در سفر استانی زنجان ، اون وقتی که داشتیم دنبال غار خرمنه سر در نزدیکی روستای شانشین در منطقه ی طارم زنجان میگشتیم با دوستان عزیزی از این روستا ، آشنا شدیم = اصغر و اکبر ، دو تا از این دوستان ، با هم دیگه ، برادر بودن . پس از سفر استان زنجان ، دوستی مون با این دو تا پسر نازنین ، ادامه پیدا کرد و در سال 88 هم تصمیم گرفتیم دوباره بریم روستاشون که نامش رو به ده بهار ، عوض کرده بودن و ضمن تجدید دیدار با این عزیزان ، از یه پیشوازاده هم در نزدیکی روستا ، دیدن بکنیم ؛ تازه تجربه ی زیتون چینی هم کسب و موتورسواری هم کردیم . شام و خواب رو هم در خونه ی اکبر و اصغر بودیم ؛ خونواده ی خوب و مهمون نوازی بودن . پیشوازادگان هاشم و عوف که ما از ساختمونش ، بازدید کردیم ، خیلی قدیمی نبود ؛ فقط ضریح چوبی سبزرنگی داشت .
هم سفرام در این سفر یک روز و نیمه = حسن ترابی و محمّد کوچک تبار بودند .