روستای نسا
یکی از بهترین روستاگردیام با چند تا هم سفر خوب و پایه ، سفر یک روزه مون بود به روستای نسا . روستایی در 115 کیلومتری شمال خاوری قزوین با دو ساعت و نیم فاصله ی زمانی . این روستای کوچولو در بخش مرکزی قزوین ، الموت خاوری با مرکزیت معلم کلایه ، واقع شده . برای گشت در این روستا و اقامت مون با آقای فتاحیان ، از ساکنان همیشگی این جا ، قرار میذارم ؛ ایشون رو از راه بخشداری ، پیدا میکنم . مردی که با آغوشی باز ، ما رو به حضور میپذیره و ازمون به گرمی ، پذیرایی میکنه .
هنگامی که به خونه ی آقای فتاحیان میریم با همسر ایشون هم دیدار میکنیم ؛ زن و شوهری مهربان و صمیمی در خونه ای گرم در یکی از روستاهای کوچیک استان قزوین .
نام روستای نسا ، شاید از داستان هایی ، برگرفته شده باشه که درباره ی ارباب قدیمی این منطقه ، گفته میشه ؛ اربابی که دارای سه فرزند بوده = دو پسر و یک دختر . نام دخترش ، نسا بوده و این بخش از زمین هاش رو به دخترش میده تا با ایل و تبارش ، ساکن اون جا بشن .
روستای نسا ، جمعیت همیشگی چندانی نداره و بیش تر ساکنانش که شاید به 100 نفر برسن ، کارمند و کارگر هستن که در روزهای گرم سال به روستا میان و برای چند روزی در روستا ، اقامت دارن . خونواده ی دونفره ی آقای فتاحیان رو میتونیم از معدود خونواده های همیشگی ساکن در روستا بدونیم . زبان مردم ، تاتی هست و روستاهای اطراف ، سیلیکان ؛ سراج محله ؛ روچ بالا ؛ زوارک و خوبان هستند .
برخی از بزرگان خانواده ها که در روستا ، زندگی میکنن ، آقایان علی اکبر باقری ( که خود ، رابط اهالی با بخشداریه . ) ، عباس صفری ، داراب باقری ، نایب علی فتاحیان ، مرتضا فتاحیان ، جعفر صفری ، سیروس یوسفی ، رمضان یوسفی ، بزدان بهرامی ، اردشیر باقری و باقر باقری هستند .
نسا ، فاقد مدرسه ، مسجد ، خانه ی بهداشت ، شورا و دهیاره . آب آشامیدنی اون،حدود 35 سالیه که از روستای روچ بالا کشیده شده و حدود 14 ساله که دارای برق شده .
یه سری هم به گورستان روستا میزنیم که در بالادست هست ؛ خیلی قدیمی و خیلی بزرگ نیست . یه جویبار کوچیک هم از کنار روستا میگذره که یه چشمه رو در کنار خودش ، جای داده .
توی خونه ی باصفای آقای فتاحیان ، میتونیم از کلبه ی درختی باحالی که درست کرده هم دیدن و عکسبرداری بکنیم .
اینم سفره ی ناهارمونه که با هنرمندی بانو فتاحیان ، فراهم شده .