با همراهی داداش خوب و خوش سفرم ، قصد استان زیبای اردبیل مینماییم تا از دو دیدنی این خطّه ی زیبای ایران ، بازدیدی داشته باشیم .
من و داداشم در راه زیبای اسالم به خلخال
1 )) دژ دیو
دیو قالاسی ( دژ دیو ) در شمال خاوری مشکین شهر ، در بخش لاهرود میان روستاهای قوزلو و کویج و در ۵ کیلومتری روستای کویج ، قرار گرفتهاست . این دژ در دامنه ی کوه سبلان ، قرار دارد و از راه انار و قوزلو میتوان آن را بهتر دید . دژ با سنگهای بزرگی بهابعاد ۶۰ سانتیمتر در ۲ متر و ۱۰ سانتیمتر بهشیوه ی دژهای اورارتدها بدون ملات ، ساخته شده است و دارای طبقات گوناگون میباشد و بخش بزرگی از آن از میان رفتهاست . این سازه طیّ شماره ی ۶۳۰ به ثبت آثار مردمی رسیده است .
برای این که بتوانیم از این دژ ، دیدن کنیم به روستای کویج میرویم تا راهنمایی را با خود ، همراه سازیم . حدود یک ساعت ، منتظر میمانیم تا سرانجام ، یکی از اهالی خون گرم روستا به نام آقای اسدالله عبّاسی ، ما را برای پذیرایی و شب مانی به خانه ی خویش ، فرامیخواند . امشب را در خانه ی زیبا و روستایی آقای عبّاسی که پر است از گربه های دوست داشتنی و زیبا ، میمانیم . شام را خورده و به خواب میرویم تا فردا بامدادان به سوی دژ دیو برویم .
فردا پس از خوردن ناشتایی با دو دستگاه موتورسیکلت به رانندگی آقای عبّاسی و آقای شهیدی از بی راهه ای به سوی دژ ، رهسپار میشویم . حدود نیم ساعت با موتور و حدود نیم ساعت دیگر نیز پیاده روی میکنیم تا به ویرانه های دژ دیو میرسیم . دژ دیو در بلندایی ، قرار گرفته است که رسیدن بدان را توانفرسا مینماید ؛ امّا از دژ ، چیزی به جز چند دیواره که از سنگ های بزرگ و بعضا تراش خورده ای ، تشکیل شده است ، به چشم نمیآید . اهالی روستای کویج ، میگفتند که این دژ ، دارای دری بوده است که طلسم شده و کسی را یارای واردشدن بدان نبوده است ؛ مگر این که جانوری اهلی از جمله بز یا گوسپندی را قربانی نموده و سپس وارد شود . اهالی میگفتند این دژ ، پر از گنجینه های ارزشمند میباشد ؛ حتّی میگفتند دختر هاشمی رفسنجانی ، خروار خروار از این جا ، طلاجات برده است !!!!
محوّطه ی دژ ، بزرگ است و اطراف آن را رودخانه ای ، فراگرفته است که البتّه همینک ، خشک مکیباشد . تپّه ای که دژ بر روی آن ، قرار گرفته ، بسیار بلند و پرشیب میباشد که در نتیجه ،نفوذ به آن را بسیار مشکل ساخته است . از فراز دژ ، کوه زیبای سبلان ، مشخّص است و خودنمایی میکند .
علّت نام گذاری این دژ را به دیو ، وجود همان طلسم و عدم اجازه ی نفوذ به درون دژ میدانند .
پس از بازدید از محوّطه ی دژ ، با موتورها ، راه آمده را بازمیگردیم و با همراهی آقایان عبّاسی و شهیدی ، راه مناظر طبیعی کپز را پی میپیریم .
2 )) مناظر طبیعی کپز
از اردبیل به سوی مشکین شهر که میرویم ، حدود 20 کیلومتر مانده به مشکین شهر ، تابلویی در سمت راست راه ، دیده میشود : به سوی مناظر طبیعی کپز 4 کیلومتر
راه ، آسفالته است ؛ وارد آن میشویم . این راه به سوی روستای کوربلاغ میرود . نخستین راه خاکی سمت راست که از این راه آسفالته ، جدا میشود به سوی مناظر کپز میرود .
کپز ، منطقه ایست سنگی و بسیار زیبا که از دوردست ، جلوه ی فوق العاده ای دارد . سنگ های بلند و بسیار گیرا و دیدنی . خودرو تا نزدیکی منطقه میرود . پس از آن ، باید پای پیاده ، وارد درّه ای شد که این سنگ های زیبا در آن ، قرار گرفته اند . سنگ ها در دو طبقه هستند . رفتن به طبقه ی یکم ، ساده است ولی رفتن به طبقه ی دوم ، کاری دشوار است که نیاز به تجهیزات سنگ نوردی و چیرگی بر این ورزش دارد . عکس های زیبایی از این منطقه ، برمیداریم .منطقه را گشت میزنیم . پرندگان بسیاری در میانه ی سنگ ها ، لانه کرده اند و با آوازهای خویش بر زیبایی این طبیعت ، افزوده اند .
برای ناهار به خانه ی آقای عبّاسی ، بازمیگردیم و پس از صرف ناهار به سوی قزوین ، میآییم .
من ، آقای شهیدی و آقای عبّاسی