دیدن این چشمه در نقطه ای دور از دست انسان و در آرامشی زیبا و کامل ، بسیار بسیار به من ، انرژی داد .