باز هم تهران زیبا …. البتّه نه برای زندگی ؛ که برای تفریح .
امروز ، یک شنبه که تعطیل رسمی است برای بازدید از دو جای دیدنی تهران بدین شهر میروم ؛ دوست خوبم ، مهدی وفائی نیز از قم میآید .
1 )) بوستان نهج البلاغه
برای دسترسی بدین بوستان ، وارد بزرگ راه آزادگان ؛ سپس بزرگ راه همّت و پس از آن ، بزرگ راه اشرفی اصفهانی میشوم . در یکی از چهارراه های این بزرگ راه ، خیابان سمت راست به سوی بوستان نهج البلاغه میرود که با تابلوی راهنما نیز مشخّص شده است . پایان این خیابان به بوستان نهج البلاغه میرسد . خودرو را میتوان به درون پارکینگ بوستان برد که مستلزم پرداخت 20 هزار ریال است و یا در همین خیابان ، پارک کرد . ساعت کاری پارکینگ تا یک بامداد میباشد .
بوستان نهج البلاغه از بزرگ ترین و زیباترین بوستان های تهران است که به مناسبت نامش ، پر از سنگ افراشته های بلندیست درباره ی پیشوای یکم شیعیان و سخنانی از او که در جای جای بوستان ، نصب شده اند .
بر سنگ نوشته ی اصلی ، چنین نگاشته اند :
الله
عزّ من قنع و ذلّ من طمع
نهج البلاغه
عزّت در قناعت است و ذلّت در زیادت طلبی
فاز اوّل این بوستان به مساحت سی و پنج هکتار در تاریخ هفتم آذر ماه یک هزار و سی سد و هشتاد و هشت توسّط جناب آقای دکتر قالیباف ، شهردار محترم تهران ، افتتاح شد .
1388 سال اصلاح الگوی مصرف
برخی از دیگر سنگ نوشته های بوستان ، عبارتند از :
1 ))
از علی آموز اخلاص عمل / شیر حق را دان منزّه از دغل
در غزا بر پهلوانی ، دست یافت / زود شمشیری برآورد و شتافت
او خدو انداخت در روی علی / افتخار هر نبیّ و هر ولی
آن خدو زد بر رخی که روی ماه / سجده آرد پیش او در سجده گاه
در زمان انداخت شمشیر آن علی / کرد او کاندر غزایش کاهلی
گشت حیران آن مبارز زین عمل / وز نمودن عفو و رحمت بی عمل
گفت بر من تیغ تیز افراشتی / از چه افکندی مرا بگذاشتی ؟
در شجاعت ، شیر ربّانیستی / در مروّت خود که داند کیستی ؟
2 ))
من کنت مولاه فعلیّ مولاه اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه
زین سبب پیغمبر بااجتهاد / نام خود و آن علی مولا نهاد
گفت هر کاو را منم مولا و دوست / ابن عمّ من علی مولای اوست
کیست مولا ؟ آن که آزادت کند / بند رقّیّت ز پایت برکند
چون به آزادی ، نبوّت هادیست / مؤمنان را ز انبیا آزادیست
ای گروه مؤمنان ، شادی کنید / هم چو سرو و سوسن ، آزادی کنید
لیک میگویید هر دم شکر آب / بی زبان چون گلستان خوش خضاب
بی زبان گویند سرو و سبزه زار / شکر آب و شکر عدل نوبهار
3 ))
خطبه ی 16 نهج البلاغه
فضائل اخلاقی امام ( ع )
به خدا سوگند کلمه ای از حق را نپوشاندم ؛ هیچ گاه دروغی نگفته ام ؛ از روز نخست به این مقام خلافت و چنین روزی ، خبر داده شدم ؛ آگاه باشید همانا گناهان چون مرکب های بدرفتارند که سواران خود ( گناه کاران ) را عنان رهاشده در آتش میاندازند ؛ امّا تقوی چونان مرکب های فرمانبرداری هستند که سواران خود را عنان بر دست ، وارد بهشت جاویدان میکنند .
حقّ و باطل ، همیشه در پیشکارند و برای هر کدام ، طرفدارانی است ؛ اگر باطل ، پیروز شود ، جای شگفتی نیست ؛ از دیرباز چنین بوده و اگر طرفداران حق ، اندکند ؛ چه بسا روزی ، فراوان گردند و پیروز شوند ؛ امّا کم تر اتّفاق میافتد که چیز رفته ، بازگردد .
4 ))
مناجات توحیدیّه
علی علیه السّلام
اللّهمّ انت اهل الوصف الجمیل و التّعداد الکثیر ؛ ان تؤمل فخیر مأمول و ان ترج فخیر فاکرم فرجو . اللّهمّ و قد بسطت لی فیما لا امدح به غیرک و لا اثنی به علی احد سواک و لا اوجهه الی معادن الخنیبه و مواضع الرّیبه و عدلت بلسانی عن مدامح الادمییّن و الثّناء عن المربوبین المخلوقین .
خدایا تویی سزاوار ستایش های نیکو و بسیار و بی شمار تو را ستودن ؛ اگر تو را آرزو کنند ، پس بهترین آرزویی و اگر به تو ، امید بندند ، بهترین امیدی . خدایا ، درهای نعمت بر من گشودی که زبان به مدح غیر تو نگشایم و بر این نعمت ها ، غیر از تو را ستایش نکنم و زبان را در مدح نومیدکنندگان و آنان که مورداعتماد نیستند ، باز نکنم .
نیایش امیرالمؤمنین علیه السّلام
5 ))
حکمت 94 نهج البلاغه
شناخت خوبی ها و نیکی ها
خوبی ، آن نیست که مال و فرزندت ، بسیار شود ؛ بلکه خیر ، آن است که دانش تو ، فراوان و بردباری تو ، بزرگ و گران مقدار باشد و در پرستش پروردگار در میان مردم ، سرافراز باشی ؛ پس اگر کار نیکی انجام دهی ، شکر خدا به جا آوردی و اگر بد کردی از خدا ، آمرزش خواهی . در دنیا جز برای دو کس ، خیر نیست یکی گناه کاری که با توبه ، جبران کند و دیگر نیکوکاری که در کارهای نیکو ، شتاب ورزد .
6 ))
مسلم اوّل شه مردان علی / عشق را سرمایه ی ایمان علی
از ولای دودمانش زنده ام / در جهان ، مثل گهر تابنده ام
خاکم و از مهر او آیینه ام / میتوان دیدن تو را درسینه ام
از رخ او ، فال ، پیغمبر گرفت / ملّت حق از شکوهش ، فر گرفت
مرسل حق کرد نامش بوتراب / حق ، یدالله خواند در امّ الکتاب
هر که دانای امور زندگیست / سرّ اسمای علی داند که چیست
شیر حق ، این خاک را تسخیر کرد / این گل تاریک را اکسیر کرد
7 ))
الانسان و القوانین الالهیّه
علی علیه السّلام
امّا بعد فانّک لست بسابق اجلک و لا مرزوق ما لیس لک . واعلم بانّ الدّهر یومان : یوم لک و یوم علیک و انّ الدّنیا دار دول فما کان منها لک اتاک علی ضعفک و ما کان منها علیک لم تدفعه بقوّتک .
انسان و مقدّرات الهی
پس از یاد خدا و درود، تو از اجل خود ، پیشی نخواهی گرفت و آن چه که روزی تو نیست به تو نخواهد رسید و بدان که روزگار ، دو روز است :
روزی به سود تو و روزی به زیان تو و همانا دنیا ، خانه ی دگرگونی هاست و آن چه به سود تو و از آن توست هرچند ناتوان باشی ، خود را به تو خواهد رساند و آن چه که به زیان توست هرچند توانا باشی ، دفع آن نخواهی کرد .
8 ))
انّی اکره لکم ان تکونوا سبّابین و لکنّکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتم حالهم کان اصوب فی القول و ابلغ فی العذر و قلتم مکان سبّکم ایّاهم ؛ اللّهمّ احقن دمائنا و دمائهم و اصلح ذات بیننا و بینهم و اهدهم من ضلالتهم حتّی یعرف الحقمن جهله و یرعوی عن الغی و العدوان من لهج به .
اخلاق در جنگ
من ، خوش ندارم که شما ، دشنام دهنده باشید ؛ امّا اگر کردارشان را توصیف و حالات آنان را بازگو میکردید به سخن راست ، نزدیک تر و عذرپذیرتر بود . خوب بود به جای دشنام آنان میگفتید خدایا ، خون ما و آن ها را حفظ کن ؛ بین ما و آنان ، اصلاح فرما و آنان را از گم راهی به راه راست ، هدایت کن تا آنان که جاهلند ، حق را بشناسند و آنان که با حق میستیزند ، پشیمان شده به حق بازگردند .
9 ))
علی علیه السّلام
اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم
شما را به ترس از خدا و نظم در کارها ، سفارش میکنم .
10 ))
علی علیه السّلام
من علّمنی حرفا فقد صیّرنی عبدا
کس چو علی این در حکمت نسفت / آن چه علی در حق استاد گفت
بنده ی خود ساخت مرا اوستاد / آن که یکی حرف به من ، یاد داد
11 ))
ای ز مهر حیدرم هر لحظه در دل ، سد صفاست / ار پی حیدر ، حسن ، ما را امام و رهنماست
شاعران از بهر سیم و زر ، سخن ها گفته اند / احمد جامی ، غلام خاص شاه اولیاست
12 ))
علی علیه السّلام
اذا ارذل الله عبدا حظر علیه العلم
هرگاه خدا بخواهد بنده ای را خوار کند ، دانش را از او ، دور سازد .
13 ))
الامام العی و اجتناب الظّلم
والله لان ابیت علی حسک السّعدان مسهدا او اجر فی الاغلال مفصدا احبّ الی من ان القی الله و رسوله یوم القیامه ظالما لبعض العباد و غاصبا لشی من الحطام و کیف اظلم احدا لنفس یسرع الی البلی قفولها و یطول فی الثّری حلولها .
پرهیز از ستم کاری : سوگند به خدا اگر تمام شب را بر روی خارهای سعدان به سر ببرم و یا با غل و زنجیر به این سو یا آن سو ، کشیده شوم ، خوش تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ، ستم کرده و چیزی از اموال عمومی را غصب کرده باشم ؛ چگونه بر کسی ، ستم کنم برای نفس خویش که به سوی کهنگی و پوسیده شدن ، پیش میرود و در خاک ، زمانی طولانی ، اقامت میکند ؟
14 ))
معنی انّا لله و انّا الیه راجعون
فقال عیله السّلام انّ قولنا « انّا لله » ، اقرار علی انفسنا بالملک و قولنا « انّا الیه راجعون » اقرار علی انفسنا بالهلک .
تفسیر انّا لله و انّا الیه راجعون
امام علیه السّلام در بیان این آیه فرمودند :
این سخن ما که میگوییم « ما همه از آن خداییم » ، اقراریست به بندگی و این که میگوییم « بازگشت مان به سوی اوست » ، اعترافیست به نابودی خویش .
15 ))
الفرصت تمرّ مرّ السّحاب فانتهزوا فرص الخیر
فرصت ها ، چون ابرها میگذرند ؛ پس فرصت های خوب را غنیمت شمرید .
16 ))
تا باده ی عشق در قدح ریخته اند / وندر پی عشق ، عاشق انگیخته اند
با جان و روان بوعلی ، مهر علی / چون شیر و شکر به هم برآمیخته اند
17 ))
یا رب به نسل طاهر اولاد فاطمه / یا رب به خون پاک شهیدان کربلا
یا رب به صدق سینه ی پیران راستگوی / یا رب به آب دیده ی مردان آشنا
دل های خسته را به کرم ، مرهمی فرست / ای نام اعظمت ، در گنجینه ی شفا
18 ))
و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت ، مزار عارفان و عاشقان و دلسوختگان و دارالشّفای آزادگان خواهد بود . 29 / 4 / 67
شهدا در قهقهه ی مستانه ی شان و در شادی وصول شان ، عند ربّهم یرزقون اند و از نفوس مطمئنّه ای هستند که مورد خطاب فادخلی فی عبادی وادخلی جنّتی پروردگارند . این جا ، صحبت عشق است و عشق . صحیفه ی نور ؛ ج 21 ؛ ص 32 ؛ 1 / 7 / 1367 امام خمینی قدّس سرّه
19 ))
ضرورت توکّل به خداوند
به یقین بدانید خداوند برای بنده ی خود ، هرچند باسیاست و سختکوش و در طرح نقشه ، نیرومند باشد ، بیش از آن چه که در علم الهی ، وعده فرمود ، قرار نخواهد داد و میان بنده ی هرچند ناتوان و کم سیاست باشد و آن چه در قرآن برای او ، رقم زده ، حائلی نخواهد گذاشت . هر کس ، این حقیقت را بشناسد و به کار گیرد از همه ی مردم ، آسوده تر است و سود بیش تری خواهد برد و آن که آن را واگذارد و در آن ، شک کند ، از همه ی مردم ، گرفتارتر و زیان کارتر است ؛ چه بسا نعمت داده شده ای که گرفتار عذاب شود و بسا گرفتاری ای که در گرفتاری ، ساخته شده و آزمایش گردد . پس ای کسی که از این گفتار ، بهره مند میشوی بر شکرگزاری بیفزای و از شتاب بیجا ، دست بردار و به روزی رسیده ، قناعت کن .
20 ))
ما اکثر العبر و اقلّ الاعتبار
عبرت ها ، چقدر فراوانند و عبرت پذیران ، چه اندک .
21 ))
و من خطبه له علیه السّلام :
طریق الفلاح
فانّ الغایه امامکم و انّ وراءکم السّاعه تحدوکم تخفّفوا تلحقوا فانّما ینتظر باوّلکم آخرکم .
راه رستگاری
قیامت ، پیش روی شما و مرگ در پشت سر ، شما را میراند . سبکبار شوید تا برسید. همانا آنان که رفتند در انتظار رسیدن شمایند .
22 ))
پیغمبر ، آفتاب منیر است در جهان / وینمان ، ستارگان بزرگند و مقتدا
فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست / ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی
23 ))
و من کلام له علیه السّلام
ما اصف من دار اوّلها عناء و آخرها فناء فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب . من استغنی فبها فتن و من افتقرّ فیها حزن و من ساعاها فاتنه و من قعد عنها واثته و من ابصر بها بصّرته و من انصر الیها اغمته .
دنیاشناسی
چگونه خانه ی دنیا را توصیف کنم که ابتدای آن ، سختی و مشقّت و پایان آن ، نابودی است . در حلال دنیا ، حساب و در حرام آن ، عذاب است . کسی که ثروتمند گردد ، فریب میخورد و آن کس که نیازمند باشد ، اندوهناک است و تلاش کننده ی دنیا به آن نرسد و به رهاکننده ی آن ، روی آورد . کسی که با چشم بصیرت به آن بنگرد ، او را آگاهی بخشد و آن کس که چشم به دنیا دوزد ، کوردلش میکند .
24 ))
علی علیه السّلام
الوفاء لاهل الغدر غدر عندالله .
وفاداری با خیانت کاران ، نزد خدا ، گونه ای خیانت است .
25 ))
ویژگی ها و فضائل امام علی
آن گاه که همه از ترس ، سست شده کنار کشیدند ، من ، قیام کردم و آن هنگام که همه ، خود را پنهان کردند ، من ، آشکارا به میدان آمدم و آن زمان که همه ، لب فروبستند ، من ، سخن گفتم و آن وقت که همه ، بازایستادند ، من با راهنمایی نور خدا به راه افتادم . در مقام حرف و شعار ، صدایم از همه ، آهسته تر بود ؛ امّا در عمل ، برتر و پیشتاز بودم . زمام امور را به دست گرفتم و جلوتر از همه ، پرواز کردم و پاداش سبقت در فضیلت ها را بردم ؛ همانند کوهی که تندبادها ، آن را به حرکت درنمیآورند و طوفان ها ، آن را از جای برنمیکنند . کسی نمیتوانست عیبی در من بیابد و سخن چینی ، جای عیبجویی در من نمی یافت . خوارترین افراد نزد من ، عزیز است تا حقّ او را بازگردانم و نیرومند در نظر من ، پست و ناتوان است تا حق را از او ، بازستانم .
26 ))
به نام آن که علی علیه السّلام را به جهانیان ، عطا فرمود
از سال چهارسد هجری که سیّد رضی ( ره ) با فکری نورانی و با اهدافی والا به جمع آوری برخی از آثار علمی حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام ، همّت گماشت و نهج البلاغه را تدوین کرد که عطر وجودی آن ، جان و جهان را شاداب نمود تا کنون ترجمه های گوناگونی به زبان فارسی ، تحقّق پذیرفته و هر یک از مترجمان با اهداف و انگیزه های متفاوتی به اقیانوس موّاج علوم علوی نگریسته اند . شهرداری منطقه ی دوی تهران ، افتخار دارد که با استمداد از نور ولایت علوی و انتخاب ترجمه ی استاد محمّد دشتی ( ره ) که از روان ترین و کامل ترین ترجمه های موجود است از دو هزار و هفت سد و سی عنوان ، دویست عنوان که از نظر کاربردی و تأثیرگذاری ، قابل استفاده ی عامّه ی مردم میباشد به صورت تابلوهای زیبا با کاشی معرّق و سازه های بتنی ماندگار به اصحاب فکر و عمل ، تقدیم نماید .
27 ))
افضل الاعمال ما اکرهت نفسک علیه .
بهترین کارها ، آن است که با ناخشنودی در انجام آن بکوشی .
28 ))
پس از بیعت مردم مدینه با امام ( ع ) ، این ، اوّلین سخنرانی آن حضرت در سال 35 هجری است :
اعلام سیاست های حکومتی
آن چه میگویم به عهده میگیرم و خود به آن ، پایبندم ؛ کسی که عبرت ها برای او ، آشکار شود و از عذاب آن ، پند گیرد ، تقوا و خویشتن داری ، او را از سقوط در شبهات نگه میدارد . آگاه باشید تیره روزی ها و آزمایش ها ، همانند زمان بعثت پیامبر ( ص ) ، بار دیگر به شما ، روی آورد . سوگند به خدایی که پیامبر ( ص ) را به حق ، مبعوث کرد ، سخت آزمایش میشوید ؛ چون دانه ای که در غربال ریزند یا غذائی که در دیگ گذارند ؛ به هم خواهید ریخت ؛ زیر و رو خواهید شد ؛ تا آن که پایین به بالا و بالا به پایین رود . آنان که سابقه ای در اسلام داشتند و تا کنون منزوی بودند بر سر کار میآیند و آن ها که به ناحق ، پیشی گرفتند، عقب زده خواهند شد .
29 ))
المنهج الاقتصادی للامام
والله لو وجدته قد تزوّج به النّساء و ملک ( تملّک ) به الإماء ؛ لرردته، فانّ فی العدل سعت و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق .
سیاست اقتصادی امام
به خدا سوگند بیت المال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن بازمیگردانم . گرچه با آن ، ازدواج کرده یاشند ؛ زیرا در عدالت ، گشایش برای عموم است و آن کس که عدالت بر او ، گران آید ، تحمّل ستم برای او ، سخت تر است .
30 ))
ضروره بناء الذّات
یا ایّها النّاس طوبی لمن شغله عیبه عن عیوب النّاس و طوبی لمن لزم بیته و أکل قوته و اشتغل بطاعه ربّه و بکی علی خطیئته فکان من نفسه فی شغل و النّاس منه فی راحه .
ضرورت خودسازی
ای مردم ، خوشا به حال کسی که عیب شناسی نفس ، او را از عیب جویی دیگران بازدارد و خوشا به حال کسی که به خانه و خانواده ی خود پردازد و غذای حلال خود را بخورد و به اطاعت پروردگار ، مشغول باشد و بر خطاهای خویش بگرید ؛ همواره به خویشتن خویش ، مشغول باشد و مردم از او در امان باشند .
31 ))
مکاسب الأسحار
یا نوف إنّ داوود علیه السّلام قام فی مثل هذه السّاعه من اللّیل فقال : إنّها السّاعه لایدعو فیها عبد الّا استجیب له .
ارزش سحزخیزی
ای نوف ؛ همانا داوود پیامبر که درود خدا بر او باد در چنین ساعتی از شب برمیخاست و میگفت : این ، ساعتی است که دعای هر بنده ای به اجابت میرسد .
32 ))
هدایه القرآن
کتاب الله تبصرون به و تنطقون به و تسمعون به و ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض و لایختلف فی الله و لایخالف بصاحبه عن الله .
شناخت قرآن
این ، قرآن است که با آن میتوانید راه حق را بنگرید و با آن ، سخن بگویید و به وسیله ی آن بشنوید . بعضی از قرآن از بعضی دیگر ، سخن میگوید و برخی بر برخی دیگر ، گواهی میدهد . آیاتش در شناساندن خدا ، اختلافی نداشته و کسی را که همراهش شد از خدا ، جدا نمیسازد .
33 ))
خطر ترک الدّین
لایترک النّاس شیئا من امر دینهم لاستصلاح دنیاهم الّا فتح الله علیهم ما هو اضرّ منه .
رهآورد شوم دین گریزی
مردم برای صلاح دنیا ، چیزی از دین را ترک نمیکنند ؛ جز آن که خدا ، آنان را به چیزی زیانبارتر ، دچار خواهد ساخت .
34 ))
بمااهتدیتم فی الظّلماء و تسنّمتم ذروه العلیا و بنا افجرتم ( انفجرتم ) عن السّرار . وقر سمع لم یفقه ( یسمع ) الواعیه و کیف یراعی النّباه من اصمّته الصّحیه ربط جنان لم یفارقه الخفقان ما زلّت انتظر بکم عواقب الغدر و اتوسّمکم بحلیه المعترّین حتّی سترنی عنکم جلباب الدّین و بصّرنیکم صدق النّیه .
ویژگی های اهل بیت ( ع )
شما ، مردم به وسیله ی ما از تاریکی های جهل ، نجات یافته و هدایت شدید و به کمک ما به اوج ترقّی رسیدید . صبح سعادت شما با نور ما درخشید . کر است گوشی که بانگ بلند پندها را نشنود و آن کس را که فریاد بلند ، کر نکند ، آوای نرم حقیقت ، چگونه در او ، اثر خواهد کرد ؟ قلبی که از ترس خدا ، لرزان است ، همواره پایدار و بااطمینان باد . من ، همواره منتظر سرانجام حیله گری شما ، مردم بصره بودم و نشانه های فریب خوردگی را در شما مینگریستم . تظاهر به دینداری شما ، پرده ای میان ما کشید ؛ ولی من با صفای باطن ، درون شما را میخواندم .
35 ))
السّلام علیک یا رسول الله عنّی و عن ابنتک النّازله فی جوارک و السّریعه اللّحاق بک قلّ یا رسول الله عن صفّبیتک صبری و رقّ عنها تجلّدی الّا انّ فی التّاسّی لی بعظیم فرقتک و فادح مصیبتک موضع تعزّ فلقد وسّدتک فی ملحوده قبرک و فاضت بین نحری و صدری .
درد دل امام ( ع ) با پیامبر ( ص ) هنگام دفن فاطمه ( س )
سلام بر تو ، ای رسول خدا ؛ سلامی از طرف من و دخترت که هم اکنون در جوارت ، فرود آمد و شتابان به شما رسیده است . ای پیامبر خدا ، صبر و بردباری من با از دست دادن فاطمه ( س ) ، کم شده و توان خویشتن داری ندارم ؛ امّا برای من که سختی جدایی تو را دیده و سنگینی مصیبت تو را کشیدم ، شکیبایی ، ممکن است . این ، من بودم که با دست خود ، تو را در میان قبر نهادم و هنگام رحلت ، جان گرامی تو ، میان سینه و گردنم ، پرواز کرد .
36 ))
آینده و مسخ ارزش ها
یأتی علی النّاس زمان لایقرّب فیه الّا الماحل ( الاجن ) و لایظرّف فیه الّا الفاجر و لایضعّف فیه الّا المنصف یعدّون و الصّدقه فیه غرما و صله الرّحم و منّا العباد استطاله علی النّاس فعند ذلک یکون السّلطان مبشوره النّساء و إماره الصّبیان و تدبیر الخصیان .
روزگاری بر مردم خواهد آمد که محترم نشمارند جز سخن چین را و خوش شان نیاید جز از بدکار هرزه و ناتوان نگردد جز عادل ؛ در آن روزگار ، کمک به نیازمندان ، خسارت و پیوند با خویشاوندان ، منّت گذاری و عبادت ، نوعی برتری طلبی بر مرد است ؛ در آن زمان ، حکومت با مشورت زنان و فرماندهی خردسالان و تدبیر خواجگان ، اداره میگردد .
37 ))
اسباب سقوط الامّه
قد اصطلحتم علی الغلّ فیما بینکم و نبت المرعی علی دمنکم و تصافیتم علی حبّ الآمال و تعاذیتم فی کسب الاموال لقد استهام بکم الخبیث وتاه بکم المغرور و الله المستعان علی نفسی و انفسکم .
علل سقوط مردم
مردم ، گویا به خیانت و کینه ورزی ، اتّفاق دارید و در رفتار ریاکارانه ، گیاهان روییده از سرگین را میمانید . در دوستی با آرزوها به وحدت رسیدید و در جمع آوری ثروت به دشمنی پرداختید ؛ شیطان ، شما را در سرگردانی افکنده و غرور ، شما را به هلاکت میکشاند . برای خود و شما از خدا ، یاری میطلبم .
38 ))
پندهای جاودانه
شما را به ترس از خدا ، سفارش میکنم ؛ به دنیاپرستی ، روی نیاورید ، گرچه به سراغ شما آید و بر آن چه از دنیا از دست میدهید ، اندوهناک مباشید . حق را بگویید و برای پاداش الهی ، عمل کنید و دشمن ستمگر و یاور ستم دیده باشید .
شما را و تمام فرزندان و خاندانم را و کسانی را که این وصیّت به آن ها میرسد به ترس از خدا و نظم در امور زندگی و ایجاد صلح و آشتی در میان تان ، سفارش میکنم ؛ زیرا من از جدّ شما ، پیامبر شنیدم که میفرمود : اصلاح دادن بین مردم از نماز و روزه ی یک سال ، برتر است . خدا را خدا را درباره ی یتیمان ؛ نکند آنان گاهی سیر و گاه گرسنه بمانند و حقوق شان ، ضایع گردد . خدا را خدا را درباره ی هم سایگان ؛ حقوق شان را رعایت کنید که وصیّت پیامبر شماست . همواره به خوش رفتاری با هم سایگان ، سفارش میکرد تا آن جا که گمان بردیم برای آنان ، ارثی معیّن خواهد کرد .
39 ))
ضرورت العمل بالواجبات
انّ الله افترض علیکم فرائض فلاتضیّعوها و حدّ لکم حدودا فلاتهتدوها و نهاکم عن اشیاء فلا تنتهکوها و سکت لکم عن اشیاء و لم یدعها نسیانا فلاتتکلّموها .
احترام گذاشتن به مرزها و حدود احکام الهی
همانا خدا ، واجباتی را بر شما ، لازم شمرده ؛ آن ها را تباه نکنید و حدودی برای شما ، معیّن فرموده ؛ امّا از آن ها ، تجاوز نکنید و از چیزهایی ، نهی فرموده حرمت آن ها را نگاه دارید و نسبت به چیزهایی ، سکوت فرمود نه از روی فراموشی . پس خود را درباره ی آن ها به رنج و زحمت ، دچار نسازید .
40 ))
لقد نظروا الهیم بابصار العشوه و ضربوا منهم فی غمزه جهاله و لو استنطقوا عنهم عرصات تلک الدّیار الخاوئیه و الرّبوع الخالیه لقالت ذهبوا فی الارض ضلالا و ذهبتم فی اعقابهم جهالا تطؤون فی هامهم و تستنبتون اجسادهم و ترتعون فیما لفظوا و تسکنون فیما خرّبوا و انّما الایّام بینکم و بینهم بواک و نوائح علیکم اولئکم سلف غایتکم و فرّاط مناهلکم
هشدار غفلت زدگی
امّا بدان ها با دیده های کم سو نگریستند و با کوته بینی در امواج نادانی فرورفتند ؛ اگر حال آنان را از خانه های ویران و سرزمین های خالی از زندگان میپرسیدند ، پاسخ میدادند : آنان با گم راهی در زمین ، فروخفته اند و شما ، ناآگاهانه ، دنبال روی آنان شدید . بر روی کاسه های سر آن ها ، راه میروید و بر روی جسدهای شان ، زراعت میکنید و آن چه به جا گذاشته اند ، میخورید و بر خانه های ویران آنان ، مسکن گرفته اید و روزگاری که میان آنان و شماست ، بر شما ، گریه و زاری میکند . آن ها ، پیش از شما به کام مرگ فرورفته اند و برای رسیدن به آبشخور از شما ، پیشی گرفته اند .
41 ))
لله بلاء فلان فلقد قوّم الاود ، و داوی العمد و اقام السّنّه و خلّف الفتنه . ذهب نقیّ الثّوب قلیل العیب . اصاب خیرها و سبق شرّها . ادی الی الله طاعته و اتّقاه بحقّه . رحل و ترکهم فی طرق منشعبه لایهتدی بها الضّالّ و لایتسقین المهتدی .
خصائص سلمان فارسی
خدا ، او را در آن چه آزمایش کرد ، ، پاداش خیر دهد که کجی ها را راست و بیماری ها را درمان و سنّت پیامبر را به پا داشت و فتنه ها را پشت سر گذاشت . با دامن پاک و عیبی اندک درگذشت . به نیکی های دنیا رسیده و از بدی های آن ، رهایی یافت . وظایف خود نسبت به پروردگارش را انجام داد و چنان که باید از کیفر الهی میترسید . خود رفت و مردم را پراکنده بر جای گذاشت که نه گم راه ، راه خویش شناخت و نه هدایت شده به یقین رسید .
42 ))
یا علی إذا تقرّب النّاس الی خالقهم فی ابواب البر فتقرّب الیه بانواع العقل
گفت پیغمبر علی را کای علی / شیر حقّی ، پهلوانی ، پردلی
لیک بر شیری مکن هم اعتمید / اندر آ در سایه ی نخل امید
در بشر ، روپوش کرده است آفتاب / فهم کن والله اعلم بالصّواب
یا علی از جمله ی طاعات راه / برگزین تو سایه ی خاص اله
هر کسی در طاعتی بگریختند / خویشتن را مخلصی انگیختند
تو برو در سایه ی عاقل گریز / تا رهی زان دشمنان پنهان ستیز
از همه طاعات ، اینت بهتر است / سبق یابی بر هر آن سابق که هست
چون گرفتید پیرهن تسلیم شو / هم چو موسی زیر حکم خضر رو
43 ))
مستمندم بسته ی زنجیر و زندان یا علی / دست گیر ای دستگیر مستمندان یا علی
بندی زندان روباهانم ای شیر خدا / میجوم زنجیر زندان را به دندان یا علی
آهن تفتیده ام کز کوره آرندم برون / تا بسانیدم میان پتک و سندان یا علی
من نه ایّوبم ولی صبرم به محنت ، بیش از اوست / من نه یوسف لیک زندانم دو چندان یا علی
تا سخن گفتم به حق ، حقّ حیاتم خود نماند / وین سرای هر سخنگوی سخندان یا علی
دردمندی روسیاهم با شفاعت مستحق / ای درت ، دارالشّفای دردمندان یا علی
44 ))
طرق الوقایه عن الفتن
ایّها النّاس شقوا امواج الفتن بسفن النّجاه و عرجوا عن طریق المنافره و یضعوا تیجان المفاخره افلح من نهض بجباح او استسلم فاراح هذا ما آجن و لقمه بعض بما آکلها و مجتنی الثّمره لغیر وقت ابناعها کالزّارع بغیر ارضه
راه های پرهیز از فتنه ها : ای مردم ، امواج فتنه را با کشتی های نجات در هم بشکنید و از راه اختلاف و پراکندگی بپرهیزید و تاج های فخر و برتری جویی را بر زمین نهید . رستگار شد آن کس که با یاران به پا خاست یا کناره گیری نمود و مردم را آسوده گذاشت . این گونه زمامداری چون آبی بدمزه و لقمه ای گلوگیر است و آن کس که میوه را کال و نارس بچیند ، مانند کشاورزیست که در زمین شخص دیگری بکارد .
45 )) سفارش به پرهیزکاری و یاد مرگ
پس به تقوا و ترس از خدا ، روی آورید که رشته ی آن ، استوار و دستگیره ی آن ، محکم و قلّه ی بلند آن ، پناهگاهی مطمئن میباشد . قبل از فرارسیدن مرگ ، خود را برای پیشامدهای آن ، آماده سازید ؛ پیش از آن که مرگ ، شما را دریابد . آن چه لازمه ی ملاقات است ، فراهم آورید ؛ زیرا مرگ ، پایان زندگیست و هدف نهائی ، قیامت است . مرگ برای خردمندان ، پند و اندرز و برای جاهلان ، وسیله ی عبرت آموزیست . پیش از فرارسیدن مرگ از تنگی قبرها و شدّت غم و اندوه و ترس از قیامت و در هم ریختن استخوان ها و کرشدن گوش ها و تاریکی لحد و وحشت از آینده و غم و اندوه فراوان در تنگنای گور و پوشانده شدن آن با سنگ و خاک ، چه میدانید ؟ پس ای بندگان ، خدا را خدا را پروا کنید که دنیا با قانون مندی خاصّی میگذرد . شما با قیامت به رشته ای ، اتّصال دارید ؛ گویا نشانه های قیامت ، آشکار میشود .
46 ))
یکی از دعاهای امام ( علیه السّلام )
خدایا ، تو با دوستانت از همه کس ، انس گیرنده تری و برطرف کننده ی نیازهای توکّل کنندگانی ؛ بر اسرار پنهان شان ، آگاه و به آن چه در دل دارند ، آشنایی و از دیدگاه های آنان ، باخبر و رازشان نزد تو ، آشکار و دل های شان در حسرت دیدار تو ، داغدار است . اگر تنهایی و غربت به وحشت شان اندازد ، یاد تو ، آرام شان میکند . اگر مصیبت ها بر آنان ، فرود آید به تو ، پناه میبرند و روی به درگاه تو دارند ؛ زیرا میدانند که سررشته ی کارها به دست توست و همه ی کارها از خواست تو ، نشأت میگیرد . خدایا ، اگر برای خواستن ، درمانده شوم یا راه پرسیدن را ندانم ، تو ، مرا به اصلاح کارم ، راهنمایی فرما و جانم را به آن چه مایه ی رستگاری من است ، هدایت کن که چنین کاری از راهنمایی های تو به دور و از کفایت های تو ، ناشناخته نیست . خدایا ، مرا با بخشش خود بپذیر و با عدل خویش با من ، رفتار کن .
47 ))
امره قضاء و حکمته رضاه امان و رحمه
فرمان خدا ، قضای حتمی و حکمت و خشنودی او ، مایه ی امنیّت و رحمت است .
48 ))
ضرورت خودسازی
پس ای مالک بدان من ، تو را به سوی شهرهایی فرستادم که پیش از تو ، دولت های عادل یا ستمگری بر آن ، حکم راندند و مردم در کارهای تو ، چنان مینگرند که تو در کارهای حاکمان پیش از خود مینگری و درباره ی تو ، آن میگویند که تو ، نسبت به زمامداران گذشته میگویی و همانا نیکوکاران را به نام نیکی ، توان شناخت که خدا از آنان بر زبان بندگانش ، جاری ساخت . پس نیکوترین اندوخته ی تو ، باید اعمال صالح و درست باشد ؛ هوای نفس را در اختیار گیر و از آن چه حلال نیست ، خویشتن داری کن ؛ زیرا بخل ورزیدن به نفس خویش ، آن است که در آن چه دوست دارد یا برای او ، ناخوشایند است ، راه انصاف پیمایی .
49 ))
و من خطبه له علیه السّلام
وجوب الشّکر
احمده شکرا لانعامه و استعینه علی وظائف حقوقه عزیز الجند عظیم المجد و اشهد انّ محمّدا عبده و رسوله دعا الی طاعته و قاهرا اعدائه جهادا عن دینه لایثنیه عن ذلک اجتماع علی تکذیبه و التماس لإطفاء نوره .
ضرورت شکرگزاری
خدا را برای نعمت هایش شکرگزارم و بر انجام حقوق الهی از او ، یاری میطلبم . پروردگاری که سپاهش ، نیرومند و مقام او ، بزرگ است و گواهی میدهم که محمّد ( ص ) ، بنده و پیامبر اوست ؛ انسان ها را به اطاعت خدا ، دعوت فرمود و با دشمنان خدا در راه دین او ، پیکار و مغلوب شان کرد . هرگز هم داستانی دشمنان که او را دروغگو خواندند ، او را از دعوت حق ، بازنداشت و تلاش آنان برای خاموش کردن نور رسالت به نتیجه ای نرسید .
50 ))
ضرورت تقوی و خودسازی
همانا شما ، چونان کاروانی هستید که در جایی به انتظار مانده و نمیدانند در چه زمانی ، آنان را فرمان حرکت میدهند . آگاه باشید با دنیا چه میکند کسی که برای آخرت ، آفریده شده است و با اموال دنیا ، چه کار دارد آن کس که به زودی ، همه ی اموال او را مرگ میرباید و تنها کیفر حسابرسی آن بر عهده ی انسان ، باقی خواهد ماند . بندگان خدا ، چیزی را که خدا وعده داد ، رهاکردنی نمیباشد و شرّی را که از آن ، نهی فرمود ، دوست داشتنی نیست .
بندگان خدا ، از روزی بترسید که اعمال و رفتار انسان ، وارسی میشود . روزی که پر از تشویش و اضطراب است و کودکان در آن روز ، پیر میگردند .
آبشار ساختگی این بوستان با نمای زیبایی در سمت ورودی بزرگ راه همّت ، قرار گرفته است .
این بوستان ، پیش از ساخته شدن ، درّه ای بوده که رودخانه ای از میان آن میگذشته است . امروزه هم آن درّه و هم این رودخانه هستند ؛ ولی به شکل یک بوستان بزرگ و شیک که رودخانه ای از میانه اش میگذرد . گل کاری ها و چمن آرایی های این بوستان هم دیدنی هستند و هنرمندانه ، در یکی از چمن کاری ها ، نام امام علی را نگاشته اند . هم چنین دارای پیاده راه های بلند و مرتّب است که با قرار دادن صندلی هایی ، جایی را برای استراحت فراهم نموده اند . پوشش گیاهی بوستان ، گونه گون و دیدنی است .
شماره ی تلفن برای انتقادات ، پیشنهادها و رسیدگی به گلایه مندی ها نسبت به بوستان نهج البلاغه : 09124497454
ورود جانوران به این بوستان ، ممنوع میباشد . هم چنین با تابلوهای هشدار ، اعلام کرده اند که در زمان رگبار از رودخانه ، فاصله بگیرید .
چندین آلاچیق که به سبک زیبایی ، ساخته شده اند در محیط بوستان به چشم میخورند . در بخشی از بوستان هم ابزار ورزشی و بازی ، تدارک دیده شده اند . در بوستان ، مسجد و یک آرامگاه هم پیوند با جان باختگان گم نام جنگ هم دیده میشوند . یک پل روگذر عابر پیاده نیز دو سوی درّه را به یک دیگر ، پیوند میدهد .
سال ساخت این بوستان ، 1388 و گستره ی آن ، 35 هزار متر مربّع است .
2 )) کلیسای میناس مقدّس
از بزرگ راه اشرفی اصفهانی ، وارد بزرگ راه کردستان و سپس خیابان ونک میشویم . کلیسای میناس در کوچه ی مهتاب ، کوچه ی قلعه ی ارامنه ، شماره ی 5 ، واقع شده است .
بازدید به همراه عکسبرداری از کلیسا ، نیاز به مجوّز از شورای خلیفه گری ارامنه دارد . ما ، چون مجوّز نگرفته ایم ، اجازه ی عکسبرداری از درون کلیسا را پیدا نمیکنیم .
از در اصلی که وارد میشویم ، پس از گذر از یک راهروی کوتاه به حیاط میرسیم . سالن اصلی کلیسا در سمت چپ ماست . با هماهنگی بانویی که در دفتر کلیساست ، برای روشن کردن شمع ، وارد سالن میشویم . سالنی است کوچک ولی بسیار تمیز و آرامشبخش . شمع ها را روشن کرده و در جای ویژه ی شان ، قرار میدهیم .
در حیاط کلیسا ، چندین گور با خطّ ارمنی ، دیده میشوند که بانوی مسؤول کلیسا ، آنان را نمیشناسد و میگوید از گورهای قدیمی هستند .
روی در اصلی کلیسا ، دو چلیپای بزرگ ، نقش بسته اند و سردر ورودی نیز با سنگ های رنگی ، آراسته شده است . بر دیواره ی پشتی کلیسا هم یک چلیپا ، نقش شده است .
کلیسای میناس مقدّس در گذشته در بیرون از محدوده ی شهر ، قرار داشت ؛ ولی اکنون با گسترش شهر ، درون محدوده ، قرار گرفته است . چون 1200 نفر از ساکنان آن منطقه ، ارمنی بودند . در سال 1875 زادروزی ( 1292 ماهی ) ، محرابی به نام سورپ میناس ، ساخته شد .
در این کلیسا در روزهای ویژه ، مراسم عشای ربّانی و دعای نیایش ، برگزار میشود . هر سال در روز میناس مقدّس در این کلیسا ، مراسمی ، برگزار میشود .
زمین این کلیسا را مستوفی الممالک به ارامنه بخشید و هزینه ی ساخت آن ، توسّط شماری از ارامنه ی نیکوکار ، فراهم شد .