بریم یزد …
درسته که من ، عاشق همه جای ایران هستم ولی انصافن برخی جاها رو یه جور دیگه و متفاوت از جاهای دیگه ، دوست دارم ؛ یکی از اونا ، استان و شهر یزده ؛ پس بریم یزد …
1 )) دژ خویدک
پس از پیدا کردن تنی چند از اهالی روستای خویدک و سپس از راه اونا ، پیدا کردن دهیار روستا ، آقای علی صدیقی و هماهنگی با ایشون برای پذیرش ما در روستا برای بازدید از دژ خویدک ، راهی روستای خویدک در استان یزد میشیم .
راه ، خوبه و پر از خاطره واسم ؛ شباهنگام حدود ساعت یک نیمه شب به روستای خویدک میرسیم ؛ البته روستا که چه عرض کنم ؛ شهرکی شده واسه ی خودش .
آقای صدیقی ، زحمت کشیده اند و یک سراچه ( سوییت ) رو برامون فراهم کرده اند . ما هم که حسابی خسته هستیم ، میریم سراچه و با برخورد بسیار خوب صاحب خونه ، رو به رو میشیم و میخوابیم .
بامدادان که از خواب برمیخیزیم با ناشتایی مفصلی همراه با نون تازه ، رو به رو میشیم که صاحب خونه واسه مون ، تدارک دیده ؛ دلی از عزای گرسنگی درمیاریم .
با آقای دهیار ، هماهنگ کرده ایم که ما رو برای دیدن دژ خویدک ، راهنمایی بکنن . پس آماده میشیم تا دهیار برسه . هر چه به صاحب خونه ، میگیم پولی از ما نمیگیرن و شرمنده مون میکنن .
آقای صدیقی میان و با ایشون میریم به سمت دژ ؛ توجه کنید که این سازه هایی که به دژ ، نامور شده اند ، عمومن در گذشته ها و تا اواخر دوره ی قاجار ، روستاهای بزرگی بودن که اهالی برای در پناه بودن از آسیب اشرار و دزدان ، اون ها رو برای خودشون میساختن و درون شون ، سکنا میگزیدن . خویدک هم از همین هاس .
بخش زیادی از این دژ بزرگ ، سالم مونده ؛ سقف خونه ها ، پلکان ها ، دیوارها و کوچه هاش رو میشه از نزدیک دید و زندگی رو در اون ها ، حس کرد .
شالوده ی این دژ به دوران ساسانیان برمیگردد . گستره ی دژ ، تقریبن 2500 متر مربع است و دارای چهار راه اصلی میباشد . هر اتاقک دژ ، 15 متر مربعه که برای خونواده های جداگانه بوده است .
دژ ، سه طبقه هست که یک طبقه ی آن ، ویران شده . دژ ، 4 برج نگهبانی داره .
سپس آقای دهیار ، واسه مون ناهار و حتا بستنی میگیرن و چون به کمبود بنزین برمیخوریم ، سی لیتر بنزین هم به مون میدن و هزینه ی هیچ یک رو دریافت نمیکنن .
2 )) روستای چم
پس از به خدا سپردن جناب دهیار مهربون و خوش برخورد ، میریم به روستای زرتشتی نشین چم در شهرستان تفت .
چم ، یه روستای زیبا ، بسیار پاکیزه و بسیار خلوته . خودرو رو در جایی مناسب میذاریم و به روستاگردی میپردازیم .
چم ، یه زیارتگاه داره که درش ، باز هست و یه سرو کهن سال که مقدس هم هست در داخل حیاطش ، دیده میشه . نام این جا ، آتشکده و سرو کهن چم هست .
یه آب انبار هم درست رو به روی زیارتگاه هست که تاریخی و زیباست . چند تا خونه ی قدیمی با درهای زیبای چوبی و بافتی تاریخی و بادگیرهایی هم در چم ، دیده میشن .
3 )) روستای مبارکه
مبارکه هم روستایی زرتشتی نشینه که در فاصله ی کمی با چم ، قرار داره . بافت روستا ، کاملن سنتی و تاریخیه . این جا هم یه درخت سرو کهن سال داره .
سپس میریم به شهر زیبای یزد و به سوی آتشکده ی زرتشتیان .
4 )) آتشکده ی زرتشتیان
این آتشکده ، دارای ساختمون و حیاطی واقعن زیبا و دلرباست . یه نمایشگاه هم در ساختمون کناری برپا شده که دیدنش ، خالی از لطف نیست .
5 )) خانه ی ابریشم
به یکی از محله های تاریخی یزد ( محله ی قیام ) میریم تا از خانه ای تاریخی که تبدیل به کافه شده و خانه ی ابریشم ، نام گرفته ، دیدن بکنیم .
6 )) آرامگاه محمد منتظر قائم
محمد منتظر قائم ، فرمانده ی سپاه یزد بود که پس از تجاوز هواپیماها و بالگردهای آمریکایی به داخل خاک ایران که برای آزاد کردن گروگان های آمریکایی ، آمده بودند و نابودی آن ها به دنبال طوفان شن و یا عملیات نظامی شوروی ، انجامید ، به منطقه ی طبس رفت .
هواپیماهای ارتش ایران بدون این که از بودن این فرد در آن منطقه ، خبر داشته باشند ، اقدام به بمباران منطقه میکنند ؛ در این بمباران ، محمد منتظر قائم ، کشته میشه .
آرامگاه وی در آرامستان خلد برین ، قرار گرفته .